نصیحت کردن در زندگی های فعلی ما به یک خصوصیت تبدیل شده است و در خيلي از مواقع٬ یکی از کارهای ما نصیحت کردن دیگران است. برخی از ما که ديگر نصیحت کردن را بعنوان یک شغل برای خودمان انتخاب نموده ایم.
ما اشخاص زيادي را در نزدیکی خودمان می شناسیم که بصورت مداوم٬ افراد دیگر را نصیحت می کنند. مانند بسياري از پدر و مادرها و شاید گاهی وقت ها هم خودمان از این اشخاص باشیم. اکنون سؤال ما این جا این است که آیا نصیحت کردن جواب می دهد؟ بنظر من که هیچ وقت جواب نداده است و هیچ وقت هم جواب نمی دهد!
نصیحت زمانی بهترین تأثير را دارد که طرف مقابل خودش از شما بخواهد. بدترین نصیحت هایی که در عمرتان شنیده اید یا به کسی داده اید، نصیحت هایی است که بدون تقاضا مطرح شده اند. تقاضا مهمترین بخش فرآیند کشف است و بهتر است به دوستتان اجازه دهید خودش درمورد مشکلاتش از شما کمک بخواهد و در غیراینصورت بهتر است که توصیه ها و نصیحت هایمان را برای خودمان نگه داریم.
به جای نصیحت کردن اشخاص به آنها کمک کنید
ما برای اعضای خانواده و دوستانمان اهمیت ویژه ای قائل هستیم و دوست داریم که در مشکلات به آنها کمک کنیم اما؛ این مسئله نباید سبب شود که ما در زمینه ای صحبت کنیم که در آن نه تجربه ای داریم نه اطلاعاتی.
چنانچه این کار را بکنیم نه تنها وی را به مشکل می اندازیم بلکه اعتبار و کیفیت خود را هم از بین می بریم. بهترین کار برای کمک به آن شخص معرفی او به فردی است که می دانیم در این زمینه اطلاعات دارد و میتواند کمکش کند.
همکاري در حل یک مسأله
کلمات، قدرت باور نکردنی ای دارند و میتوانند زخم ها را درمان کنند، مخصوصا اگر صمیمانه استفاده شوند. مطالعات اخیر نشان می دهد دکتر هایی که از ادبیات صمیمانه ی هم دردی و درک متقابل استفاده می کنند، تأثير مثبت بیشتری بر روند بهبود بیماران دارند. بخاطر داشته باشیم که علاوه بر ادبیات، بهتر است با تن صدای اطمینان بخش گفت و گو و مشاوره دادن انجام شود. از بلند تهاجمی صحبت کردن بپرهیزید.
به اشتراک گذاشتن تجربیات مشابه
خانم مارشال می گوید:« مردم معمولاً در مقابل موعظه و پند گیری مقاومت می کنند. چنانچه من تجربه همسانی با موقعیت آنها داشته باشم می گویم:« من در این موقعیعت بودم و این کاری است که انجام دادم. این سبب می شود بیش تر پذیرا باشند».
همچنين خانم مارشال منابع حقیقی از جمله کتاب و اصول پایه ای درست را معرفی می کند و معتقد است اینکار بیشتر جواب می دهند تا به آن ها بگوید باید چه کاری کنند. بهتر است بگوییم انجام دادن این کار در موقعیت مشابه به من کمک کرد، ممکن است برای توهم مناسب باشد.
پیشنهادی را بدهیم که درخواست شده
این مسئله که اشخاص از همه توصیه های شما استفاده کنند واقعیت گرایانه و امکان پذیر نیست. ما باید تلاش کنیم مشاوره و توصیه هایمان را بگوییم و بگذریم. ديگر پیگیر ماجرا نشویم که آیا شخص به گفته ما عمل کرد یا نه. نخست از وی سوال کنید مشاوره هایی که به او داده اند چیست و درصورتی که مناسب نبود بگویید و مطرح کنید که این ها کامل و مناسب نیستند. این کار سبب می شود که فشار از شخص مخاطب برداشته شود و با تمرکز و خاطر راحت تری به گفت و گو با شما ادامه دهد.