فیلم آسمان غرب رشادت، غیرت و میهندوستی خلبان شهید علیاکبر شیرودی و دیگر همرزمانش را در روزهای آغازین جنگ به تصویر میکشد.
میلاد کیمرام (در نقش شهید شیرودی)، امیر حسین آرمان (در نقش شهید ادیبان)، نادر فلاح، آرمین رحیمیان، کریم امینی، روح الله زمانی، محمد رضا صولتی، پیام اینالوئی، احسان عباسی، صفر محمدی، احسان صاحب الزمانی، یوسف فروتن، راهله لطفی، پرهام غلاملو، سمیه مهری، نیوشا علیپور و باحضور افتخاری تورج الوند و نسیم ادبی بازیگران این فیلم هستند.
محمد عسکری نویسنده و کارگردان فیلم آسمان غرب است که سال گذشته با کارگردانی فیلم سینمایی «اتاقک گلی» در جشنواره حضور داشت. فیلمی که در بستری عاشقانه آغاز میشد و به عملیات مرصاد میپرداخت، او حالا تجربهای دیگر در این حوزه و اینبار در هوانیروز دارد. حبیب والینژاد تهیهکننده فیلم آسمان غرب است.
مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: میثم مولایی، طراح صحنه: بهزاد جعفری، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، مدیر صدابرداری و ترکیب صدا: بهمن اردلان، مدیر تولید: فرهاد کینژاد، طراح لباس: بهزاد آقابیگی، طراح گریم: شهرام خلج، طراح جلوههای ویژه بصری: جواد مطوری، طراح جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، مدیر برنامهریزی: محمد ثقفی، طراح بدلکاری: کیوان رضایی و عکاس: علی نیک رفتار. این فیلم سینمایی محصولی مشترک از بنیاد سینمایی فارابی، ارتش جمهوری اسلامی و حوزه هنری انقلاب اسلامی است که در استان کرمانشاه ضبط و تولید شده است.
بهمن اردلان | سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر | 1402
سیمرغ زرین فیلم از نگاه ملی | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر | 1402
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست.
بگذارید همین اول یک چیزی را بگویم و رد شوم؛ قبول داشته باشیم یا نه، ما 2 روایت از جنگ داریم. روایتی که بیشتر دیده و شنیدهایم که سپاه نقش اول را دارد و فرماندهان جوان هدایت جنگ را به عهده دارند و شیوه راهبردیشان تفاوتهای آشکاری با شیوه ارتشی دارد. ارتشی که مبتنی بر سلسله مراتب است و دستور و حکم و…
باز هم قبول داشته باشیم یا نه، پارادایم اصلی ذهن همه نسل ما از جنگ مبتنی بر سپاه است و ارتش روایتهای محدودی داشته است. (که هر دو روایت به جا و اندازه خود، عزیز و محترم و ارزشمند است) برای همینهایی که میدانید و معمولا گفته نمیشود (من اسمش را میگذارم روایت ارتشی از جنگ)، فیلم آسمان غرب در نیمه اول (45 دقیقه ابتدایی) فیلم بدی است؛ پر حرف، پر از دیالوگهای کلیشهای، تاکید زیاد بر مردمداری ارتش، توجیه بسته بودن دست برای سرپیچی از دستور فرماندهکلقوا و همان سلسله مراتب نظامی، نمایش کلامی فدای مردم شدن و…
همه اینها در دیالوگهایی مطول و با چاشنی نمایش صحنههای دردناک زخمیهای و آوارگی عشایر غرب کشور گنجانده شده تا تاثیرگذار شود که -دقیقا- نمیشود. اما اگر بند اول را دوباره بخوانید، حق میدهید که -انگار- ارتش همین یک فیلم را وقت داشته تا همه این حرفها را بگوید و توجیه کند و توضیح دهد و فدای مردم شود و…
اما وقتی فیلمنامهنویس و فیلمساز از بندِ بیان این گفتهها (و شاید تأکیدات دستوری) رها میشود، فیلم تازه جان میگیرد، تبدیل به فیلم جنگی اکشن و گاهی نفسگیر میشود و خلاصه در نیمه دوم میشود «آسمان غرب» را دوست داشت چون «فیلم» شده است نه کلام و کلیشه. کارگردان به وضوح از فیلم قبلیاش کار بهتری ساخته، امکانات مکفی و زیادی هم زیر دست داشته و سعی کرده بین این همه امکانات برای نمایش تصاویر جنگی هوایی و نمایش احساسات برای قهرمانسازی، مدیریت کند. اینکه موفق شده یا نه و توانسته نخ ارتباطش را با مردم ایجاد کند، اجازه بدهید کمی تامل کنم.
اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: سیمرغ
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره و کاندیدای سیمرغهای فنی
3 نکته از فیلم:
بازی میلاد کیمرام
طبیعتاً تدوین و جلوههای ویژه
پایانبندی بسیار معمولی فیلم
«آسمان غرب» روایت آسمان غرب ایران در همان نخستین روزهای جنگ تحمیلی است. روزهایی که علیاکبر شیرودی و دوستانش سوار بر هلیکوپترهایشان رفتند تا خلاف آنچه دولت ابوالحسن بنیصدر که میگفت باید زمین داد تا زمان خرید، جلوی پیشروی عراقیها را بگیرند.
فیلم اگرچه دربارۀ آنان جز همین بمباران تانکها چیز دیگری ندارد اما جنگ شهری در سرپل ذهاب را هم به تصویر کشیده است و البته حضور عشایر غیور بهویژه زنان دلیر و رشیدشان را خیلیخوب نشان داده است. با وجود این، از جلوههای ویژه فیلم نباید گذشت که اصلاً به مدد آن جان گرفته است وگرنه میلاد کیمرام که نقش قهرمان فیلم را ایفا میکند، هیچ افزودهای بر بازیهای پیشینش ندارد، اگرچه همان جلوههای ویژه ایراداتی دارد که باید اصلاح شود.
3 نکته از فیلم:
جلوههای ویژه راضیکننده
بازی تکراری میلاد کیمرام
موضوع بکر
آسمان غرب در راستای آثار کلیشهزدای سینمای جنگ است که سعی کرده در پرداخت شخصیت و نشان دادن فضای جبهه متفاوت عمل کند. این فیلم موفقیت در جنگ را حاصل تلاش همه مردم و همه نهادهای نشان میدهد که مساله مهمی است و طعنهای است به کسانی که جنگ را برای گروه یا نهادهای خاصی مصادره کردهاند.
مساله اصلی با فیلم این است که با وجود این حجم از ناراحتی و صدای توپ و تفنگ و در حالی که جامعه به شدت با مشکلات اجتماعی و اقتصادی روبرو است، ساخت چنین فیلمهایی برای کدام مخاطبان صورت میگیرد. آیا صرف ساخت فیلم جنگی، یادبود از شهدای دفاع مقدس است؟
کاراکتر امیرحسین آرمان و روح الله زمانی میتوانند برای نقشهای جانبی نامزد سیمرغ شوند و احتمالا نامزدی میلاد کیمرام به عنوان قهرمان فیلم و شخصیت شیرودی دور از ذهن نیست.
3 نکته از فیلم:
کاراکترهای جانبی خوب
حجم زیاد فضاهای جنگی برای نمایش عمومی
کلیشهزدایی از سینمای جنگ
داستان این فیلم در روزهای آغازین جنگ میگذرد و به لحاظ پروداکشن و تجهیزات نظامی اتفاقی جدید در سینمای ایران محسوب میشود.
یکی از مسئولان نظامی مطلع درباره تجهیزات نظامی این فیلم گفته است: «هر ساعت پرواز حدود 200 میلیون تومان هزینه دارد و برای این فیلم 53 ساعت پرواز در نظر گرفته شده است. همچنین 150 دستگاه تانک، 30 دستگاه نفربر، 300 سرباز هم طبق گفته معاون قرارگاه آجا در غرب کشور قرار بوده در اختیار فیلم باشد.»
در سال 1371 سریالی به نام سیمرغ نیز از تلویزیون پخش شد که روایتگر زندگی دو تن از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران یعنی احمد کشوری و علیاکبر شیرودی بود. نقش شهید شیرودی را محمد جوزانی و نقش شهید کشوری را سیدجواد هاشمی ایفا کردند.
حبیب والینژاد | تهیهکننده: من و دوستانم سعی کردیم در حد توانمان بخشی از ایثار و فداکاری شهدا و فرماندهان ارتش و مردم کردستان را مقابل ارتش بعث عراق نشان دهیم. 4 سال پیش اردلان عاشوری یکی از دوستانم این طرح را برای من تعریف کردند. طی این 4 سال ما پیشتولید کار را فراهم کردیم و بالاخره امسال توانستیم این کار را کلید بزنیم. ساخت این فیلم کار سختی بود چراکه شگفتیهای خودش را دارد اما اگر حمایت فرماندهان ارتش و دوستان هوانیروز نبود، امکان ساخت این فیلم فراهم نمیشد. برای چنین کاری باید یک قرارگاه لجستیک ساخته میشد و به دستور امیر ارتش این امکان فراهم شد.
محمد عسگری | کارگردان: برای نگارش فیلمنامه یک مقطع زمانی و یک زمینه تاریخی را در نظر داشتیم. در روزهای نخست جنگ تحمیلی یک حماسهای رقم خورد و تلاش کردیم تا آن را به تصویر بکشیم. من چند راه داشتم، یکی اینکه کتابها و فایلهای صوتی باقی مانده از آن زمان را مطالعه و دیگر اینکه با همرزمان شهید در آن زمان گفتوگو کنم. طی این گفتوگوها فانوس راه و مسیری که باید پیش میرفتم، برایم روشن شد. در گفتوگو با این عزیزان من در جریان جزییات آن روزها قرار گرفتم و به شخصیت شهید شیرودی نزدیک شدم. حدود 70 درصد این فیلم طبق وقایع واقعی است. کار ما تاریخنگاری نبوده و سعی کردیم داستان را دراماتیزه کنیم تا به زبان سینما روایت شود.
تمام تلاش من این بوده که اتفاقات در مسیر زندگی شهید رخ دهد. به عنوان مثال شهید سهیلیان 21 مهر به گونه دیگری شهید میشوند اما من میخواستم دین خودم را به هوانیروز و شهدای آن ادا کنم. پس فکر میکنم کار اشتباهی نکردم. شهید شیرودی در فیلم چندین جمله از امام خمینی(ره) بیان میکند. او عکس امام را در جیب خودش دارد و چیزی هم سانسور نشده است.
میلاد کیمرام | بازیگر نقش شهید شیرودی: ابوذر شیرودی عزیز فرزند علیاکبر شیرودی و دختر و همسر ایشان امروز در جمع ما هستند. همچنین دختر شهید سهیلیان، پسر شهید همت و فرزند شهید همدانی نیز اکنون در اینجا هستند، لطفا به افتخار این عزیزان ایستاده آنها را تشویق کنیم. در نشست و برخاستها و تحقیقاتی که داشتیم، تمام سعیام را کردم که نقش شبیه شخصیت شهید علیاکبر شیرودی شود. پسر شهید به من گفتند که این نقشی که ایفا کردم، شبیه پدرشان و این برایم باارزش است. من باید جنگی را بازی میکردم که ندیدهام.
امیرحسین آرمان | بازیگر: یک جمله کلیشهای بود که در این فیلم برایم معنا پیدا کرد؛ این نقش من را انتخاب کرد. هرچه جلوتر رفتم، زوایای این شخصیت بیشتر برای من نمایان شد. به برادر شهید قول دادم که شان این شهید را حفظ میکنیم و امیدوارم که این اتفاق رخ داده باشد. از همان گریم اولیه و تراشیدن مو با نقش کلنجار میرفتم و فکر میکردم که هنوز آنگونه که دلم میخواهد، نیست. با مردم و عشایر صحبت میکردم و یک روز لهجه کردی را امتحان کردم که روز بعد به آقای عسگری گفتم این نقش را با لهجه بازی کنم.
آرمین رحیمیان | بازیگر: باعث افتخار است که این نقش را بازی کردم و ارتباطی که باید با آن وسایل لجستیک برقرار میکردیم، برایم بسیار جذاب بود. اساسا سینما دینی به واقعیت ندارد. امر واقع الزاما نمیتواند دراماتیک اما میتواند مهم باشد. این مساله خطکشی برای ایراد گرفتن از سینما نیست.
علیرضا برازنده | مدیر فیلمبرداری: درباره حرکت دوربین در این فیلم یک استراتژی داشتیم و به نتیجه رسیدیم که خیلی از سکانسهای ما قطع نشوند و لانگتیک باشند.
میثم مولایی | تدوینگر: من سال گذشته مدتی با آقای عاشوری و همچنین با آقای عسگری روی فیلمنامه کار میکردیم. روند اینگونه بود که درباره جزییات همه چیز صحبت کردیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که نگاه متفاوتی به سکانسهای جنگ داشته باشیم.
مسعود سخاوتدوست | آهنگساز: بحث نظری این موسیقی به مراتب مهمتر از بحث عملی کار بود. ما حدود 3 ماه درگیر ابجکتیو و سوبژکتیو بودیم. من 5 سال در مدرسه شهید شیرودی درس خواندم بدون اینکه بدانم این شخصیت چه کسی هستند و این موسیقی باعث شد که ادای دینی به این شخصیت داشته باشم.
منبع: فیلیموشات