داستان ضرب المثل:
فیل یکی از حیوانات رایج در هندوستان است که بیشتر مردم از این حیوان برای حمل و نقل بارهای خود استفاده می کنند و به عنوان یکی از جاذبه های کشور نیز به حساب می آید و مردم جهان از سرتاسر دنیا می روند تا از این حیوان بزرگ اما دوست داشتنی دیدن کنند.
یکی از نکاتی که در مورد فیل ها حائز اهمیت است هوش و حافظه ی فیل ها است به طوری که فیل ها هرگز کسی را که با او دیدار داشته اند را فراموش نمی کنند و یا هرگز مکانی را در آنجا بوده اند از یاد نمی برند.
نقل شده است که یکی از تاجران بلند آوازه ی کشور هندوستان سفر می کند و از برای کسب درآمد فیلی را خریداری می کند تا با بردن آن به جای جای جهان از آن درآمدزایی کند و به قول معروف پول حسابی به جیب بزند اما بعد از گذشت چند ماه که فیل را به اینطرف و آنطرف می برد، فیل گوشه گیر شد و گوشه ایی می نشست و دیگر بلند نمی شد.
تاجر از این اوضاع به ستوه آمده بود طبیب های شهر را خبر کرد اما از هیچکس کاری برنیامد، از میان آنها طبیبی خبره و با تجربه به تاجر گفت که شاید فیل یاد هندوستان کرده و دلش برای شهر و دیار خود تنگ شده است. تاجر که اوضاع را خراب دید و روز به روز از درآمدش کم می شد تصمیم گرفت قبل از ورشکستگی چاره ایی بیندیشد و راهی بیابد.
به همین جهت بار سفر بست و به هندوستان بازگشت. تا فیل دیگری خریداری کند اما همین که به هندوستان رسید متوجه شد که فیل پاهایش را محکم به زمین می کوبد و خرطوم خود را تکان می دهد. مانند آنکه فیل از شادی می رقصد آن موقع بود که تاجر به یاد حرف طبیب افتاد و فهمید که فیل تنها یاد هندوستان کرده بود و هیچ مشکلی نداشت.
کاربرد ضرب المثل فیلش یاد هندوستان کرده
وقتی کسی از گذشته ها یاد می کند و به یاد چیزی یا کسی یا جایی در زمان های قدیم تر می افتد و دلتنگ می شود، می گویند «باز فیلش یاد هندوستان کرده» است.
معنی و مفهوم ضرب المثل فیلش یاد هندوستان کرده
۱. ضرب المثل «باز فیلش یاد هندوستان کرد» مربوط به یادآوری ایام خوش گذشته و آرزوی بازگشت به آن است.
۲. این ضرب المثل گذشت سریع زمان و زندگی کوتاه انسان را یاد آوری می کند و این که ایام زندگی انسان به سرعت برق و باد می گذرند و باید قدر تک تک ساعات آن را دانست.
یک داستان کوتاه درباره ی باز فیلش یاد هندوستان کرد
مرد شصت ساله ای یک روز، دوستان دوران کودکی خود را جمع کرد تا خاطرات گذشته را با آن ها مرور کند. آن ها حسابی درباره روزهای خوش گذشته صحبت کردند و از آن به عنوان بهترین دوران زندگیشان یاد کردند. زمانی را یادآور شدند که جهان بسیار زیباتر از این روزها بوده است. پیرمرد آرزو داشت که به گذشته برگردد؛ جایی که همه خانواده اش دور هم جمع بودند و به شادی در کنار هم زندگی می کردند. در یک جمله، فیلش یاد هندوستان کرده بود. تصمیم گرفت به محله کودکی اش بازگردد؛ به جایی که در آن متولد شده بود و تا نوجوانی اش را در آنجا گذرانده بود. اما نتیجه این کار خوب نبود. مرد داستان ما، پس از دیدار محله سابق خود، احساس افسردگی و ناراحتی کرد. به خاطرش آمد که محله قدیمی، تاریک، باریک و بسیار دلگیر بوده است. یادش آمد که اصلا همین دلایل باعث شده تا تصمیم بگیرند از آن محل خارج شوند.
او متوجه شد که مفهومی با عنوان روزهای خوش گذشته بی معناست! روزهای خوش همین حالا هستند، همین روزها که می گذرند؛ چه یک نوجوان ۱۲ ساله باشی، چه که بزرگسال شصت ساله. زندگی در لحظه زیباست. فکر به گذشته باید فقط بتواند لبخند به لبان ما بیاورد اما نباید باعث افسردگی ما شود. البته این که آدم ها بخواهند به گذشته برگردند غیرطبیعی نیست. بسیاری از افراد به دلایل مختلف به این فکر می افتند. گاهی مشکلات کنونی زندگی باعث می شود افراد فکر کنند که در گذشته بهتر زندگی می کرده اند. گاهی نیز اشتباهات گذشته باعث می شود آدم ها فکر کنند باید به گذشته برگردند تا این اشتباهات را جبران کنند؛ در حالیکه همان اشتباهات است که موفقیت آینده افراد را تضمین می کند. مرد شصت ساله پس از این اتفاق فهمید که نباید خیلی فیلش یاد هندوستان کند؛ شما هم مراقب باشید!