بیوگرافی عارف کیا
عارف عارف کیا (زادهٔ ۱۹ مرداد ۱۳۱۹ در تهران) و اصالتاً اهل اردبیل می باشد و از خوانندگان موسیقی پاپ ایرانی است که به سبک خواننده های اپرا می خواند.
خانواده
اصالتا تورک می باشد و پدرش عبدالله و مادرش طاهره اهل اردبیل بودند، پدر و مادرش باهمدیگر نسبت خویشاوندی داشتند و پسرعمو و دختر عمو بودند. پدرش متولد نمین (از توابع استان اردبیل) و مادرش نیز در شهر باکو بدنیا آمده بود. بعدها پدر و مادرش از نمین به تهران مهاجرت و رحل اقامت کرده چندی بعد از هم جدا می شوندو عارف تنها فرزند خانواده تا سن دو سالگی نزد پدرش در جنوب شهر تهران می ماند و بعدها با مادرش که در خیابان نادری تهران سکونت می کرد تا اخذ مدرک دیپلم در انجا می ماند. مادرش بانویی تحصیلکرده و دندانپزشک بود و آشنایی عارف با دنیای خوانندگی و موسیقی از آنجا بود که مادرش علاقه مند موسیقی های فولکوریک و اصیل آذری بوده و عارف در زمان کودکی با گوش دادن به رادیو باکو به این هنر علاقه مند شد.
ازدواج ها و خانواده
عارف قبل از دریافت دیپلم ازدواج کرد، او ۴ بار ازدواج کرده که حاصل آنها ۴ دختر به نامهای سهیلا، سابرینا، نازلی و نیکیتا است که در اروپا و آمریکا زندگی می کنند او همچنین یک پسر به نام سهیل داشت که در سن ۴۱ سالگی به دلیل سرطان لوزالمعده در ایران درگذشت. همسر وی در حال حاضر خانومی بنام عسل آزاد می باشد.
لقبهای عارف
عارف با دو لقب حنجره طلایی در قبل از انقلاب و سلطان قلب ها بعد از انقلاب مشهور می باشد. وی آفرینندهٔ سبک خاصی در موسیقی پاپ ایران است که پیش از آن سابقه نداشته، بعدها این سبک خاص در میان مردم به نام ته حنجره ای شهره شد. به همین خاطر، عارف با لقب «حنجره طلایی» شناخته می شد پس از آن لقب «سلطان قلبها» به او داده شد و در سال های اخیر نیز وی را با عنوان «یادگار عاشقی سه نسل» معرفی می کنند. عارف نزدیک ۸۰۰ ترانه خوانده که علاوه بر فارسی به زبان ها و لهجه های مختلف نیز می باشند.
آغاز کار هنری
زمانی که عارف در هنرستان تدریس می کرد، ۴ روز هفته را بیکار بود. او تصمیم گرفت با یکی از دوستانش به نام جمشید زندی یک گروه آماتوری تشکیل دهند تا در تلویزیون (تلویزیون خصوصیِ ثابت پاسال) قطعات موسیقی را اجرا کنند. آن ها ۲ آهنگ اسپانیایی را انتخاب کردند که توسط جمشید زندی تنظیم شدند و عارف هم ترانه های آن ها را سُرود. این دو ترانه «مادر» و «جلوهٔ ماه» نام داشتند که در آن عارف خواننده بود و جمشید زندی هم نوازنده آکاردئون بود، به دلیل اینکه گروه ناقص بود آن ها مجبور بودند گیتاریست و درامر را کرایه کنند. این ترانه ها چندین هفته از تلویزیون پخش شد ولی موفقیتی در پی نداشتند.
علاقه از کودکی
علاقه عارف به موسیقی و خوانندگی از زمان شروع شد که تنها دلخوشی خانواده یک رادیو لامپی بود که همیشه روی موج رادیو باکو (بادکوبه) بود. از این رادیو موسیقی مشهورترین خوانندگان آذری از جمله رشید بهبودوف، بُلبل، گل آقا، شوکت و فاطمه پخش می شد، این ها اساتیدی بودند که صدایشان تعلیم دیده بود و هیچ گاه خارج نمی خوانند همین امر باعث شد تا عارف مخفیانه از این اساتید تقلید کند و ناخودآگاه درست خواندن، میزان خواندن و کوک خواندن را فرا بگیرد.
اجراها
عارف اجراهای زنده خود را از جشن های مدرسه شروع کرد. در ۹ سالگی اولین کنسرت خود را برای سازمان حمایت مادران و کودکان با همراهی ویولون و ضرب انجام داد، عارف در نوجوانی هم مدتی در گروه کر ملی مشغول تجربه اندوزی شد، که پس از مدتی این گروه بدلایل سیاسی منحل شد، بززرگترین اجرای وی آن سالها در جشن پایان سال تحصیلی با حضور نزدیک به هزار نفر و شمس پهلوی خواهر محمدرضا پهلوی انجام شد که مورد تحسین همگان قرار گرفت.
از نقاشی تا معلمی
بعد از گرفتن دیپلم مدتی به همراه دوستانش که نقاش بود به طراحی بیلبوردهای تبلیغات پرداخت، سپس بعد از مدتی در آزمون استخدامی شرکت کرد که در بین ۸۰۰ نفر جز ۱۰ نفر ممتاز انتخاب شد و بعنوان معلم راهی تدریس در هنرستان صنعتی قزوین شد؛ بعد از ۲٫۵ سال تدریس بدلیل تصادف در مسیر و فعالیت خوانندگی پنهانی از آموزش و پرورش آن زمان از خدمت تعلیق شد.
ورود به تلویزیون
در سال ۱۳۴۰ آشنایی اش با اسد منصور پایش را به تلویزیون ملی باز کرد که در آن با نارملا خواننده زن ایرانی آشوری در برنامه رنگین کمال هفته ای ۲ -۳ بار ترانه های دوصدایی را بصورت زنده اجرا می کردند که مورد استقال قرار گرفت.
شهرت در ۲۲ سالگی
اولین ترانه عارف که بر روی صفحه گرامافون ضبط ش، ترانه ای دوصدایی همراه پوران بود که هفت آسمون نام داشت، این صفحه در سال ۱۳۴۱ خورشیدی منتشر گردید و باعث شد عارف به اوج شهرت و محبوبیت برسد. او برای خواندن این ترانه یک چک به مبلغ ۱۰۰۰ تومان را از مدیریت کمپانی رویال به عنوان دستمزد دریافت کرد همان زمانی که قبل از تعلیق شغل معلمی ماهی ۹۰۰ تومان می گرفت.
فعالیت های اجتماعی
عارف در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی اقدام به تأسیس دفتری به نام بهکده نمود و از دیگر خوانندگان دعوت کرد تا بطور متناوب به بیمارستان ها و تیمارستان ها سرکشی کنند و برای بیماران به صورت رایگان برنامه اجرا کنند، خوانندگانی چون آغاسی، سوسن و پوران از جمله کسانی بودند که دعوت عارف را پذیرفته بودند.
از ایران تا انگلیس و آمریکا
بعد از انقلاب عارف ۷ ماه در ایران بود و چند اهنگ انقلابی نیز خواند، اما در نهایت مجبور به ترک وطن شد او در سال ۱۳۵۸ به انگلیس رفت و تصمیم داشت پس از مدت کوتاهی راهی آمریکا شود که بدلیل تسخیر سفارت آمریکا مشهور به لانه جاسوسی و باطل شدن پاسپورت ایرانی ها مجبور شد در لندن ساکن شود. بعد از ۲٫۵ سال فعالیت در کلاب های ایرانی ها در لندن در مهمانی با سفیر آمریکا آشنا شد که توسط وی به آمریکا مهاجرت نمود و در لس آنجلس ساکن شد و مدتی به همراه همسر سابق خود شرکتی را تاسیس کرد که تکثیر آهنک های خوانندگان مشهور ایرانی ساکن آمریکا را برعهده داشت.
اقامت در دبی
عارف در دهه ۱۳۸۰ به دبی نقل مکان کردن و به همراه همسر جدیدش ساکن این کشور شد. عارف در سال های اخیر کشور امارات را برای سکونت انتخاب کرده که دلیل آن را فاصلهٔ کم ۲۰ دقیقه ای با ایران می داند. او بیش از ۱۰ سال هر شب (بجز ایام سوگواری) در دوبی برنامه اجرا کرده و از این طریق با ایرانیان داخل کشور در ارتباط نزدیک بوده است.
آشپزی
خودم آشپزی را خیلی دوست دارم. نه اینکه بروم توی آشپزخانه. من اهل باربکیو هستم و کباب خیلی دوست دارم که درست کنم. خودم کباب کوبیده درست می کنم همه می دانند. یک جوری است که من خیلی علاقه به این کار دارم.
کم کاری
من در یک دوره ای خیلی سرخورده شدم از لس آنجلس و اومدم دوبی، تمام کارهایی که خونده بودم هم موند پیش خانم قبلی من که هیچوقت بهم پس نداد.
عاشق امام رضا بودن
عارف : هیچ گاه از مشروبات الکلی استفاده نکرده ام و انسان با خدایی هستم. وی تاکید کرد که عاشق حرم امام رضا (ع) هست، وی همیشه در برنامه هایش از آرزویش که بازگشت به ایران است سخن به میان آورده است.
بازگشت به ایران
وی همیشه در برنامه هایش از آرزویش که بازگشت به ایران است سخن به میان آورده است. این حرفها به گوش نیروهای امنیتی ایران رسیده و شروطی را برای بازگشت عارف تعیین نموده اند: نوشتن توبه نامه، فراموش کردن هنر خوانندگی، حضور در اجتماع کمتر از ۵ نفر. این شروط برای عارف بسیار سنگین و دردناک بوده و همانند برخی از همکارانش به آن شروط «نه» گفته است.
انتخاب به عنوان صاحب زیباترین لبخند (۱۳۵۲ خورشیدی)
ذر این نظرسنجی که توسط مجله جوانان برگزار شد، عارف و گوگوش (در دو بخش مردان و زنان) صاحب زیباترین لبخند شناخته شدند.
مذهب شیعه
عارف در کنار خانوادهٔ مادری اش بزرگ شده بود و هر سال سرِ سفرهٔ نوروز پدربزرگش این شعر را می خواند:
بهار آمد، بهار آمد، خوش آمدعلی با ذوالفقار آمد خوش آمد
او در یکی از مصاحبه هایش اذعان داشت که عاشق تمام شهرهای ایران و همچنین عاشق حرم علی بن موسی الرضا می باشد.
عارف در کنسرتی در سال ۲۰۱۹ از مدح علی ابراز پشیمانی کرده و گفت که باید به خودمان افتخار کنیم نه به محمد و علی،وی همچنین به کشتار بنی قریظه توسط علی اشاره کرد و گفت نمیشود عاشق چنین انسانی بود.ولی بعدها از این گفته خود اظهار پشیمانی کرد و از مردم ایران معذرت خواهی کرد.
خانوادهٔ شاهدوست
تمامی اعضای خانوادهٔ عارف (مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، دایی و خاله ها) دوستدار سلطنت پهلوی بودند و با احترام شدیدی در مورد شاه حرف می زدند. او خانواده اش را با اصطلاح شاهدوست (به آذری شاهسَوَن) معرفی نموده است.
حضور در دربار پهلوی
در بسیاری از مهمانی هایی که در کاخ نیاوران برگزار می شد، از عارف نیز برای اجرای برنامه دعوت به عمل می آمد. در یکی از مراسم هایی که جهت استقبال از مهمانان عرب زبان با حضور عارف و گوگوش برگزار شده بود، عارف یکی از ترانه های ام کلثوم را اجرا کرد. در یکی دیگر از این مراسم ها از طرف محمدرضا شاه ترانهٔ «ای خدا حرفی بزن» درخواست شد. همچنین در یکی از این ملاقات ها شهبانو فرح درخواست ترانهٔ «قلب چوبی» را می دهد که با رقص دونفره شاه و شهبانو این ترانه نیم ساعت طول می کشد.
4 ماه پیش
4 ماه پیش
3 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
5 سال پیش
5 سال پیش
5 سال پیش