به گزارش سرویس روانشناسی پایگاه خبری ساعدنیوز، وقتی کلمه "افسردگی" را میشنویم، اغلب تصویری از فردی غمگین، منزوی و در حال گریه در ذهن ما شکل میگیرد. اگرچه اندوه عمیق یکی از نشانههای اصلی این اختلال است، اما افسردگی چهرههای پنهان و بسیار متنوعی دارد که ممکن است به راحتی با استرس روزمره، خستگی یا حتی مشکلات جسمانی دیگر اشتباه گرفته شوند. شناخت علائم افسردگی که کمتر شناخته شدهاند، اولین و مهمترین قدم برای تشخیص به موقع و پیگیری مسیر بهبودی است. در این مقاله، ما به بررسی 8 مورد از این علائم دور از ذهن میپردازیم تا به شما در درک عمیقتر این اختلال و اهمیت سلامت روان کمک کنیم.
آیا به طور مداوم از کمردرد، سردردهای مزمن یا مشکلات گوارشی رنج میبرید، اما آزمایشهای پزشکی هیچ دلیل مشخصی برای آنها پیدا نمیکنند؟ ارتباط تنگاتنگی میان ذهن و بدن وجود دارد. افسردگی میتواند باعث ایجاد یا تشدید دردهای فیزیکی واقعی شود. انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و نوراپینفرین نه تنها بر خلقوخو، بلکه بر سیگنالهای درد نیز تأثیرگذارند. بنابراین، دردهای جسمانی مداوم و بیدلیل میتوانند فریاد خاموش ذهن شما برای کمک باشند.
برخلاف تصور رایج، افسردگی همیشه با غم و بیحالی همراه نیست. در بسیاری از افراد، به ویژه مردان، این اختلال خود را به شکل تحریکپذیری، بیقراری، عصبانیت و از کوره در رفتنهای ناگهانی نشان میدهد. اگر آستانه تحمل شما به شدت پایین آمده و سر مسائل کوچک به راحتی عصبانی میشوید، این میتواند یکی از نشانههای افسردگی پنهان باشد.
بسیاری از ما نوسانات اشتها را به استرس یا سبک زندگی نسبت میدهیم. اما تغییرات ناگهانی و شدید در عادات غذایی یکی از علائم کلاسیک افسردگی است. این تغییرات میتواند به دو شکل کاملاً متضاد بروز کند: پرخوری عصبی و تمایل به غذاهای ناسالم برای "تسکین عاطفی" یا از دست دادن کامل اشتها و کاهش وزن شدید.
اختلالات خواب یکی دیگر از پرچمهای قرمز است. در حالی که بیخوابی (Insomnia) و مشکل در به خواب رفتن یا بیدار شدن مکرر در طول شب بسیار شایع است، خواب بیش از حد (Hypersomnia) نیز میتواند یک علامت باشد. اگر احساس میکنید با وجود 10 تا 12 ساعت خواب هنوز خستهاید و برای فرار از واقعیت به خواب پناه میبرید، این موضوع را جدی بگیرید.

وقتی فردی انرژی روانی و انگیزه خود را از دست میدهد، انجام کارهای سادهای مانند دوش گرفتن، مسواک زدن یا مرتب کردن لباسها میتواند مانند یک کوهنوردی سخت به نظر برسد. اگر متوجه شدید که شما یا یکی از عزیزانتان به طور فزایندهای به ظاهر و بهداشت شخصی خود بیاهمیت شدهاید، این یک زنگ خطر جدی است.
افسردگی تنها بر احساسات تأثیر نمیگذارد؛ بلکه عملکرد شناختی را نیز مختل میکند. "مه مغزی" یا دشواری در تمرکز، فراموشکاری و ناتوانی در تصمیمگیریهای ساده (مثلاً انتخاب لباس یا تصمیم برای ناهار) از علائم افسردگی هستند که اغلب نادیده گرفته میشوند. این حالت میتواند بهرهوری شما را در محیط کار یا تحصیل به شدت کاهش دهد.

یکی از پنهانترین و خطرناکترین چهرههای افسردگی، "افسردگی خندان" است. فرد در ظاهر کاملاً شاد، موفق و اجتماعی به نظر میرسد، اما در درون با احساس پوچی، ناامیدی و اندوه عمیق دست و پنجه نرم میکند. این افراد انرژی زیادی را صرف حفظ این نقاب میکنند و اغلب از ترس قضاوت شدن یا ضعیف به نظر رسیدن، درد خود را پنهان نگه میدارند.
وقتی درد روانی غیرقابل تحمل میشود، برخی افراد برای فرار از آن به رفتارهای پرخطر یا اعتیادآور روی میآورند. این رفتارها میتواند شامل سوءمصرف الکل یا مواد مخدر، قمار، رانندگی بیپروا، خریدهای افراطی یا غرق شدن در بازیهای ویدیویی و شبکههای اجتماعی باشد. این یک مکانیسم مقابلهای ناسالم برای بیحس کردن درد درونی است.
شناخت این علائم پنهان به ما یادآوری میکند که افسردگی یک بیماری پیچیده با نشانههای گوناگون است. اگر شما یا فردی که میشناسید چند مورد از این علائم را برای مدتی طولانی (بیش از دو هفته) تجربه میکنید، به یاد داشته باشید که این یک ضعف شخصیتی نیست، بلکه یک وضعیت پزشکی قابل درمان است. قدم اول، صحبت کردن با یک دوست معتمد، اعضای خانواده یا یک متخصص سلامت روان است. مسیر درمان افسردگی با تشخیص صحیح آغاز میشود و گزینههای مؤثری مانند رواندرمانی، دارودرمانی و تغییرات سبک زندگی وجود دارد که میتواند کیفیت زندگی شما را به طور چشمگیری بهبود بخشد. درخواست کمک نشانه ضعف نیست، بلکه شجاعانهترین گام به سوی بهبودی است.
برای مشاهده سایر مطالب مرتبط با روانشناسی اینجا کلیک کنید