به گزارش سرویس روانشناسی پایگاه خبری ساعدنیوز، در فرهنگ عمومی، مردان اغلب به عنوان موجوداتی سرسخت، منطقی و عاری از حساسیتهای عاطفی به تصویر کشیده میشوند. کلیشهای که میگوید "مردها گریه نمیکنند" ریشههای عمیقی در تربیت اجتماعی بسیاری از ما دارد. اما روانشناسی مدرن تصویر بسیار متفاوتی را ارائه میدهد. مردان نیز درست مانند زنان، دنیای پیچیدهای از عواطف و نقاط حساس دارند، با این تفاوت که فشارهای اجتماعی آنها را به پنهان کردن این حساسیتها وادار میکند. درک این موارد نه به معنای ترحم یا راه رفتن روی پوست تخممرغ، بلکه کلیدی برای ایجاد درک متقابل در رابطه و ساختن پیوندی عمیق و محترمانه است. این مقاله به بررسی مهمترین حساسیت های مردان از دیدگاه روانشناسی میپردازد.
شاید بتوان گفت مهمترین و اصلیترین نقطه حساس مردان، احترام است. از نظر روانشناسی، بسیاری از مردان هویت و ارزش خود را با جایگاه اجتماعی و احترامی که از دیگران، به خصوص از شریک زندگی خود، دریافت میکنند، گره میزنند. انتقاد کردن، تصحیح کردن یا کوچک شمردن نظرات یک مرد در حضور دیگران (دوستان، خانواده و حتی فرزندان) میتواند ضربهای بزرگ به عزتنفس او وارد کند. این عمل از سوی او به عنوان یک خیانت به اعتماد و زیر سؤال بردن مستقیم اقتدارش تلقی میشود.
جامعه به طور سنتی مردان را در نقش "حلکننده مشکلات" و "تکیهگاه" قرار داده است. به همین دلیل، توانایی و شایستگی (چه در مسائل فنی، چه در شغل و چه در مدیریت بحران) بخش مهمی از هویت مردانه را تشکیل میدهد. جملاتی مانند "تو بلد نیستی این کار را انجام دهی" یا "بگذار من خودم انجام دهم" میتواند به سادگی این پیام را منتقل کند که او به اندازه کافی خوب یا توانا نیست. این موضوع یکی از حساسترین نقاط حساس مردان است، زیرا مستقیماً خودباوری آنها را هدف قرار میدهد.
استقلال و آزادی عمل برای مردان اهمیت روانی بالایی دارد. احساس اینکه دائماً تحت نظارت هستند، تصمیماتشان کنترل میشود یا برای هر کاری باید اجازه بگیرند، میتواند حس خفگی و بیاعتمادی ایجاد کند. روانشناسی مردان نشان میدهد که آنها نیاز دارند احساس کنند که کنترل زندگی خود را در دست دارند. دخالتهای بیش از حد، حتی اگر از روی نیت خیر باشد، میتواند به عنوان تلاشی برای سلب این استقلال تلقی شده و منجر به مقاومت و فاصله گرفتن شود.

اگرچه نقشهای جنسیتی مدرن در حال تغییر است، اما فشار روانی "تأمینکننده بودن" همچنان بر دوش بسیاری از مردان سنگینی میکند. مشکلات مالی، از دست دادن شغل یا ناتوانی در فراهم کردن سطح رفاه مورد انتظار، میتواند اضطراب و شرم عمیقی را در آنها ایجاد کند. اشاره مستقیم به درآمدهای کمتر آنها نسبت به دیگران یا سرزنش به خاطر مشکلات مالی، ضربهای مستقیم به یکی از بنیادیترین نقشهایی است که جامعه برایشان تعریف کرده است.
یکی از بزرگترین پارادوکسها در روانشناسی مردان این است: از یک سو جامعه آنها را به سرکوب احساسات تشویق میکند و از سوی دیگر، در روابط صمیمانه از آنها انتظار ابراز عواطف میرود. زمانی که یک مرد سرانجام سد دفاعی خود را میشکند و آسیبپذیری، ترس یا اندوه خود را نشان میدهد، کوچکترین نشانهای از تمسخر، بیتوجهی یا استفاده از آن نقطه ضعف علیه او در آینده، میتواند ویرانگر باشد. این تجربه باعث میشود که او دوباره به لاک دفاعی خود فرو رود و اعتماد کردن برایش دشوارتر شود.

"فلانی را ببین چقدر برای همسرش هدیه میخرد" یا "برادر تو خیلی زود در کارش پیشرفت کرد". مقایسه کردن یک مرد با دیگران (چه از نظر مالی، شغلی، ظاهری یا عاطفی) یک پیام روشن دارد: "تو کافی نیستی". این مقایسهها حس رقابت ناسالمی را ایجاد کرده و عزتنفس او را تخریب میکند. هر فردی مسیر منحصربهفرد خود را دارد و مقایسه شدن، به خصوص توسط فردی که دوستش دارد، بسیار دردناک است.
برخلاف تصور رایج، مردان نیز به اندازه زنان روی ظاهر خود حساس هستند. مواردی مانند ریزش مو، افزایش وزن یا نداشتن اندام ورزشکاری میتواند منبع بزرگی از ناامنی برای آنها باشد. علاوه بر این، توانایی و عملکرد جنسی یکی از اصلیترین ستونهای احساس مردانگی است. هرگونه شوخی، انتقاد یا ابراز نارضایتی در این زمینه، یکی از حساسترین و شخصیترین نقاط حساس مردان را هدف قرار میدهد و میتواند تأثیرات عمیقی بر اعتمادبهنفس و صمیمیت در رابطه بگذارد.
شناخت حساسیت های مردان به معنای تأیید کلیشههای قدیمی یا محدود کردن خود در رابطه نیست. بلکه گامی ضروری برای افزایش هوش هیجانی و ایجاد یک فضای امن و سرشار از احترام متقابل است. وقتی مردی احساس کند که در کنار شریک زندگیاش دیده میشود، تواناییهایش ارزشمند شمرده شده و به استقلال او احترام گذاشته میشود، با احتمال بیشتری پذیرای صمیمیت عاطفی و گفتگوی سازنده خواهد بود. در نهایت، درک عمیقتر دنیای روانی یکدیگر، فارغ از جنسیت، پایههای یک رابطه سالم و پایدار را بنا میکند و به درک متقابل در رابطه معنای واقعی میبخشد.
برای مشاهده سایر مطالب مرتبط با روانشناسی اینجا کلیک کنید