وسواس تقارن Symmetry OCD یکی از شاخه های وسواس فکری-عملی به شمار می رود. افرادی که به وسواس تقارن مبتلا هستند در مورد تقارن داشتن و نظم اشیاء وسواس دارند و هنگام دیدن اشیایی که به طور مناسب و متقارن قرار نگرفته اند احساس ناراحتی و یا پریشانی را تجربه می کنند. در زندگی اینگونه افراد همه چیز به طرز افراطی منظم و متقارن دیده می شود.افرادی که به این نوع وسواس فکری-عملی مبتلا هستند، زمانی که کلماتی را می نویسند که در امتداد خط قرار نگرفته است یا به درستی نوشته نشده است دچار اضطراب و پریشانی می شوند. در این مقاله به بررسی وسواس متقارن، علائم و درمان آن می پردازیم.
وسواس متقارن چیست؟
حدود ۲٪ از جمعیت به وسواس فکری عملی مبتلا هستند. این اختلال در سنین پایین تر در مردان و در سنین میانسالی در زنان بیشتر رخ می دهند. این نوع وسواس در ظاهر افراد نیز می تواند بروز دهد چراکه فرد مبتلا دائما به دنبال این است ک ظاهرش تقارن داشته باشد. این نوع وسواس از دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرد و اگر درمان نشود می تواند در بزرگسالی فرد نیز همراه او باشد. فرد مبتلا به وسواس تقارن اصرار زیادی به مرتب نگه داشتن اشیاء دارد و می تواند زمان زیادی را صرف قرار دادن اشیاء به حالتی متقارن و منظم بگذراند.
این نوع افراد می توانند برای نوشتن یک جمله بدون مشکل و متقارن زمان زیادی را بگذرانند و ساعت ها یک جمله را صدها بار بنویسند. اگرچه ابن نوع رفتار می تواند بعد از مدتی دوستان و اطرافیان نزدیک فرد را ناامید و خسته کند، اما وسواس تقارن همیشه منطق خاصی را دنبال می کند حتی اگر غیرمنطقی باشد. تحقیقات نشان می دهند که وسواس تقارن می تواند یک مشکل ژنتیکی باشد. به این معنا که اگر یکی از اعضای خانواده به این نوع وسواس یا سایر انواع وسواس فکری عملی مبتلا باشند بیشتر ممکن است که دیگر اعضای خانواده نیز به این اختلال مبتلا شوند. همچنین تحقیقات نشان داده است که استرس و تراما (ضربه) یکی دیگر از علل ابتلا به وسواس فکری عملی می باشد و افرادی که استرس و تروما را تجربه می کنند بیش از سایرین در خطر ابتلا به وسواس فکری عملی هستند.
علائم مشترک وسواس تقارن
این نوع وسواس برخلاف دیگر انواع وسواس فکری-عملی در سنین پایین قابل تشخیص است. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی احساس بدبختی و درماندگی می کنند، زیرا گرچه این افراد از این وضعیت متنفر هستند، آن ها به دلیل اضطراب شدیدی که هنگام مواجهه با ترسشان تجربه می کنند احساس ضعیفی می کنند و فکر می کنند قادر به جلوگیری از آن نیستند. برخی دیگر از افراد مبتلا رفتار خود را منطقی، ضروری و مناسب می دانند.برخی از وسواس های متداول که در وسواس تقارن اتفاق می افتد عبارت اند از:
- از اینکه اگر اشیاء به طور متقارن در محل کار و یا خانه قرار نگیرند ممکن است اتفاق بدی رخ دهد دائما نگران هستند. (عدم تقارن بالش ها روی تخت و کتاب ها در قفسه کتاب)
- اضطراب و استرس شدید در صورت عدم تقارن
- نیاز شدید به تعادل، قرار دادن موارد به طور متقارن یا راه رفتن با همان میزان فشار بر هر پا
شکل گیری وسواس تقارن
این نوع وسواس معمولا در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرد و اگر پیگیری و درمان نشود به همراه فرد باقی می ماند و تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند این اختلال در سنین پایین تر در مردان و در سنین میانسالی در زنان بیشتر رخ می دهد. این افراد معمولا رفتارهایی اجباری را از خود نشان می دهند که مربوط به تنظیم درست اشیا در تقارن یکدیگر است.اگر فرد مبتلا به وسواس تقارن، نظم را در اطراف خود و یا حتی در ظاهرش پیدا نکند، مضطرب و بی قرار می شود و تا زمانی که این بی نظمی و عدم تقارن ظاهری را رفع نکند ارام و قرار نداشته و نمی تواند روی موضوعات دیگر به درستی تمرکز کند. به طور معمول خانم ها بیش تر از آقایان دچار وسواس تقارن می شوند این درحالی است که شکل گیری وسواس تقارن در سنین کودکی در پسربچه ها بیش تر از دختر بچه ها اتفاق می افتد.
عوامل ابتلا به وسواس تقارن
علت ابتلا به وسواس تقارن به طور صددرصد مشخص نیست. با این وجود دلایل متعددی برای علت احتمالی بروز این وسواس در کودکی و بزرگسالی ذکر شده است. از جمله دلایل احتمالی بروز این مشکل می توان موارد زیر را نام برد:
-
دلایل ژنتیکی:وسواس تقارن می تواند ریشه ژنتیکی و جنبه ارثی داشته باشد. کودکان، بسیاری از رفتارها و عادات خود را به طور ژنتیکی از طریق ساختار DNA والدین خود به ارث می برند. برای همین ممکن است که به دلایل ژنتیکی به وسواس مبتلا شوند و در صورت نا اگاهی و عدم درمان، این اختلال فکری را تا بزرگسالی هم چنان ادامه دهند.
-
تاثیر رفتار والدین: اگر پدر و مادر کودک مبتلا به وسواس تقارن باشند احتمال ابتلای کودک نیز، بالا می رود. چرا که کودکان از ان ها الگو گرفته و به طور خودکار طرز فکر و رفتار والدین خود را کپی می کنند. رفتار والدین می تواند به طور مستقیم بر آینده کودک تاثیر بگذارد. هم چنین کودکانی که شاهد اختلافات و مشکلات خانوادگی و به خصوص اختلاف بین پدر و مادر خود بوده اند با احتمال بیشتری استعداد ابتلا به این گونه وسواس را دارند.
-
مشکلات عصبی:نداشتن آرامش کافی، عدم تمرکز و مشکلات عصبی و سایر اختلالات روانی می توانند زمینه ساز ابتلا به وسواس تقارن باشند یا باعث شدیدتر شدن وسواس و حساسیت به ایجاد نظم و تقارن شوند.
پیامدهای وسواس تقارن
همه ما در طول روز افکاری به ذهنمان هجوم می آورند. این افکار به ذهن ما می آیند و می روند و مشکلی نیست. اما در بیماران وسواسی شدت و تکرار این افکار بسیار بیشتر از حالت عادی است. یک فرد وسواسی ممکن است چند ساعت از روز را به افکار وسواسی و رفتارهای اجباری بگذراند. افکار و رفتارهای یک وسواسی حالت تکرار شونده ای دارند. بنابراین چرخه ای ناخواسته را به خود می گیرند که حاصلی جز خستگی روانی و جسمی ندارد. شخصی که دچار بیماری وسواس تقارن است به میزی کاملاً مرتب خیره می شود و احساس می کند نظم لازم را ندارند. اضطراب از این لحظه شروع می شود و فرد تا ساعت ها درگیر مرتب کردن وسایل می شود تا جایی که حتی خستگی مزمن هم نمی تواند مانع از رفتارهای او شود.
اضطراب و نگرانی شدید از دیگر پیامدهای غالب وسواس است. برخلاف افراد عادی، وسواسی ها با مشاهده کمترین بی نظمی دچار اضطراب و نگرانی افراطی می شوند. این افراد واکنش شدیدی در قبال عدم تقارن واقعی یا فرضی دارند و نمی توانند در برای احساس نیاز به تقارن مقاومت کنند. این اضطراب گاهی خود را به صورت نگرانی های غیر منطقی برای سلامت دیگران در صورت مرتب نبودن وسایل نشان می دهد. ارتباط دهی نامرتب بودن میز یا کمد با سرطان و دیگر بیماری ها در این دسته افراد غیرمعمول نیست.
بیمار مبتلا به وسواس قرینگی زمان های زیادی را در طول روز برای ایجاد نظم صرف می کند. پس پیشرفت در زندگی شخصی و کاری برای او عملا غیرممکن می شود. از دست دادن ارتباطات صمیمانه به دلیل فقدان وقت از دیگر پیامدهای این اختلال است.همچنین، از دست دادن اعتماد به نفس نیز در این اختلال انتظار می رود، چراکه فرد وسواسی به اعمال خود اعتماد ندارد و احساس می کند از پس کار ساده ای مانند نوشتن یک سطر یا مرتب کردن وسایل برنمی آید.
از سوی دیگر همانطور که گفتیم تن دادن به افکار وسواسی پایان کار نیست و چرخه وسواس هر ساعت و هر روز تکرار می شود. بنابراین، گسترش وسواس و تشدید آن در صورت عدم درمان محتمل است.
روش های درمان وسواس تقارن کدامند؟
همان طور که قبلا عنوان شد، اختلال وسواس تقارن هم وسواس را شامل می شود و هم اجبار در عمل را. یعنی فرد هم دچار افکار مداوم و مزاحم و اضطراب و پریشانی است و هم بر اثر آن افکار رفتارهایی را برای نظم و تقارن بخشیدن به اشیا انجام می دهد.درمان این نوع اختلالات روانشناختی نیاز به فرد متخصص دارد و هر فردی نمی تواند آن را به درستی درمان نماید. در این مواقع فرد می بایست به روانشناس و روانپزشک مراجعه نماید.
- گاهی اوقات میزان وسواس نظم و تقارن به اندازه ای بالاست که می بایست تجویز دارویی صورت بگیرد.
- یکی دیگر از روش های مورد استفاده در این نوع وسواس روش شناختی رفتاری است. در این روش روانشناس بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه افکار، باورها و تمایلات فرد بیمار بر احساسات و رفتارهای وسواس گونه تاثیر دارند.
- روش دیگری که برای درمان این نوع وسواس مورد استفاده قرار می گیرد، روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ است. در این روش روانکاوتان به شما کمک می کند تا به عمد خودتان را در موقعیتی قرار دهید که شما را عذاب می دهد و در آن مضطرب می شوید و در آن حالت از شما می خواهد که اضطراب به وجود آمده را تحمل کنید. در این روش شما متوجه می شوید که احساسات ناراحت کننده نهایتا از بین می روند، حتی اگر شما آن کارهای وسواس گونه را انجام ندهید.
- روش دیگر درمانی نیز درمان شناختی است. این روش ابتدا به شما کمک می کند تا احساسات منفی را که در مورد خودتان دارید، شناسایی نمایید و بعد به شما کمک می کند تا آنها را تغییر دهید. با تغییر این نوع احساسات وسواس گونه، پاسخ ها و رفتارهای بی فایده ی فرد تغییر می یابد و به تعادل می رسد.
چگونه می توان بر وسواس نظم و تقارن غلبه کرد؟
در شرایطی که درگیر در اختلال وسواس تقارن هستید، باید سعی کنید که تا حد امکان آرامش خود را حفظ کرده و از استرس دوری نمایید. چون استرس خود به تنهایی باعث تشدید این اختلال می گردد. شما باید یاد بگیرید که چگونه با شرایط دشوار کنار بیایید و آرامشتان را حفظ کنید. می توانید برای این کار از :
- تکنیک های ریلکسیشن بهره بگیرید.
- تنفس عمیق نیز کمک زیادی به آرامش می کند.
- روش دیگر نیز می تواند دوری از گوشی موبایل و تلویزیون باشد.
- به جای چرخیدن در فضای مجازی و یا غرق شدن در برنامه های تلویزیون، کتاب بخوانید.
- به گردش بروید و ورزش کنید.
- انجام هنرهای دستی مثل نقاشی، خیاطی و حتی یاد گرفتن یک ساز می تواند بسیار کمک کننده باشد.
- همواره باید سعی کنید که خواب کافی و رژیم غذایی مناسب داشته باشید. چون در غیر این صورت آرامش روحی و جسمیتان دچار آسیب می گردد.
- از خوردن مواد غذایی کافئین دار و موادی که قند زیاد دارند، بپرهیزید، چون این نوع خوراکی ها باعث تشدید اضطراب می شوند.
- افت قند خون نیز می تواند باعث ایجاد اضطراب گردد، پس باید همواره غذاهایی مقوی مصرف کنید و از مصرف خوراکی هایی که طبیعت سرد دارند، پرهیز نمایید.
- گرچه این راهکارها به هیچ وجه درمانی برای اختلال وسواس تقارن به شمار نمی روند، اما استفاده از این تکنیک ها می تواند اثرات محرک در اختلال شما را کنترل کرده و به حداقل برساند.