فنون خانواده درمانی مینوچین چیست؟ خانواده درمانی یکی از رویکردهای جدید در رشته روانشناسی است که امروزه طرفداران زیادی دارد. به عقیده مینوچین این رویکرد مشکلات درمانی بهتر قابل درک هستند که در داخل نظام خانواده بررسی شود و حل بسیاری از مسائل با کمک سیستم خانواده اتفاقی می افتد. با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله امروز به موضوع فنون خانواده درمانی مینوچین پرداخته شده است.
خانواده درمانی
در خانواده درمانی هدف درمانگر شناسایی مشکل، بررسی روابط بین اعضای یک خانواده، بررسی نقش و وظایف اعضای خانواده و نهایتاً تغییر ساختار خانواده توسط تکنیک های موجود و تخصصی می باشد. خانواده از مشکلات متعددی مانند اختلافات زناشویی، مشکل در ارتباط با فرزندان نوجوان، افت تحصیلی فرزندان، ازدواج فرزندان، اعتیاد یکی از والدین، مشکلات رفتاری فرزندان خردسال، مشکلات اخلاقی والدین و یا مسائل دیگر در رنج است.خانواده درمانی مداخله ای است که بر تغییر تعاملات بین اعضای خانواده تمرکز دارد و تلاش می کند کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضای خانواده بهبود پیدا کند. درمانگری که به خانواده درمانی می پردازد سعی می کند الگوهای بین نسلی غیر قابل انعطافی را که باعث ناراحتی در بین این افراد و یا در روابط بین فردی می شود در هم بشکند.
در خانواده درمانی می تواند نگرانی های هر یک از اعضای خانواده را مشخص نمود اما این روش درمانی بیشتر برای کودکان موثر است زیرا تربیت کودک مستقیما تحت تاثیر ساختار خانواده است. خانواده درمانی نوعی گروه درمانی است که در آن واحد درمانی هسته خانواده می باشد و در جلسات درمانی یک یا چند درمانگر با تمام اعضای خانواده سر و کار دارد و هدف آن ها حل و فصل یا تخفیف تعارضات اضطراب زا در درون خانواده می باشد.
خانواده درمانی مینوچین چیست؟
یکی از مشهور ترین نظریه پردازان خانواده درمانی ساختاری ، مینوچین است.خانواده درمانی مینوچین یا خانواده درمانی ساختاری براساس تجربیات سالوادور مینوچین و همکارانش روی کودکان متخلف منطقه اسوپوس نیویورک که در مدرسه ولتوییک گرد هم آمده بودند، ایجاد شد.از آنجا که خانواده این کودکان ماهیتی پرخاشگر و تمایل به سرزنش دیگران و واکنش های فوری و خشن داشتند، درمانگران باید توانایی زیادی در کارشان نشان می دادند.
مینوچین خیلی زود متوجه شد که برای موثر بودن درمان باید از اقدامات نمایشی و فعالانه استفاده کنید.ساختار گراها سعی میکنند قوانین و قواعد تبادلی در خانواده را بازسازی کنند تا اعضای خانواده بتوانند با استفاده از روشهای جایگزین ، ارتباط رضایت بخش تری باهم بگیرند و بتوانند در اینده با تعارضات و فشارهای روانی بهتر کنار بیایند.مرزهای مناسب بین اعضای خانواده ایجاد شود و جایگاه و مرتبه خانواده مستحکم شود و به جای قوانین کهنه ، قواعدی جدید و هدفمد جایگزین شوند تا خانواده رو به سمت پیشرفت حرکت کند.
مفروضات نظریه خانواده درمانی مینوچین
خانواده درمانی ساختاری یک تئوری کاملا عمل گرایانه است و بر تعامل افراد با یکدیگر تاکید میکند. هر خانواده دارای یک ساختار خانوادگی است که شامل مجموعه ای نامرئی از نیازهای کارآمد است که روش تعامل اعضای خانواده را سازماندهی میکند.ساختار خانواده فقط زمانی که در حال کار و فعال است ، آشکار می شود و فرد شاهد الگوهای تعاملی بین اعضای خانواده خواهد بود.
در بعضی خانواده ها ساختار با یک الگوی سلسله مراتبی سازمان پیدا کرده است و اعضا به سادگی با هم ارتباط می گیرند.در برخی خانواده ها ساختار کمی وجود دارد و ترتیباتی که اعضای خانواده با آن ها میتوانند به صورت معنا دار تعامل داشته باشند ، کم است.گاهی اوقات ، موقعیت های استرس زا سبب ایجاد آشفتگی و ناکارآمدی در هر خانواده می شود و خانواده را وارد یک بحران میکند.با این حال خانواده هایی که دارای ساختار واضح و مناسب هستند در بلند مدت نسبت به خانواده هایی که چنین ترتیبی ندارند ، با سرعت بیشتری رشد کرده و عملکرد بهتری خواهند داشت.
فنون خانواده درمانی مینوچین
به عقیده رویکرد خانواده درمانی ساختاری، نشانه ی مرضی فرد زمانی که در بافت الگوی تعاملی خانواده ارزیابی شود بهتر قابل درک است و برای رفع نشانه ی مرضی باید در ساختار یا سازمان خانواده تغییر صورت گیرد .ساختار خاناده یک واحد کامل است که بر اساس تعاملات واحدهای اعضای خانواده شکل می گیرد.
ائتلاف خانوادگی
در برخی خانواده های ناکارآمد بین برخی از اعضای خانواده یک ائتلاف پیمانی در برابر فرد ثالث ایجاد می شود. این ائتلاف استوار ، ثابت و غی قابل انعطاف است مانند ائتلاف بین مادر و پسر که تبدیل به بخشی از عملکرد هر روز خانواده می شود. در این ائتلاف انحرافی ، دو نفر ، نفر سوم را مقصر مشکلات خود می دانند.
درک ریشه بیماری ها با الگوی تبادل در خانواده
بر اساس تئوری ساختاری خانواده ، علایم بیماری یک فرد اگر در محیط الگوهای تبادل خانواده باشد ، بهتر درک می شود و درمانگر سعی میکند با تعلیم دادن و دگرگون کردن سیستم تبادل تمام اعضا ، خانواده را نیرومند تر نماید ، در نتیجه اصلاح کردن تعادل و روابط بین خانودگی می تواند منجر به ایجاد تغییرات مثبت پایدار در بیمار شود.
خانواده درمانی مینوچین و مرزهای درون خانواده
یکی از مهم ترین جنبه های خانواده درمانی ساختاری ، مشخص کردن مسئله حد و مرزهای درون خانواده است. این حد مرزها عوامل فیزیکی و روانی هسند که افراد را از هم جدا کردن و سازمان دهی میکنند. میزان تعامل و ارتباط اعضای خانواده با هم تحت تاثیر حد و مرزهایی است که بین اعضای خانواده شکل گرفته است.
- حد و مرزهای مشخص در خانواده : در خانواده های که حد و مرزهای مشخص دارند، قوانین واضح است و اعضا به صورت آزادانه به تبادل اطلاعات با هم می پردازند و بازخوردهای اصلاحی به هم میدهند . به عنوان مثال در این خانواده اگر فقط یک نفر صحبت می کند ، میتوان انتظار داشت که با وجود حدود مشخص ، مذاکره و انطباق به صورت موفقیت آمیز پیش برود. این فرایند مشخص ، ایجاد تغییر در خانواده را راحت کرده و باعث حفظ ثبات خانواده می شود.
- حد و مرز انعطاف ناپذیر در خانواده : این حد و مرزها ثابت هستند و افراد را از یکدیگر جدا میکنند . اعضا نمیتوانند به صورت صمیمانه با هم ارتباط بگیرند و بنابراین از نظر عاطفی از هم دور می شوند یا رابطه شان با دیگر اعضا قطع می شود.
- حد و مرزهای مبهم در خانواده : مرز بندی واضحی بین اعضای خانواده وجود ندارد ، برخی افراد خانواده با هم یکی هستند و به جای ایجاد استقلال و آزادی ( که در خانواده ها با حد و مرز مشخص وجود دارد ) اعضای خانواده به وابستگی تشویق می شوند و این حدود برای پیشرفت خانواده ، بدون توجه به نوع خانواده تغییر می کند.خانواده ثبات کافی ندارد و چالش ها و پیشرفت های پیش رو میتواند منجر به نزدیک شدن یا دور شدن اعضا از هم شود.
تکنیک های خانواده درمانی مینوچین
برای ساختار درمانی خانواده ، معمولا از تکنیک های عدم تعادل برای اصلاح ساختار خانواده استفاده می شود از جمله :
- چهار چوب بندی دوباره : در این تکنیک ، حقایق تغییر نمی کند ولی از چشم اندازی جدید مورد بررسی قرار می گیرند و به یک موقعیت منفی از چشم انداز مثبت نگاه می شود که برای خانواده درمانی اهمیت بالایی دارد.
- به عنوان مثال اگر رفتار فردی که در خانواده مشکل ایجد کرده به جای این که به شکل رفتار اصلاح ناپذیر نگریسته شود ، به عنوان رفتار شیطنت آمیز قابل چارچوب بندی مجدد ، دیده شود ، اعضای خانواده میتوانند با اصلاح نگرش خود نسبت به شخص حرف نشنو ، برای تغییر او را همراهی کنند.
- علامت گذاری : در خانواده هر شخصی با توج به چشم انداز انتخابی یا مشغولیت عاطفی توصیف می شود . در خانواده درمانی ساختاری تاکید بر توصیف انتخابی و تبادلی است به عنوان مثال ، درمانگر تلاش میکند به مادر بیاموزد که توانایی کنترل رفتار کودکانش را دارد و میتواند رفتار اشتباه آن ها اصلاح کرده و تربیتشان کند.
- نامتوازن سازی : در این روش درمان گر کنار یکی از اعضای خانواده قرار می گیرد و از او در مقابل دیگر اعضا حمایت میکند. به عنوان مثال در کنار دختری که به تبعیت نکردن از سنت های خانواده متهم می شود ، قرار می گیرد و دلایلی برای رفتارهای او بیان می کند و اعضای خانواده را ترغیب میکند تا به صورت متفاوتی نسبت به او عمل نمایند.
- تقابلات : در این تکنیک خانواده رفتارهای مشکل ساز را به صورت برون گرایانه به روان درمانگر نشان میدهند و این فرایند باعث هدایت دوباره ارتباط موفق بین خانواده و درمانگر می شود به طوری که باعث ایجاد تغییرات رفتاری بین اعضای خانواده شود. قانون های جدیدی بین اعضای خانواده شکل می گیرد که باعث ایجد تغییر و سهولت برقراری ارتباط بین اعضای خانواده شود.
- کار کردن با تعامل خود انگیخته : زمانی که خانواده ها در جلسات، رفتارهای اخلال گرایانه و ناکارآمد نشان میدهند ، مثل فریاد زدن بر سر هم یا کناره گیری والدین از کودکان . درمانگرد میتواند پویایی های موجود در تعامل خانواده و ترتیب قرار گرفتن رفتارها را به صورت بی واسطه مشاهده کند.
- قرار دادن حد و مرز : حد و مرزها خطوطی نامرئی هستند که از نظر روانی ، اعضای خانواده را از هم جدا نگه میدارد. خانواده برای ایجاد کارکرد موثر در زمان های مختلف نیاز به تعیین حد و مرز دارد این حدود در هر مرحله و با رشد سن اعضای خانواده یا تغییر شرایط باید تغییر کند. به عنوان مثال حد و مرزها در کودکی فرزندان سخت گیرانه تر و در دوران نوجوانیشان انعطاف پذیرتر می شود.
اهداف درمان
ساختارگرایان سعی می کنند مجموعه قوانین و قواعد تبادلی خانواده را بازسازی کند طوری که اعضای شیوه های جایگزین برای رضایت بخش تر ارتباط با همراه یاد گرفته و بهتر بتوانند در آینده با تعارضات و فشارهای روانی کنار بیایند. مرزهای مناسب بین خورده نظام ها باید پیگیری شود، جایگاه مرتبه خانواده باید مستحکم شود و به جای قواعد کهنه بهتر است قواعد دیگری جایگزین شوند که با واقعیت های کنونی خانواده انطباق بیشتری داشته باشند.
نخستین هدف درمانگران ساختاری این است که برای تغییر سازمان در خانواده تلاش فعالانه داشته باشند و تصورشان بر این است که تغییر رفتار و کاهش نشانه ها به دنبال تغییر تبادلات خانواده رخ می دهد. خانواده درمانگران ساختگرا برخلاف دیگر درمانگران عمداً به خانواده می پیوندد و از درون همانند اهرمی رفتار می کنند که می تواند با الگوهای تعاملی بد کار چالش کرده و با آنها مقابله کند. به زبان نظریه سیستم ها ساختارگراها طرفدار دیدگاه دانش فرمانش مرتبه دوم می باشند.
سخن آخر درمورد فنون خانواده درمانی مینوچین
خانواده درمانی از رویکردهای جدید و مهم است که در کشور ما به تازگی طرفداران زیادی پیدا کرده است. با توجه به اهمیت نظام خانواده توجه به این رشته و مراجعه به متخصصین خانواده درمانگری در اولویت است، مخصوصا خانواده هایی که مشاجرات و الگوهای ناسازگاری رفتاری در بین آنان زیاد است. یک خانواده درمانگر با بررسی نهاد خانواده و تعاملات اعضا می تواند بهترین مشاوره و راهنمایی را ارائه دهد. اگر شما هم در راستای این موضوع مسئله ای دارید، می توانید از مشاوران و روانشناسان در این مورد کمک بگیرید.