تعریف بازار مالی چیست؟
- بازار مالی، بازاری است که افراد و مؤسسات می توانند اوراق بهادار، کالا و سایر دارایی های قابل معامله را با قیمتی که توسط اصول اقتصادی عرضه و تقاضا تعیین شده اند، با هم مبادله کنند.
- بازار مالی یک اصطلاح گسترده برای توصیف هر بازاری است که در آن خریداران و فروشندگان در معامله دارایی هایی چون سهام، اوراق بدهی، ارز و مشتقه ها مشارکت دارند. بازار مالی معمولاً با استانداردهایی نظیر قیمت گذاری شفاف، قانون گذاری ساده، هزینه ها و کارمزدهای مشخص و نیروی های بازار شناخته می شود و قیمت های اوراق بهاداری که معامله می شوند تعیین می نماید.
- بعضی از بازارهای مالی فقط به مشارکت کنندگان اجازه می دهند تا یک سری معیارهای خاص را برآورده نمایند که می تواند بر اساس عواملی مثل میزان پول نگه داشته شده، موقعیت جغرافیایی سرمایه گذار، دانش بازارها یا حرفه مشارکت کننده باشد.
بازارهای مالی می توانند تقریباً در هر کشوری در جهان یافت شوند. بعضی از آن ها بسیار کوچک هستند و فقط چند شرکت کننده دارند، درحالی که برخی بازارهای دیگر مثل بازار بورس نیویورک و بازارهای فارکس، میلیاردها دلار به صورت روزانه معامله می کنند.
- بیشتر بازارهای مالی دارای دوره های سنگین تقاضا و معامله اوراق بهادار هستند. در این دوره ها، قیمت ها ممکن است از استاندارد خود فراتر روند. عکس قضیه نیز در اینجا صادق است، سقوط بازارها ممکن است باعث کاهش قیمت ها از ارزش ذاتی خود، بر اساس سطوح تقاضا یا سایر نیروهای اقتصاد کلان مثل نرخ مالیات، تولید ملی یا سطوح اشتغال شود.
- شفافیت اطلاعات جهت افزایش اعتمادبه نفس مشارکت کنندگان و پرورش یک بازار مالی کارآمد، مهم است.
- کار بازارها قرار دادن دو طرف، یعنی خریداران و فروشندگان در یک مکان است تا آن ها بتوانند به سادگی یکدیگر را پیدا کنند؛ بنابراین معامله بین آن ها را تسهیل می کنند. انواع مختلفی از بازارهای مالی وجود دارند و ویژگی های آن ها به دارایی های مالی که مبادله می شوند و نیازهای شرکت کنندگان مختلف بازار بستگی دارد. انواع بازار مالی براساس ماهیت مبادلات و همچنین میزان رشد شان قابل تشخیص هستند.
کارکردهای بازار مالی
جذب و تجهیز پس اندازها و تخصیص بهینة منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)
انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی به طور کلی شامل واحدهای دارای پس انداز و واحدهای سرمایه گذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پس انداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پس انداز انتقال یابد. بدیهی است که تأثیر این نقل و انتقال وجوه فراهم آوردن امکانات سرمایه گذاری مولد است. بنابراین ملاحظه می شود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایه گذاری های مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین می شود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاه ها را در تصمیم گیری های سرمایه گذاری و برنامه ریزی های مالی کمک می کنند. به طوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه می تواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدین ترتیب بنگاه ها سرمایة خود را به سرمایه گذاری هایی که بازدة آن ها بالاتر یا مساوی هزینة سرمایة آن هاست اختصاص دهند. همچنین با استفاده از هزینة سرمایه که در بازار مالی تعیین می شود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت فراهم می شود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام می گیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد. در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین می کند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضه کنندگان وجوه یعنی پس اندازکنندگان و سرمایه گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده پذیران خواهد بود. بدین وسیله تصمیم گیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایه ای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.
انتشار و تحلیل اطلاعات
بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری می نمایند و از طریق قیمت های منتشر شده منعکس می نمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاه ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکرده اند، می توانند قیمت های سهام را که منعکس کنندة اطلاعاتی است که دیگران به دست آورده اند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث می شود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات دربارة فرصت های سرمایه گذاری، می تواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.
تسهیل دادوستدها
سیستم های مالی که هزینه های مبادلاتی را کاهش می دهند، می توانند موجب تخصصی تر شدن فعالیت ها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همان طور که آدام اسمیت (1779) نیز ادعا می کند، هزینة مبادلاتی کمتر باعث تخصصی تر شدن کارها می شود. وجود واسطه ای همانند پول، باعث می شود تا هزینه های مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله ساده تر و روان تر گردد. وجود نهادهای واسطه ای نیز خود باعث کاهش این هزینه ها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر می شود.
توزیع خطر و مدیریت ریسک
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایة پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع می کنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع می شود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیت های اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پس انداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازدة غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آن ها توزیع می کنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایه گذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری می کنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک می شود. کل ریسک به این علت کاهش می یابد که زیان در بعضی از سرمایه گذاری ها توسط منافع ناشی از سایر سرمایه گذاری ها جبران می شود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش می دهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل دارایی ها به قدرت خرید در قیمت های مورد توافق است. هزینه های مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش می دهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک می کنند.
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقه بندی هستند:
طبقه بندی بر اساس نوع دارایی
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بر اساس نوع دارایی، می توان بازار اوراق بهادار را به دسته های زیر تقسیم بندی کرد:
الف- بازار سهام در این بازار، سهام شرکت ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد می شود.
ب - بازار اوراق بدهی بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد می شوند.
ج - بازار ابزارهای مشتق ب ازاری است برایمعاملات ابزارهایی مبتنی بر دارایی های مالی یا فیزیکیکه از آن جمله می توان بهاختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
بازار دست اول (اولیه)
شرکت ها، مؤسسات و بنگاه های اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، به دست می آورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام می شود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر می شوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه)
پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته می شود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا می کنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن این که شرایطی فراهم می آورد که قرض دهندگان و قرض گیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایه گذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند. دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام می شود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد می شود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری می شود و در نتیجه ضربه های کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایه گذار خواهد داشت.
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی:
بازار کالا و خدمات:
انسان ها در گذشته و حال یاد گرفته اند كه محل متشكلی را برای خریدوفروش كالاهای خود داشته باشند و قوانین و عرف حاكم بر این بازار را رعایت كنند. در این بازار در قبال كالا و خدمات، واحد پولی مورد پذیرش، به عنوان تسهیل کننده معاملات مورد استفاده قرار می گیرد. ارزش هر كالا یا خدمت با مبلغی پول تعریف و عرضه می شود و معمولاً معاملات درون این بازار، تحت مکانیسم های شناخته شده ای صورت می گیرد. در این بازار كالاها و خدمات به گونه و نوع های مختلفی تقسیم بندی می شوند و هر کدام از آن ها تحت حاكمیت قوانین و عرف خاص پذیرفته شده خود، مورد معامله قرار می گیرند. در این نوع بازار واحد پولی، به عنوان واسطه معاملات می تواند در بخش های مختلف بازار به راحتی جابه جا شود و هیچ گونه محدودیتی برای آن وجود ندارد. در واقع ما می توانیم نقدینگی خود را به راحتی در بخش های مختلف بازار و تحت قوانین آن به گردش دربیاوریم.
بازار كالا و خدمات، به دلیل قدمت و به خاطر تأمین کنندگی نیازهای كلی انسان ها، از وسعت بسیار زیادی برخوردار است. در این بازار آنچه ارزش كالا و خدمات را تعیین می کند، عرضه و تقاضاست. تقاضا متناسب با نیاز انسان ها تغییر می کند. در قبال افزایش تقاضا و ثبات عرضه، افزایش قیمت ها حادث می شود كه امروزه ما آن را به نام تورم می شناسیم، از تورم به عنوان بیماری اقتصاد نام برده می شود و اكثریت یا بهتر است بگوییم كلیه حکومت ها تلاش می کنند تا تورم را به حداقل ممكن برسانند. تورم باعث ایجاد شغل های كاذب می شود. به همین دلیل دولت ها و شبكه اقتصادی كشورها سعی می کنند با ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا، تورم را كنترل كنند.
بازار پول و ارز:
بانک ها، مؤسسات مالی و اعتباری و سایر مکان هایی که دادوستد ابزارهای مالی بازار پول در آن انجام می شود، تشکیل دهنده بازار پول هستند. مشارکت کنندگان در بازار پول، افراد یا واحدهای دارای مازاد نقدینگی هستند که به عنوان پس انداز کننده، منابع خود را از طریق مستقیم یا غیرمستقیم با سررسیدهای کوتاه مدت در اختیار واحدهای نیازمند منابع مالی قرار می دهند.
بازار سرمایه:
بازار سرمایه به بازارهای مالی جهت خریدوفروش ابزارهای مالی، با سررسید بیشتر از یکسال و دارایی های بدون سررسید، اطلاق می شود. بازار سرمایه پلی است که پس انداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد مانند شرکت ها یا دولت ها را به واحدهای سرمایه گذاری که بدان نیازمندند، انتقال می دهد؛ بنابراین بازار سرمایه، واحدهای پس انداز و سرمایه گذاران را با یکدیگر ارتباط می دهد. این بازار نقش مهمی در تجمیع سرمایه های اندک و پراکنده و تأمین مالی شرکت ها، واحدهای صنعتی و تولیدی در قالبی منسجم، قانونمند، پیوسته و شفاف دارد. نهادهای فعال در این بازار عبارت اند از بورس اوراق بهادار، بورس کالا، بانک های سرمایه گذاری، کارگزاران، معامله گران، بازارگردانان، مشاوران سرمایه گذاری، شرکت های سرمایه گذاری و...
سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق مشارکت، قراردادهای اختیار معامله و... ازجمله ابزارهای تأمین مالی در این بازار به حساب می آید. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گسترده تر و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است. کشورهای پیشرفته و توسعه یافته بیشتر شراکت محور(بورس محور) هستند و کشورهای توسعه نیافته بیشتر بانک محور(وام محور) هستند.