به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از نیوزویک، از زمانی که دونالد ترامپ در سال 2016 بهعنوان چهرهای پوپولیست وارد عرصه انتخابات شد، موفقیت او عمدتاً مدیون حمایت بالای سفیدپوستان بدون تحصیلات دانشگاهی بود؛ گروهی که دغدغههای فرهنگی، اقتصادی و هویتیشان با شعارهای ترامپ پیوند خورده بود. اما حالا، در میانه دومین دوره ریاستجمهوریاش، جدیدترین نظرسنجیها نشان میدهد که محبوبیت او در میان این گروه با کاهش نگرانکنندهای روبهرو شده و این تحول میتواند آینده سیاسی ترامپ و حزب جمهوریخواه را بهطور بنیادین دگرگون سازد.
طبق نظرسنجی مؤسسات معتبری چون Reuters/Ipsos و YouGov، نرخ محبوبیت ترامپ میان سفیدپوستان به زیر 50 درصد رسیده است؛ رقمی که برای کسی که بیش از 57 درصد این گروه را در انتخابات 2016 و بیش از 58 درصد را در 2020 جذب کرده بود، زنگ خطر جدی محسوب میشود. این کاهش در حالی رخ داده که حمایت از او در میان سایر گروههای نژادی نیز یا راکد مانده یا رو به نزول بوده است.
یکی از اصلیترین دلایل افت محبوبیت ترامپ، سیاستهای اقتصادی ناپایدار او در دوره دوم است. درحالیکه بسیاری از رأیدهندگان سفیدپوست حامی ترامپ در ایالتهای صنعتی مانند اوهایو، پنسیلوانیا و ویسکانسین در سال 2016 به امید احیای مشاغل صنعتی به او رای دادند، حالا بهنظر میرسد این وعدهها یا محقق نشدهاند یا هزینههای سنگینی برای طبقه کارگر سفیدپوست بههمراه داشتهاند. بهویژه پس از اعمال تعرفههای سنگین بر واردات و واکنش کشورهای دیگر، صادرات و اشتغال در برخی مناطق آسیبپذیر شده است.
از سوی دیگر، رویکرد ترامپ نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز در کاهش حمایت از او بیتأثیر نبوده است. در سالهای اخیر، رشد فزاینده افراطگرایی سیاسی و نژادی در میان برخی گروههای هوادار ترامپ، موجب نارضایتی بخشی از رأیدهندگان سفیدپوست میانهرو شده است. این افراد، گرچه ممکن است همچنان با دموکراتها مخالف باشند، اما دیگر حاضر نیستند از چهرهای حمایت کنند که به زعم آنها مروج شکافهای اجتماعی است.
در حوزه سیاست خارجی نیز، رویکردهای پرتنش و غیرقابل پیشبینی ترامپ باعث نگرانی شده است. خروج ناگهانی از معاهدات، تنش با متحدان سنتی غربی، و اتخاذ مواضع مبهم درباره روسیه، برای بسیاری از رأیدهندگان محافظهکار که به ثبات دیپلماتیک اهمیت میدهند، خوشایند نبوده است.
موضوع مهم دیگر، تأثیر پروندههای قضایی و رسواییهای اخلاقی ترامپ بر افکار عمومی است. هرچند بخشی از پایگاه وفادار ترامپ این مسائل را «توطئه نخبگان» میدانند، اما در میان رایدهندگان مستقل و حتی بخشی از سفیدپوستان محافظهکارتر، این حجم از حاشیه و اتهام، نوعی فرسایش سیاسی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، نباید تأثیر تغییرات نسلی و فرهنگی را نادیده گرفت. جمعیت سفیدپوست آمریکا در حال کاهش نسبی است و نسل جدید، حتی در میان سفیدپوستان، دیدگاههای متفاوتی نسبت به نسلهای قبل دارند. آنها بیشتر به برابری نژادی، عدالت اجتماعی و تغییرات اقلیمی اهمیت میدهند؛ مسائلی که در سیاستهای ترامپ جایی نداشتند یا در تضاد مستقیم با آنها قرار داشتند.
با این حال، ترامپ همچنان در میان سفیدپوستان بدون تحصیلات دانشگاهی، سطح بالایی از حمایت را حفظ کرده و در برخی مناطق روستایی محبوبیت او کموبیش پایدار مانده است. اما پرسش اصلی آن است که آیا این پایگاه بهتنهایی برای پیروزی در انتخاباتهای آینده کافی خواهد بود یا نه. تحلیلگران معتقدند که حتی کاهش 5 تا 10 درصدی حمایت سفیدپوستان در ایالتهای کلیدی میتواند بهراحتی معادلات انتخاباتی را بر هم بزند؛ بهویژه اگر دموکراتها بتوانند در میان لاتینتبارها، جوانان، و مستقلها، دستاورد بیشتری کسب کنند.
از نظر حزب جمهوریخواه، این تحولات حاوی پیامهایی کلیدی است. اول اینکه ادامه حمایت بیچونوچرا از ترامپ ممکن است آنها را از رأیدهندگان سنتی اما میانهرو دور کند. دوم آنکه در صورت ورود چهرههایی میانهتر و معتدلتر به عرصه رقابتهای درونحزبی، ممکن است گفتمان غالب جمهوریخواهان به سمت عقلانیت بازگردد؛ هرچند ترامپ همچنان محبوبترین چهره در بین رایدهندگان اولیه GOP محسوب میشود.
در نهایت، این کاهش حمایت میتواند فرصت مهمی برای دموکراتها باشد. اگر آنها بتوانند پیام اقتصادی و اجتماعی جذابی به سفیدپوستان طبقه کارگر ارائه دهند — بدون از دست دادن پایگاههای اصلی خود — ممکن است بتوانند نقشه انتخاباتی را دگرگون کنند.
ترامپ، همانطور که در گذشته بارها نشان داده، بهسادگی عقبنشینی نمیکند. اما در دنیای سیاست، عددها دروغ نمیگویند. اگر روند کاهش حمایت در پایگاه اصلی او ادامه یابد، حتی وفادارترین ارتش انتخاباتی هم نمیتواند مانع از شکست احتمالی در رقابتهای آتی شود. او یا باید راهبرد خود را بازتعریف کند، یا خود را آماده مواجهه با موج جدیدی از مخالفت حتی در خانه خود کند.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.