به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، واکنش انتقادی به روند شروع مذاکرات میان ایران و آمریکا امری غیرقابلپیشبینی نبود، در میان منتقدان، چهرهها و تفکراتی وجود داشتند که با استدلال غلط یا درست، مذاکره با آمریکا را افتادن در مسیری میدانستند که انتهای آن بنبست است.
فارغ از آنکه چقدر این استدلالها با درنظر گرفتن اقتضائات و واقعیت فضای بینالملل انطباق دارد و درست است یا نه. اما بخشی از جریانی که در دل این منتقدان حضور دارند و از قضا تریبون هم دارند، بدون استدلال، با بزرگنمایی و حتی مطرح کردن ادعاهای بهدور از واقع، بهنحوی این انتقادات را مطرح میکنند که جز ملتهب کردن فضای سیاسی دستاورد دیگری بههمراه ندارند.
مطرح کردن ادعاهایی از این جنس که تیم مذاکرهکننده، مجلس را در جریان مذاکرات قرار نداده، موج گسترده انتقاد به دیدار چنددقیقهای ویتکاف و عراقچی، بزرگنمایی حاشیه بهجای اصل مذاکره است، آنهم درحالیکه تنها یک جلسه از مذاکرات برگزار شده و هنوز سرنوشت آن روشن نیست و همچنین تیم سیاست خارجی و رئیسجمهور تأکید دارند که با توجه به توصیههای رهبر انقلاب راهی مسقط شدند.
حالا جریانی با بزرگنمایی این اتفاقات، انتقادهایی را مطرح میکنند که بیش از آنکه شباهتی به یک نقد استخواندار، واقعی و حتی قابلاعتنا داشته باشد یا حتی شبیه به کنش رسانهای باشد، بیشتر بهانهجویی سیاسی است و از قضا پاس گلی هم به اپوزیسیون ایرانی حامی صهیونیسم میدهد که از بیم آنکه مبادا گزینه حمله نظامی به ایران حذف شود، تیم مذاکرهکننده آمریکایی را سیبل قرار دهند، اتفاقی که دیروز در صحنه علنی مجلس رخ داد، فقط یکی از این بهانهجوییهای بیمعنی است.
یکی از نمایندگان که البته سابقه دور و درازی در مطرح کردن ادعاهای حاشیهای و عجیب در جلسات صحن دارد روز گذشته مدعی شد که مجلس در جریان روند مذاکرات قرار نگرفته و از آن اطلاعی ندارد. مهدی کوچکزاده در بخشی از نطق خود در بهارستان گفت: «ملت بدانید، مجلس هیچ اطلاعی از مذاکرات ندارد. کسانی که امروز در جهت تأیید این بیانیه دادند، بدانید، مجلس خبری از این مذاکرات ندارد.» کوچکزاده در ادامه هم مدعی شد: «رئیس کمیته هستهای (آقای قشقاوی) به من گفت من هیچ اطلاعی از مذاکرات ندارم ولی حالا که بناست با تلخی کامل این اقدام شود، ما مخالفتی نمیکنیم.» پازل اظهارنظرهای شاذ کوچکزاده، با ادعای بیاطلاعی مجلس از روند مذاکرات تکمیل شد. حسن قشقاوی، رئیس کمیته هستهای مجلس هم در جلسه علنی صحن صراحتاً اشاره کرد: «کمیته هستهای، بنده، آقای نبویان، خضریان، موافق روند مذاکرات هستیم.» آنطور که حسن قشقاوی گفته کوچکزاده پیش از شروع مذاکرات در این باره از او پرسیده و او پاسخ داده بود: «هنوز مذاکرات شروع نشده بود و من گفتم در جریان جزئیات نیستم.» آنطور که از شواهد پیداست، این نماینده مجلس پرسیدن یک سؤال از رئیس کمیته هستهای مجلس، آن هم پیش از شروع روند مذاکرات را مجوزی برای صدور این حکم دانسته که بگوید مجلس در جریان روند مذاکرات قرار ندارد و حالا ملت را خطاب قرار دهد که دولت، مجلس را دور زده است.
آنچه کوچکزاده در مورد روند مذاکرات مجلس مطرح کرد، بیش از آنکه یک نقد یا اظهار نگرانی در مورد جاافتادن مجلس از شأن نظارت بر امور مهم کشور باشد، رنگوبوی کارشکنی و بهخطکردن گروه فشار برای به راه انداختن جنجال رسانهای بیمعنا، برای تیم مذاکرهکننده و دولت است.
آنچه دیروز در صحن علنی اتفاق افتاد، تنها اقدام عجیب برای حاشیهسازی بیمورد در روند مذاکرات نبود. یکی دیگر از نمایندگان مجلس، بعد از پایان جلسه اول مذاکره و منتشر شدن اخباری در این مورد که ویتکاف و عباس عراقچی چنددقیقهای گفتوگو کردند.
وزیر خارجه را به این دلیل محل انتقاد قرار داد که چرا مثل زمان ورود به محل مذاکرات که 10 دقیقهای تأخیر داشتید، همین تأخیر را برای خروج لحاظ نکردید که با معاون ترامپ رودررو نشوید و این اظهارنظر را رفتار غیرمعمول خواند.
آنچه در یکی دو روز اخیر از جانب برخی نمایندگان مجلس در مورد چگونگی شروع مذاکرات و پیشروی این روند مطرح شده، اساساً ماقبل نقد است و بیشتر شبیه به کاری است که پروژهبگیران مجازی انجام میدهند؛ یک ادعا و اتفاق بیاهمیت را برجسته میکنند و با ملتهب کردن فضای سیاسی کشور، از آب گلآلود ماهی میگیرند تا بهزعم خودشان میز مذاکره را جمع کنند. بخش زیادی از این انتقادها، فارغ از آنکه از ادبیات نقدی منصفانه تهی است، حتی در قالب اکت درست رسانهای نیز بروز نمیکند، گویی تقلیدی ابتدایی و ناشیانه از اقدامی است که گروههای ضدایرانی انجام میدادند، نتیجه آن هم مشخص است؛ سیاست بیش از گذشته به دام ابتذال میافتد و میدان برای مطرح کردن ادعاهای مشابه و غیرواقعی در فضای سیاسی کشور باز میشود.
برخی منتقدان مذاکره در نقد اصل مذاکره آنقدر از مسیر انصاف و مصلحتسنجی دور میافتند که حتی به همانندسازی سرنوشت ایران و حکام مصر، یمن و لیبی میپردازند. سایت نزدیک به یکی از چهرههای دولت سیزدهم، در پستی تلگرامی که البته ساعتی بعد آن را پاک کرد، در یک همانندسازی غلط، در لیستی، سرنوشت رهبرانی را که به آمریکا اعتماد کردند لیست کرد، خروجی چنین اظهارنظری توهینی به اصل نظام حکمرانی بود، به نظر میرسد بخشی از منتقدان غیرمنصف مذاکره، آنقدر در عقدهگشایی در واکنش به شروع مذاکره عجله دارند که حتی فرصت ارزیابی ادعاهایی که مطرح میکنند را هم ندارند.
این سایت در گزارشی دیگر، وزیر خارجه را تنها به این دلیل که دقایقی با ویتکاف گفتوگویی کوتاه داشته، به عبور از خطقرمز رهبری متهم کرد، آن هم با این تیتر «آقای عراقچی! دستان خود را خوب بشویید» انتقاد به مذاکره از این زاویه چند خطای واضح دارد؛ انتقادهایی که به تیم مذاکرهکننده وارد میشود، از برچسبزنی و بهانهجوییهای بیمورد فراتر نمیرود، ادعاهایی که به نظر میرسد تلاشی برای محکوم کردن تیم مذاکرهکننده به حرکت خلاف صحبتهای رهبری است، آن هم به این منظور که بدنهای از جامعه را عصبانی کند و به واکنشهایی مشابه آنچه در جریان تجمع حجاب رخ داد، سوق دهد.
خروجی این سناریو چینیها طبیعتاً به نفع فضای سیاسی کشور تمام نمیشود و به جز آنکه تیم مذاکرهکننده را در ابتدای کار تحتفشار قرار میدهد، به دودستگی در فضای سیاسی کشور آنهم با پیشکشیدن مسائل حاشیهای و بیاهمیت هم دامن میزند. تسویهحساب سیاسی با موضوعاتی که ارتباط مستقیم با مصالح ملی کشور دارند، جز به خطر انداختن این مسائل نتیجه دیگری ندارد، بارها به این موضوع اشاره شده که منطقه و کشور در وضعیت و شرایطی خاص قرار دارد، روند مذاکراتی که از روز شنبه کلید خورده در وضعیتی کاملاً شکننده قرار دارد و مشخص نیست، مذاکره با ایران درکنار دیگر پروژههای شکستخورده تیم ترامپ قرار میگیرد یا خروجی قابلاعتنایی برای دو کشور خواهد داشت. در این موقعیت انتظار آن است انتقادهایی که در مورد روند مذاکره مطرح میشود، بیش از آنکه شبیه به تلاشی برای سنگاندازی باشد، استدلالهایی متقن و قابلپرداخت داشته باشد و به نفع فضای سیاسی کشور تمام شود، اما نهایتاً با انتقاداتی بهدور از واقعیت صحنه مواجهیم که با امنیت و مصالح ملی در تناقض است.
بخشی از منتقدان مذاکره در نقد مذاکره، در دام رادیکالیسمی افتادند که طیف اصلاحطلب، سالها آن را دنبال میکردند و برای به کرسی نشاندن صحبتهایشان حاضر بودند مصالح ملی و آرامش جامعه را زیر پا بگذارند. به نظر میرسد شبیه به طیفی که در مجلس ششم، بهراحتی برای نظام حکمرانی و البته مجلس هزینه سازی میکردند، حالا در مجلس دوازدهم دیده میشوند، با این تفاوت بخشی از آنها با ادعای آنکه دلسوز کشور و مصالح و منافع ملتند، برای نظام حکمرانی آنهم در شرایط شکننده امروز هزینهسازی میکنند.
اپوزیسیون ایرانی وابسته به گروههای صهیونیستی، طیف همیشه پایه و مخالف به نتیجه رسیدن هر توافقی هستند که یک طرف آن ایران قرار دارد. علت آنهم مشخص است، دنبال کردن مسیر دیپلماسی به این معناست که آمریکا، گزینه نظامی را گزینهای مطلوب برای مواجهه با ایران نمیداند و ترجیح میدهد همچنان در مسیر دیپلماسی حرکت کند. اما حالا زور چندانی برای مخالفت ندارند؛ چراکه مسیر مذاکره از سمت رئیسجمهوری دنبال میشود که به تصورشان میتوانست آرزوی آنها برای حمله نظامی به ایران را برآورده کند، مذاکره با ایران بعد از قطع موقت فاندهای براندازان، ضربه سنگین دیگری به ترامپیستهای ایرانی وارد کرد. ربع پهلوی، اپوزیسیون صهیونیست که ویدئوهای تصویریاش خطاب به مردم ایران، همزمان با نتانیاهو منتشر میشد، مذاکره را فقط ترفندی برای خرید زمان دانسته و حمله نظامی، تغییر نظام و به قول خودش «پشتیبانی از مردم برای تغییر دموکراتیک» را تنها گزینه مطلوب دانسته است. رسانه صهیونیستی اینترنشنال هم اظهار نگرانی کرد که مبادا جمهوری اسلامی جان سالم به در ببرد و گشایشی برای او حاصل شود.» علیحسین قاضیزاده از چهرههای اپوزیسیون هم تلاش کرد اینطور وانمود کند که نتیجه مذاکرات چندان هم مطلوب نبوده است. در فضای رسانههای صهیونیستی هم واکنشهای تندی به معاون ترامپ در خاورمیانه وارد شده و او را چهرهای فاقد تجربه و ساده، معرفی کردند که بهزعم آنها فریب تیم ایرانی را خورده اما به نظر میرسد هراس آنها از ترامپ، فعلاً مجال زیادی برای ضریب دادن انتقادهایی علیه تیم ترامپ را به آنها نمیدهد.
سایر اخبار سیاسی را از دست ندهید