به گزارش سرویس موفقیت پایگاه خبری ساعدنیوز؛ در قلب تپنده رنسانس، شهر فلورانس، داستانی از جاهطلبی، هنر و تجمل آغاز شد که سرنوشت آن گره خوردن با تاریخ مد جهان بود. این داستان، تاریخچه گوچی است؛ روایتی از یک کارگاه کوچک چرمسازی که به دست گوچیو گوچی در سال 1921 بنیان نهاده شد و به تدریج به یکی از نمادهای بیبدیل مد ایتالیایی و یک امپراتوری جهانی تبدیل گشت. این مقاله به سفری عمیق در زمان میپردازد تا ریشهها، تحولات، بحرانها و تولدهای دوباره این برند افسانهای را از ابتدا تا به امروز واکاوی کند.
گوچیو گوچی، پیش از آنکه نام خود را بر سردر یکی از بزرگترین خانههای مد جهان ببیند، یک مهاجر جوان ایتالیایی در لندن بود. او که به عنوان یک باربر در هتل مجلل «ساووی» کار میکرد، هر روز شاهد کیفها و چمدانهای اشراف و ثروتمندان بود. همین مشاهده روزمره، جرقهای بود برای درک زیباییشناسی و کیفیت در کالاهای چرمی. او با الهام از همین تجربیات و با رویای تولید محصولاتی لوکس برای نخبگان، به زادگاهش فلورانس بازگشت و اولین فروشگاه خود را افتتاح کرد. در ابتدا، تمرکز اصلی گوچی بر تولید لوازم سوارکاری، کیف و چمدانهای چرمی باکیفیت برای قشر مرفه بود؛ محصولاتی که به سرعت به دلیل کیفیت بینظیر و طراحی هنرمندانهشان شهرت یافتند.

با پیوستن پسران گوچیو، آلدو، واسکو و رودولفو، برند گوچی وارد مرحله جدیدی از گسترش شد. آنها شعباتی در میلان و رم افتتاح کردند و با جسارت، پای خود را از مرزهای ایتالیا فراتر گذاشته و در سال 1953 فروشگاهی در نیویورک تأسیس نمودند. این دوران، شاهد تولد بسیاری از نمادهای جاودانه گوچی بود. نوار سبز و قرمز که از تنگ اسبسواری الهام گرفته شده بود و همچنین لوگوی مشهور دو حرف G در هم تنیده (نمایانگر نام گوچیو گوچی) که توسط آلدو طراحی شد، به امضای این برند تبدیل گشتند. کیف «بامبو» با دسته منحصربهفردش و کفشهای «لوفر» با سگک فلزی، از دیگر ابداعاتی بودند که جایگاه گوچی را به عنوان یک پیشرو در طراحی تثبیت کردند.

دهههای 1970 و 1980 میلادی، با وجود موفقیتهای تجاری، شاهد یکی از تاریکترین فصلهای تاریخچه گوچی بود. اختلافات شدید میان نسل جدید خانواده گوچی بر سر قدرت و مالکیت، برند را تا آستانه ورشکستگی پیش برد. این درگیریها که با تصمیمات تجاری اشتباه همراه بود، تصویر لوکس و انحصاری گوچی را مخدوش کرد. اوج این تراژدی، قتل مائوریتزیو گوچی، نوه گوچیو، در سال 1995 بود که به دستور همسر سابقش، پاتریتسیا رجانی، صورت گرفت؛ داستانی که بعدها الهامبخش ساخت فیلم «خانه گوچی» شد.

در آستانه فروپاشی کامل، گوچی با یک انتخاب هوشمندانه، مسیر خود را تغییر داد. در سال 1994، طراح آمریکایی گمنامی به نام «تام فورد» به عنوان مدیر خلاقیت منصوب شد. فورد با درکی عمیق از میراث برند، روح تازهای در کالبد گوچی دمید. او با طراحیهای جسورانه، جذاب و پر زرق و برق، تصویر گوچی را از یک برند کلاسیک و فرسوده به نمادی از جذابیت مدرن و تجملگرایی اغواکننده متحول کرد. دوران تام فورد نه تنها گوچی را از ورشکستگی نجات داد، بلکه آن را به یکی از سودآورترین و تأثیرگذارترین برندهای جهان بدل ساخت و فصل جدیدی را در تاریخ این خانه مد رقم زد.
پس از یک دوره ثبات تحت مدیریت فریدا جانینی، در سال 2015، «الساندرو میکله» سکان هدایت خلاقیت گوچی را به دست گرفت. میکله با رویکردی کاملاً متفاوت، یک انقلاب واقعی در این برند به پا کرد. او با الهام از تاریخ، هنر و فلسفه، طرحهایی تلفیقی، رمانتیک و جنسیتی-سیال ارائه داد که تعریف جدیدی از لوکس بودن را به نمایش گذاشت. مجموعههای او که سرشار از رنگ، جزئیات و ارجاعات تاریخی بودند، نسل جوان را به شدت مجذوب خود کردند و گوچی را بار دیگر به مرکز توجهات دنیای مد بازگرداندند.

تاریخچه گوچی داستانی فراتر از مد و لباس است؛ این روایت یک خانواده، یک فرهنگ و یک قرن تحول اجتماعی و هنری است. از کارگاه کوچک گوچیو گوچی در فلورانس تا جایگاه امروزی آن به عنوان یکی از غولهای صنعت لوکس، این برند فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. گوچی با هر بحران، ققنوسوار از خاکستر خود برخاسته و با هر مدیر خلاقیت، هویتی نو یافته است. امروزه، گوچی نه تنها نمادی از بهترینهای مد ایتالیایی است، بلکه به عنوان یک پدیده فرهنگی شناخته میشود که با تکیه بر میراث غنی خود، همواره نگاهی به آینده دارد و به تعریف دوباره مرزهای خلاقیت ادامه میدهد.
برای مشاهده سایر مطالب مرتبط با تاریخچه برندها اینجا کلیک کنید