خستگی عاطفی به حالتی اطلاق می شود که فرد به واسطه ی استرس انباشته شده از زندگی شخصی یا کاری یا ترکیبی از هر دو احساس فرسودگی عاطفی و خالی شدن انرژی می کند. خستگی عاطفی یکی از نشانه های فرسودگی شغلی است. افرادی که خستگی عاطفی را تجربه می کنند اغلب احساس می کنند که هیچ قدرت یا کنترلی بر آنچه در زندگی آن ها اتفاق می افتد ندارند. آن ها ممکن است احساس کنند در یک موقعیت تکراری به دام افتاده اند.
کمبود انرژی، کم خوابی و کاهش انگیزه می تواند غلبه بر خستگی عاطفی را دشوار کند. با گذشت زمان، این حالت مزمن و پر استرس می تواند آسیب های دائمی به سلامت شما وارد کند.هر فردی که استرس طولانی مدت را تجربه می کند، ممکن است از نظر عاطفی خسته شود و تحت فشار قرار گیرد. در مواقع سخت، فرسودگی عاطفی می تواند شما به طور پنهان نمود پیدا کند، اما هیچ وقت برای کمک گرفتن دیر نیست.در ادامه ی این مقاله به بررسی ابعاد مختلف اختلال خستگی عاطفی می پردازیم و روش های پیشگیری و درمان آن را با هم بررسی می کنیم. با ما همراه باشید.
نشانه های خستگی عاطفی چیست؟
اشخاص گوناگون خستگی عاطفی را به صورت متفاوتی تجربه می کنند، ولی به طور کلی نشانه های آن عبارتند از:کج خلقی، کمبود انگیزه، اختلالات خواب، خستگی جسمی، افزایش بدگمانی یا بدبینی، حس ناامیدی، تغییر در اشتها، حواس پرتی، بی علاقگی، سردرد، افسردگی، عصبی بودن، مشکل در تمرکز، خشم غیر منطقی، حس ترس هستند.اما از جمله مواردی که باعث این خستگی عاطفی می شوند می توان به استرس ها و اضطراب های زندگی روزانه اشاره کرد به ویژه شرایط شغلی پر استرس باعث مزمن شدن آسیب ها می شود و خستگی عاطفی را در طولانی مدت زیاد می کند حال این استرس ممکن است در محیط منزل هم دیده شود.البته نکته مهم این است که خستگی عاطفی برای هر فردی به یک شکل و علائمی خود را نشان میدهد چرا که منابع استرس زا برای افراد متفاوت است آنچه ممکن است برای من استرس زا محسوب شود برای فرد دیگری قابل کنترل است.
علل بروز خستگی عاطفی
خستگی عاطفی معمولاً پس از یک دوره استرس طولانی مدت یا مزمن مانند بچه دار شدن یا از دست دادن شغل و یا درگیری های ارتباطی و مالی اتفاق می افتد. سایر محرک های بالقوه عبارتند ازعدم حمایت اجتماعی حین درگیری با استرس که با نداشتن کسی که در مواقع استرس شدید به او مراجعه کنید می تواند منجر به تنهایی، ناامیدی و خستگی عاطفی بیشتری شود.شیوه افکار، احساسات و رفتارها می تواند بر بروز خستگی عاطفی موثر باشد. طرز فکر ناکارامد، احساسات دراماتیک و رفتارها د هیجان های تنظیم نشده و فاقد مهارت مدیریتی و کنترل می تواند استرس را افزایش داده و باعث واکنش عاطفی ضعیف شود و به فرسودگی عاطفی منتهی شود.
1-مراقب تمام وقت از دیگران و خودمراقبتی ضعیف
مراقبت و پرستاری از یک فرد تحت هر شرایطی می تواند یک سفر نفس گیر در مسیر سربالایی باشد که به تنهایی باید با آن روبرو شوید. به صبر، زمان و از خود گذشتگی زیادی نیاز دارد. مراقبانی که در حین مراقبت از عزیزان خود بیش از حد نیازهای خود را قربانی می کنند دچار خستگی عاطفی و ذهنی می شوند. افرادی که رفاه خود را در اولویت قرار نمی دهند ممکن است بیشتر مستعد خستگی عاطفی باشند. این می تواند شامل کسانی باشد که به اندازه کافی ورزش، خواب یا غذاهای سالم ندارند. به عنوان مثال برخی از تحقیقات منبع معتبر خواب ناکافی را با خطر بیشتر فرسودگی مرتبط می دانند.
2-رضایت شغلی پایین و کشمکش های رابطه
احساس نارضایتی در محل کار به دلیل فقدان پروژه های معنادار یا شناخت کافی و نتایج دلخواه می تواند استرس مزمن ایجاد کند. باعث احساس بی هدفی و خستگی عاطفی می شود. مشکلات در روابط مانند طلاق یا جدایی از یک دوست حمایت اجتماعی را کاهش می دهد و افزایش استرس را جایگزین آن می کند. زندگی با والدین مشترک نیز می تواند به احساس خستگی ذهنی را تشدید کند.
3-عدم کنترل بر جنبه های زندگی
اعتقاد به اینکه کنترلی بر زندگی خود ندارید یا تلاش بیش از حد برای ایجاد تعادل بین مراقبت از خود و خواسته های زندگی می کنید باعث بروز حس استیصال و درماندگی شده و شما احساس غرق شدن در مشکلات خواهید داشت. این وضعیت در نهایت منجر به فرسودگی عاطفی می شود. یادتان باشد شما نمیتوانید همه جنبه های زندگی خود را کنترل کنید.
4-اندوه و سوگواری و زندگی با یک بیماری مزمن
از دست دادن یکی از عزیزان به طور طبیعی احساسات مختلفی مانند غم و اندوه، عصبانیت یا تنهایی را در شما ایجاد می کند. اگر اندوه به چیزی تبدیل شود که پزشکان آن را "غم پیچیده" می نامند ممکن است افسردگی، سرزنش خود و استرس مزمن را تجربه کنید. پس از این مرحله و تلاش برای کنار آمدن با فقدان فرد متوفی ممکن است به فرسودگی عاطفی دچار شوید. وقتی درد مزمن دارید یا با یک بیمار زندگی می کنید نیز ممکن است احساس گوشه گیری و انزوا طلبی، ناامیدی و استرس داشته باشید و خستگی عاطفی را تجربه کنید.
5-ساعات کاری بیش از حد و تربیت تمام وقت فرزندان
ساعات کار بیش از حد می تواند منجر به استرس مزمن، افسردگی و افزایش هورمون کورتیزول شود. در نهایت این می تواند خطر ابتلا به سرطان، سکته مغزی و دیابت را افزایش دهد. والدین باید با چالش های دشواری از جمله نبود خواب کافی، در تماس بودن بیست و چهار ساعته و نداشتن زمان استراحت کافی کنار بیایند. این انتظارات بالا می تواند باعث خستگی جسمی، ذهنی و عاطفی شود.
6-عوامل خطرساز
- دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری مزمن
- تنفر از شغل یا عدم احساس کنترل در محل کار
- عدم اولویت دهی به مراقبت از خود
- درگیر بودن با تنش های موجود در خانه و خانواده
- ساعات طولانی کار و مشغولیت در آخر هفته ها یا هر دو
- فقدان معنا و هدف در کار
- روابط ضعیف با همکاران یا مدیران
- تلاش در جهت کمال گرایی
- فعالیت در فرهنگی که برای آزادی بیان ارزشی قائل نیست.
- استفاده از مکانیسم های مقابله ای ناکارامد برای کنترل استرس مانند مصرف مواد مخدر و الکل
درمان خستگی عاطفی
با شناخت عوامل استرس زا قادر هستید آنها را به حداقل برسانید یا از بین ببرید. خستگی عاطفی قابل درمان است. هنگامی که قادر به تغییر شرایط استرس زا نیستید و از کنترل شما خارج است، مهم است که بر لحظه فعلی تمرکز کنید.در زمان حال شما، بسیاری از وقایع خنثی یا مثبت اتفاق می افتد. وقتی روی این نوع رویدادها تمرکز می کنید، در مورد آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد، چشم انداز بهتری خواهید داشت.استرس اغلب به عنوان تهدیدی برای بقا تعبیر می شود. وقتی این اتفاق می افتد، ترشح هورمون های استرس از مغز شما را افزایش می دهد و منجر به تجربه خستگی عاطفی می شود.وقتی روی وقایع خنثی یا مثبت کوچک تمرکز کنید، مغز شما می تواند درک کند که تهدید آنچنان که به نظر میرسد وحشتناک نیست. میزان هورمون استرس ترشح شده کاهش می یابد، بنابراین شما می توانید احساس تعادل بیشتری داشته باشید.
سایر استراتژی های کاهش خستگی عاطفی عبارتند از:
- عامل استرس زا را از بین ببرید یا به حداقل برسانید
- یک رژیم غذایی سالم و متعادل داشته باشید
- ورزش
- به اندازه کافی خوابیدن
- برای درگیر شدن در لحظه حاضر، ذهن آگاهی را تمرین کنید.
اگر فکر می کنید از خستگی عاطفی رنج می برید با یک ارائه دهنده بهداشت روان یا متخصص علوم اعصاب و سلامت مغز صحبت کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند تا علل و علائمی را که تجربه می کنید شناسایی کرده و به تعیین برنامه ای که به شما کمک می کند تا حس رفاه را بدست آورید، کمک می کنند.
سخن آخر
خستگی عاطفی یک بیماری قابل درمان است. بهترین راه برای درمان آن از بین بردن عامل استرس زا یا رویداد استرس زا است. اگر خستگی عاطفی ناشی از شغل شما باشد ممکن است زمان آن رسیده باشد که شغل خود را تغییر دهید. اگر نمی توانید عامل استرس زا را از بین ببرید از منابع موجود برای مقابله استفاده کنید. با مشاوره روانشناسی در مورد راه های مدیریت استرس و اضطراب مشورت کنید.