به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از بی بی سی، در اواسط سال 2025، دولت ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ تصمیم گرفت به منظور حفاظت از امنیت ملی و جلوگیری از انتقال فناوریهای حساس، صادرات تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی مانند H20 ساخت انویدیا و MI308 ساخت ایامدی به چین را به اخذ مجوز محدود کند. این تصمیم پیامدهای اقتصادی سنگینی برای شرکتها به همراه داشت؛ انویدیا اعلام کرد که در سهماهه نخست سال مالی 2026، بابت موجودی، تعهدات خرید و ذخایر مرتبط با مدل H20، حدود 5.5 میلیارد دلار هزینه خواهد کرد و ایامدی نیز رقمی نزدیک به 800 میلیون دلار را به عنوان هزینه مرتبط گزارش داد.
در تابستان همان سال، مدیرعامل انویدیا با حضور در کاخ سفید و مذاکره مستقیم با ترامپ توانست موافقت دولت را برای صدور مجدد مجوز صادرات به چین جلب کند. کمی بعد، وزارت بازرگانی آمریکا صدور این مجوزها را آغاز کرد و در این چارچوب، هر دو شرکت موافقت کردند که 15٪ از درآمد فروش تراشههای هوش مصنوعی در چین را به دولت آمریکا پرداخت کنند. این بازار برای هر دو شرکت اهمیتی حیاتی دارد؛ به طوری که فروش انویدیا در چین حدود 17 میلیارد دلار، معادل 13٪ کل درآمدش و فروش ایامدی در این کشور حدود 6.2 میلیارد دلار، معادل 24٪ درآمدش است.
واکنش بازار به این توافق در ابتدا منفی بود و پیش از آغاز معاملات روز، سهام انویدیا بیش از یک درصد و سهام ایامدی بیش از دو درصد افت کرد. با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که بازگشت به بازار چین، حتی با وجود پرداخت درصدی از درآمد به دولت، میتواند میلیاردها دلار سود را برای این شرکتها حفظ کند. در سوی مقابل، شماری از کارشناسان امنیتی این توافق را متناقض ارزیابی کردند؛ چرا که اگر صادرات این تراشهها تهدیدی برای امنیت ملی باشد، اساساً چرا مجوز آن صادر شده و اگر تهدیدی وجود ندارد، چه ضرورتی برای تحمیل چنین هزینهای هست.
این تصمیم همچنین واکنشهایی در چین برانگیخت. برخی رسانههای دولتی نگرانیهایی درباره قابلیت اعتماد این تراشهها مطرح کرده و حتی مدعی شدند که مدل H20 دارای «در پشتی» است؛ ادعایی که انویدیا آن را قاطعانه رد کرد. در نگاه کلی، این توافق را میتوان نماد بهرهگیری آمریکا از ابزارهای مالی برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک دانست؛ رویکردی که بدون مصادره فناوری یا سرمایهگذاری خارجی، درآمد مستقیم ایجاد میکند و در عین حال امکان کنترل جریان فناوریهای حساس را حفظ مینماید.
این رویداد نقطه عطفی در تاریخ روابط فناوری و تجارت جهانی محسوب میشود. از یک سو، غولهای تراشهسازی که سالها پیشرو بازار بودهاند، ناچار به پذیرش هزینههای جدید برای حضور در بازار مهم چین شدهاند و از سوی دیگر، دولت آمریکا نشان داده که میتواند از سیاستهای محدودکننده صادرات نه تنها بهعنوان ابزار امنیتی، بلکه بهعنوان منبع درآمد استفاده کند. با این همه، پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا چنین توافقهایی در نهایت به تضعیف بنیانهای امنیت ملی میانجامند یا تعادلی میان منافع اقتصادی و امنیت راهبردی برقرار خواهند کرد؟ پاسخ این پرسش را آینده صنعت هوش مصنوعی در چین و جهان روشن خواهد کرد.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.