آنتون پاولاویچ چِخوف و زندگی نامه او!

  دوشنبه، 25 اردیبهشت 1402   زمان مطالعه 7 دقیقه
آنتون پاولاویچ چِخوف و زندگی نامه او!
آنتون پاولاویچ چِخوف (به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов)‏ (زادهٔ 29 ژانویهٔ 1860 در تاگانروگ – درگذشتهٔ 15 ژوئیهٔ 1904) پزشک، داستان‌نویس، طنزنویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هرچند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از 60 اثر ادبی آفرید.

چخوف نویسنده ای بشردوست، آزدیخواه و روشنفکر بود و داستان های وی حکایت از افکار مترقی او می نماید. او با فساد و دروغ، خودنمایی، سرشکستگی، منفی بافی، کوته نظری، ستمگری، آزادیخواهی دروغین و سرانجام، صفات منفی با کمال خشونت مبارزه می کند و جامعه عقب مانده را به آینده درخشان و زندگانی سعادتمندانه امیدوار می سازد و برای رسیدن به اصول مترقی افکار برجسته ای به خوانندگان آثار خود تلقین می کند.
در زندگی نامه آنتوان چخوف اینگونه آمده است که: « آنتوان پاولویچ چخوف » درام نویس و داستانسرای معروف روسی در 17 ژانویه سال 1860 در شهر « تاگان روگ » در شمال قفقاز در آغوش یک خانواده بی چیز و معتقد به سنن و آداب قدیمی و ملی دیده به جهان گشود.
جد چخوف از سرف هایی بود که با صرفه جویی و کار زیاد آزادی و حیات خود و خانواده اش را از ارباب خویش بازخرید کرده بود. پدرش مغازهٔ خواربار فروشی داشت. او مرد مذهبی خشنی بود و فرزندان‌ اش را تنبیه بدنی می‌ کرد. روزهای یک‌ شنبه پسرانش (او 5 پسر داشت که آنتوان دومین آنها بود.) را مجبور می‌ کرد به کلیسا بروند و در گروه همسرایانی که خودش تشکیل داده بود آواز بخوانند. اگر اندکی ابراز نارضایتی می‌ کردند آنها را با چوب تنبه می‌ کرد. همچنین آنها را در ساعاتی طولانی، حتی در زمستان‌ های سرد، در مغازه‌ اش به کار می‌ گرفت. آنتوان در 1867 در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ٔ دینی یونانی آغاز کرد اما دو سال بعد در کلاس اول مدرسهٔ عادی به تحصیل خود ادامه داد.

زندگی نامه آنتوان چخوف

آنتوان چخوف یکی از پرآوازه ترین نویسندگان تاریخ است. این نویسنده بزرگ روس را استاد مسلم داستان کوتاه و از برجسته ترین نمایشنامه نویسان مدرن می دانند. آثار آنتون چخوف به بیش از 100 زبان ترجمه شده اند و ده ها فیلم، سریال، تله فیلم و هزاران نمایش در سالن های تئاتر سراسر جهان از آثار او اقتباس شده اند.

 آنتون چخوف

تولد

خانه‌ای در شهر تاگانروگ که چخوف در آن متولد شد آنتون چخوف در 29 ژانویهٔ‏ 1860 در شهر تاگانروگ، در جنوب روسیه، شمال قفقاز، در ساحل دریای آزوف به دنیا آمد. پدربزرگ پدری‌اش در مِلک کُنت چرتکف، مالک استان وارنشسکایا، سرف بود.او توانست آزادی خود و خانواده خود را بخرد. پدرش مغازهٔ خواربارفروشی داشت. او مرد مذهبی خشنی بود و فرزندانش را تنبیه بدنی می‌کرد. روزهای یک‌شنبه پسرانش (او 5 پسر داشت که آنتون دومین آن‌ها بود) را مجبور می‌کرد به کلیسا بروند و در گروه همسرایانی که خودش تشکیل داده بود آواز بخوانند. اگر اندکی ابراز نارضایتی می‌کردند آن‌ها را با چوب تنبیه می‌کرد.همچنین آن‌ها را در نانی آغاز کرد اما دو سال بعد در کلاس اول مدرسهٔ عادی به تحصیل خود ادامه داد. پدر چخوف شیفتهٔ موسیقی بود و همین شیفتگی او را از دادوستد بازداشت و به ورشکستگی کشاند.

کلیسایی در شهر تاگانروگ که چخوف در آن در تاریخ ده فوریه 1860 غسل تعمید داده شد. او در سال 1876 از ترس طلبکارانش به همراه خانواده به مسکو رفت و آنتون تنها در تاگانروگ باقی ماند تا تحصیلات دبیرستانی‌اش را به پایان ببرد. او در سال‌های پایانی تحصیلات متوسطه‌اش در تاگانروگ به تئاتر می‌رفت و نخستین نمایشنامه خود را به نام بی‌پدری و بعد کمدی آواز مرغ بی‌دلیل نبود را نوشت. او در همین سال‌ها مجلهٔ غیررسمی و دست‌نویس الکن را منتشر می‌کرد که توسط برادرانش به مسکو هم برده می‌شد. برادر بزرگش، آلکساندر پاولویچ چخوف در سال 1876 به دانشگاه مسکو رفت و در رشتهٔ علوم طبیعی دانشکدهٔ ریاضی-فیزیک مشغول تحصیل بود و در روزنامه‌های فکاهی مسکو و پتربورگ داستان می‌نوشت. آنتون نیز در 1879 تحصیلات ابتدایی را تمام کرد و به مسکو رفت و در رشتهٔ پزشکی در دانشگاه مسکو مشغول تحصیل شد.

آغاز نویسندگی

چخوف در نیمهٔ سال 1880 تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ پزشکی در دانشگاه مسکو آغاز کرد. در همین سال نخستین مطلب او چاپ شد. برای همین این سال را مبدأ تاریخی آغاز نویسندگی چخوف برمی‌شمرند. چخوف در نامه‌ای به فیودور باتیوشکوف می‌نویسد: «نخستین تکهٔ ناچیزم در 10 تا 15 سطر در نشریهٔ «دراگون فلای» در ماه مارس یا آوریل 1880 درج شد. اگر آدم بخواهد مدارا کند و این نوشتهٔ ناچیز را آغازی به‌حساب بیاورد، بنابراین سالگرد (بیست و پنج سال نویسندگی) من زودتر از 1905 فرا نخواهد رسید.» آنچه چخوف به آن اشاره می‌کند در واقع داستان کوتاهی است به نام «نامهٔ ستپان ولادیمیریچ اِن، مالک اهل دُن، به همسایهٔ دانشمندش، دکتر فریدریخ» که در مجلهٔ سنجاقک شمارهٔ 10 منتشر شد. او در سال‌های 1880 تا 1884 علاوه برآموختن پزشکی در دانشگاه مسکو با نام‌های مستعاری مانند: آنتوشا چخونته، آدم کبدگندیده، برادر برادرم، روور، اولیس... به نوشتن بی‌وقفهٔ داستان و طنز در مجله‌های فکاهی مشغول بود و از درآمد حاصل از آن زندگی مادر، خواهر و برادرانش را تأمین می‌کرد. او در 1884 به عنوان پزشک فارغ‌التحصیل شد و در شهر واسکرسنسک، نزدیک مسکو، به طبابت پرداخت. اولین مجموعه داستان‌اش با نام قصه‌های ملپامن در همین سال منتشر شد و اولین نقدها دربارهٔ او نوشته شد. در دسامبر همین سال هنگامی که چخوف 24 ساله بود اولین خلط‌های خونی که نشان از بیماری مهلک سل داشت مشاهده شد.

فعالیت حرفه‌ای

چخوف بعد از پایان تحصیلاتش در رشتهٔ پزشکی به‌طور حرفه‌ای به داستان‌نویسی و نمایش‌نامه‌نویسی روی آورد. در 1885 همکاری خود را با روزنامهٔ پتربورگ آغاز کرد. در سپتامبر قرار بود نمایش‌نامهٔ او به نام در جادهٔ بزرگ به روی صحنه برود که کمیتهٔ سانسور از اجرای آن جلوگیری کرد.مجموعهٔ داستان‌های گل‌باقالی او در ژانویهٔ سال بعد منتشر شد. در فوریه همین سال (1886) با آ. سووُربن سردبیر روزنامه عصر جدید آشنا شد و داستان‌های مراسم تدفین، دشمنو… در این روزنامه با نام اصلی چخوف منتشر شد. بیماری سل‌اش شدت گرفت و او در آوریل 1887 به تاگانروگ و کوه‌های مقدس رفت و در تابستان در باپکینا اقامت گزید در اوت همین سال مجموعهٔ در گرگ‌ومیش منتشر شد و در اکتبر نمایش‌نامهٔ بلندش با نام ایوانف در تئاتر کورش مسکو به روی صحنه رفت که استقبال خوبی از آن نشد.

مرگ

چخوف در 16 ژوئن 1904 به‌همراه همسرش اولگا کنیپر برای معالجه به آلمان استراحتگاه بادن‌وایلر رفت. در این استراحتگاه حال او بهتر می‌شود اما این بهبودی زیاد طول نمی‌کشد و روزبه‌روز حال او وخیم‌تر می‌شود. اولگا کنیپر در خاطرات خود شرح دقیقی از روزها و آخرین ساعات زندگی چخوف نوشته‌است. ساعت 11 شب حال چخوف وخیم می‌شود و اولگا پزشک معالج او، دکتر شورر، را خبر می‌کند. اولگا در خاطرات‌اش می‌نویسد: «دکتر او را آرام کرد. سرنگی برداشت و کامفور تزریق کرد؛ و بعد دستور شامپاین داد. آنتون یک گیلاس پر برداشت. مزه‌مزه کرد و لبخندی به من زد و گفت «خیلی وقت است شامپاین نخورده‌ام.»آن را لاجرعه سرکشید. به آرامی به طرف چپ دراز کشید و من فقط توانستم به سویش بدوم و رویش خم شوم و صدایش کنم. اما او دیگر نفس نمی‌کشید. مانند کودکی آرام به خواب رفته بود.» و این ساعات اولیه روز 15 ژوئیهٔ 1904 بود.

تشییع جنازه

تشییع جنازهٔ چخوف یک هفته پس از مرگ او در مسکو برگزار شد. ماکسیم گورکی که در این مراسم حضور داشت بعدها به دقت جریان برگزاری مراسم را توصیف کرد. جمعیت زیادی در مراسم خاکسپاری حضور داشتند و تعداد مشایعت‌کنندگان به حدی بود که عبور و مرور در خیابان‌های مسکو مختل شد. علاوه بر نویسندگان و روشنفکران زیادی که در مراسم حضور داشتند حضور مردم عادی نیز چشم‌گیر بود.[14] سرانجام در گورستان نووودویچی در شهر مسکو به خاک سپرده شد.

 آنتون چخوف

بهترین کتاب‌های آنتون چخوف

آثار آنتون چخوف بسیار زیاد است. او تعداد زیادی داستان کوتاه، ‌نوول، یک رمان،‌ چند نمایشنامه و تعداد زیادی نامه و یادداشت‌های مطبوعاتی دارد. از میان نمایشنامه‌های او چهار اثر شهرت بیشتری دارند که در زیر مروری مختصر بر آن‌ها کرده‌ایم:

  • کتاب مرغ دریایی (The Seagull): چخوف نمایشنامه‌ی مرغ دریایی را در سال 1895 نوشت و این اثر اولین بار در سال 1896 به روی صحنه رفت. مرغ دریایی شخصی‌ترین اثر آنتون چخوف است که نظر خود را درباره‌ی هنر در آن می‌گوید. شش رابطه‌ی عاطفی یک‌طرفه و بی‌ثمر خط اصلی نمایشنامه‌ی مرغ دریایی را تشکیل می‌دهند.

  • کتاب سه خواهر (Three Sisters): آنتون چخوف نمایشنامه‌ی سه خواهر را در سال 1900 نوشت و این اثر اولین بار در سال 1901 در تئاتر هنری مسکو اجرا شد. این نمایشنامه درباره‌ی وضعیت زندگی و نگرانی‌های اقتصادی خانواده‌ای است که ساکن شهرستانی دور از مسکو شده‌اند و هیچ دورنمای روشنی در مقابل خود نمی‌بینند.

  • کتاب دایی وانیا (Uncle Vanya): نمایشنامه‌ای است که اولین بار در سال 1898 میلادی منتشر شد و در سال 1899 در تئاتر هنری مسکو به کارگردانی کنستانتین استانیسلاوسکی روی صحنه رفت. این نمایشنامه داستان سفر یک استاد بازنشسته به نام سربریاکوف همراه همسر جوان و اغواگر خود به ملکی روستایی است.

  • کتاب باغ آلبالو (The Cherry Orchard): باغ آلبالو آخرین اثر و به عقیده‌ی اکثر منتقدان شاهکار آنتون چخوف است که در 1903 نوشته شد. این نمایشنامه یک خانواده‌ی اشراف‌زاده‌ی روس را به تصویر می‌کشد که در آستانه‌ی ورشکستگی مالی قرار دارند و باغ آلبالوی خاطره‌انگیزشان به خاطر وام در گرو بانک است و قرار است در موعد مشخصی حراج شود.

 آنتون چخوف

خلاصه

آنتوان چخوف داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس برجسته‌ی روس است. شهرت چخوف در ایران بیشتر به خاطر نمایشنامه‌ها و داستان‌های کوتاه است. چخوف تا پیش از مرگش بیش از 700 اثر ادبی نوشت که این تعداد نشان‌دهنده‌ی قلم شگفت انگیز و توانای او در ادبیات است.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها