نام : سید ابوالحسن
نام خانوادگی : بنی صدر
تولد - وفات : 1312/01/02 - 1400/07/17
تحصیلات : دکترای اقتصاد از دانشگاه سوربن
سمت فعلی : وی در قید حیات نمی باشد
متولد 2 فروردین 1312 در همدان پدرش سید نصرالله بنیصدر زاده روستای باغچه، از توابع شهرستان کبودراهنگ و از روحانیون با نفوذ کبودراهنگ و همدان بود که با سیدروحالله خمینی نیز ارتباط دوستانهای داشت.
برادر بزرگتر او فتحالله حقوقدان بود. برادر دیگرش مهدی یک جراح بود و تنها خواهر آنها نیز در پاریس فیزیک هسته ای خواند و در سازمان انرژی اتمی ایران تا زمان انقلاب بهعنوان متخصص هسته ای کار میکرد.
بنیصدر مقطع ابتدایی و راهنمایی را در کبودراهنگ و دیپلم خود را از دبیرستان شریعتی شهر همدان دریافت کرد. در دانشگاه تهران، در رشته اقتصاد تحصیل کرد چهار سال در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، تحت ریاست غلامحسین صدیقی فعالیت کرد. پس از 15 خرداد 1342 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت
از سوربن دکترا گرفت و در آنجا به تدریس پرداخت. او به زبانهای عربی و فرانسوی تسلط داشت.
در 7 شهریور 1340 با عذرا حسینی ازدواج کرد، که حاصل آن، دو دختر و یک پسر است. دختر وی فیروزه بنیصدر در سال 1361 با مسعود رجوی ازدواج کرد و پس از 2 سال از او جدا شد.
سید ابوالحسن بنیصدر (2 فروردین 1312 – 17 مهر 1400) سیاستمدار، اقتصاددان، اولین رئیسجمهور ایران، رئیس شورای انقلاب و مدیر مسئول روزنامهٔ انقلاب اسلامی بود. بنیصدر با انحصار قدرت توسط حزب جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی زیر نظر آنان مخالف بود. دوران ریاست جمهوری او با تنش و رویدادهای مهمی چون انقلاب فرهنگی و حمله عراق به ایران همراه بود. وی در 31 خرداد 1360 مورد استیضاح و در اول تیرماه عزل گردید. او به همراه مسعود رجوی از ایران خارج شد و در فرانسه بهعنوان «رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت» به فعالیت سیاسی پرداخت.
بنیصدر نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال 1341 و مسئول سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود.او دو بار به خاطر فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان شد. پس از مجروح شدن در تظاهرات 15 خرداد، او کشور را ترک کرد و عازم فرانسه شد.
مجلس خبرگان قانون اساس
وی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی به فرمان امام در فهرست قرار گرفت و به عنوان یکی از نمایندگان استان تهران وارد این مجلس شد.
وزیر اقتصاد و سرپرست وزارت امور خارجه
بنیصدر در تیر 58 معاون وزیر اقتصاد شد که برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی یک ماه پس از شروع به کار از سمتش کنارهگیری کرد. وی پس از استعفای دولت موقت در آبان ماه همان سال توسط شورای انقلاب و با تأیید امام خمینی، همزمان به سمت وزیر اقتصاد و امور دارایی و سرپرست وزارت امور خارجه منصوب شد.
ریاست جمهوری
انتخابات ریاست جمهوری 1358 : ابوالحسن بنیصدر در 5 دی ماه 1358 رسماً نامزدیاش در اولین انتخابات ریاستجمهوری ایران را اعلام کرد. جامعه روحانیت مبارز از نامزدی وی حمایت کرد. در ابتدا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم از وی حمایت کرد ولی پس از مدتی تصمیم به حمایت از حسن حبیبی گرفت. در این دوره انتخابات ریاست جمهوری 96 نامزد در روز انتخابات به رقابت با یکدیگر پرداختند. 8 نامزد که از چهرههای سیاسی بودند توسط کمیسیون نظارت بر انتخابات مجوز تبلیغ و مناظره در صداوسیما را دریافت کردند. انتخابات در روز 5 بهمن 1358 برگزار شد و ابوالحسن بنیصدر با کسب (76٫5٪) به عنوان نخستین رئیسجمهور تاریخ ایران انتخاب شد.
شعارهای انتخاباتی بنیصدر
بنیصدر در پوسترهای تبلیغاتی خود را «یار راستین امام» و «حامی انقلاب وارثین زمین» معرفی کرده بود؛. از «آزادی» و «دموکراسی» و «حاکمیت ملی» استفاده نکرده بود البته «عدالت سیاسی» و «امنیت واقعی نه امنیت پلیسی» را در کنار «حفظ و اعتلای فرهنگ اسلامی» طرح کرده بود که میتواند به توسعه سیاسی نزدیک باشد.
تنفیذ ریاست جمهوری
امام خمینی به بنیصدر اجازه داد تا پیش از تشکیل مجلس، در ماه بهمن 1358 و با ادای سوگند، حکم ریاست جمهوری خویش را دریافت کند و در مراسم تنفیذ طی سخنان کوتاهی از وی خواست تا مابین قبل از ریاست جمهور و بعد از ریاست جمهور در اخلاق روحی وی تفاوتی نباشد.
کتاب «اقتصاد توحیدی»
بنیصدر بر این باور است که به دلیل اینکه عدهای برای استثمار دیگران به زور متوسل شدند و مالکیت، مبتنی بر زور شد، در امت واحده اختلاف افتاد. در جامعه مطلوب آینده باید کاری کنیم که زور منبع مالکیت نباشد. راهحل او این است که جامعه یا دولت همه منابع لازم برای کارکردن آزادانه انسانها را فراهم کند و در اختیار آنها بگذارد، به طوری که هیچکس مجبور نباشد برای تأمین معیشت خود برای دیگران کار کند؛ زیرا این امر موجب بروز زور و اختلاف بین امت واحده میشود.
طرح ملی کردن بانکها
در متن این طرح آمده بود: «برای حفظ حقوق و سرمایههای ملی و به کار انداختن چرخهای تولیدی کشور و تضمین سپردهها و پساندازهای مردم در بانکها ضمن قبول اصل مالکیت مشروع از این تاریخ تنها امضای مدیرانی که از طرف شورا برای بانکها معین میشوند، دارای اعتبار قانونی است.» به این ترتیب بنا بر تصمیم شورای انقلاب، بانکهای خصوصی به تملک دولت درآمدند. به این ترتیب طرح ملی شدن بانکها در شورای انقلاب رای آورد البته در شورا هم مطرح شد که ملی کردن بانکها به مفهوم مصادره کردن نیست، به این معنی نبود که اگر کسانی سهم دارند، سهامشان را دولت ندهد.
ملی شدن صنایع و زمینهای بزرگ
بر اساس قوانین تصویبشده از سوی شورای انقلاب، زمینهای بزرگ که در اختیار ملاکان قرار داشتند، ملی اعلام شدند. بر اساس این قانون، «اراضی بزرگی که در دست زمینداران بزرگ است و ظاهراً با ملاکهای رژیم قبلی مجوز قانونی گرفتهاند، ملی اعلام خواهند شد.» این قانون تصریح میکرد: «منظور از زمین بزرگ سه برابر زمینی است که عرف محل برای یک نفر لازم میداند.»
پشت پا زدن به نرخ بهره
یک سال پس از انقلاب دولت وامهایی تحت عنوان «وامهای مسکن بنیصدری» را برای خرید مسکن به شهروندان اعطا کرد و بر اساس آن هر یک از شهروندان میتوانستند تا سقف 300هزار تومان با سپرده 30هزارتومانی و سود 4درصدی از تسهیلات دریافت کنند. این طرح یکی از دلایل محبوبیت او در سالهای بعد شد. در حقیقت، وزارت اقتصاد فرصتی برای بنیصدر شد تا ایدههای خود را برای جلب آرای مردم اجرا کند.
بخشودگی جرایم دیرکرد
بخشودگی همه جرایم دیرکرد و بخشهایی از بهره بانکها که بهسرعت اعمال شد که بعدها نیز یکی از دلایل ناترازی بیلان بانکها شناخته شد. این امر ناشی از اعتقاد بنیصدر در زمینه مضر بودن نرخ بهره بود.
تبدیل پشتوانه ارزی به طلا برای انتقال به ایران
بنی صدر در مقام رئیسجمهور در23 تیرماه 1359 در مصاحبه خود گفت: تصمیم گرفتیم پشتوانه پول خود را به طلا تبدیل کنیم بعد دیدیم در کشورهای دیگر این طلا امکان توقیف دارد پس آن را به داخل کشور آوردیم. اکنون پشتوانه پول ما در داخل کشور قرار دارد. و در این کار یک میلیارد و دویست میلیون دلار هم به نفع ما تمام شد.
در 31 فروردین 1359 رئیسجمهور بنیصدر، نوشت: «بر شورای انقلاب است که از خود قاطعیت نشان دهد و تصمیم خود را بدون درنگ و تاخیر به اجرا گذارد. امروز نظم شرط تداوم انقلاب و بلکه حیات ملیماست و باید با روحیه انقلاب و مصمم آن را برقرار کرد. دانشجویان مسلمان باید اجرای مصوب شورای انقلاب که در محضر امام اتخاذ شد را فریضه خود دانسته و نه تنها در برخوردها پیشقدم نشوند بلکه مانع از هرگونه برخوردی بگردند تا اگر طرف سه روز ستادهای گروهها تعطیل نشدند به ترتیبی که مقرر است عمل شود.»
در 26 خرداد 1360، دو فوریت طرح نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای ارزیابی کفایت سیاسی رئیسجمهور وقت (ابوالحسن بنیصدر) در مجلس به تصویب رسید. طرح در دستور کار مجلس قرار گرفت و پس از پنج روز با رأی اکثریت نمایندگان عدم کفایت ابوالحسن بنیصدر برای ریاست جمهوری تصویب شد.
بر این اساس طی چند روز موضوع کفایت سیاسی رئیسجمهور و اداره کشور پس از عزل وی در مجلس مورد ارزیابی قرار گرفت و در پایان در 31 خرداد 1360 خورشیدی، 177 نماینده مجلس شورای اسلامی رأی به عدم کفایت سیاسی بنیصدر دادند.
در ساعت 22:45 سهشنبه 6 مرداد 1360 بنیصدر و مسعود رجوی از فرودگاه مهرآباد توسط هواپیمای بوئینگ 707 سوخت رسان به خلبانی بهزاد معزی از ایران رفتند و در یک فرودگاه نظامی واقع در حومه پاریس به زمین نشستند.
فردای آن روز کانال دو تلویزیون فرانسه بنیصدر را نشان داد در حالی که سبیلش را تراشیده و در کنار مسعود رجوی، سلامتیان و معزی ایستاده بود.
در رسانههای ایران عکسی از بنیصدر با پوشش زنانه و ابرو برداشته منتشر شد.
نشریه ایران نیوز در کالیفرنیا گزارشی از نحوه فرار بنیصدر نوشت و به تراشیدن سبیل و زیر ابرو برداشتن و موهای رنگشده بنیصدر اشاره کرد.
اعتقاد به ارتش و جنگ کلاسیک
بنیصدر در مقام فرماندهی کل قوا بیشتر بر جنگ کلاسیک با استفاده از نیروهای ارتش اصرار داشت، در حالی که سایر نیروها به حضور نیروهای مردمی و سپاه پاسداران در کنار ارتش و جنگهای غیرکلاسیک و نامنظم نیز اعتقاد داشتند. در حالی که بنیصدر با دخالت نیروهای سپاه درجنگ مخالفت میکرد، رجایی و حزب جمهوری اسلامی از اقدامات سپاه پاسداران تجلیل و ستایش میکردند. پس از گذشت مدت اندکی از آغاز تجاوز رژیم عراق، به تدریج اثرات عدم همکاری بنیصدر با نیروهای سپاه خود را نشان داد. او به بهانه جوانی و کم تجربگی سپاه، معتقد بود که در جنگ تخصص و اسلحه کاربرد دارد که جوانان سپاهی نیز چیزی از آن نمیدانند. هاشمی در خاطرات خود مینویسد: «... وقتی آبادان در محاصره بود، من به آنجا رفتم و مشاهده کردم که به بچههای سپاه آرپی جی و گلوله نمیدهند. میگفتند نداریم، در حالی که اطلاعاتی که ما داشتیم، نشان میداد که حداقل برای آن روزها به قدر کافی سلاح و مهمات داریم.»
همکاری با مجاهدین خلق
رجوی و بنیصدر به همراه برخی گروههای دیگر، شورای ملی مقاومت ایران را برای مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دادند.
جدایی از مجاهدین خلق
در 21 آبان ماه سال 1363 در پی اقدامات مجاهدین خلق در حمایت از عراق در جریان جنگ این کشور با ایران، بنیصدر از شورای ملی مقاومت خارج شد.
ملاقات فرستاده آیت الله خمینی با بنی صدر در پاریس
در اواخر فروردین 1367 (سه ماه قبل از قبول قطعنامه 598) امام خمینی دو بار فرستاده نزد بنی صدر میفرستد و از او دعوت میکند به ایران برگردد و اگر برنمی گردد لیست کارهایی را که فکر میکند باید انجام شود برای او ارسال کند تا ترتیب انجام آن ها را بدهد. بنی صدر (به گفته خودش به دلیل ترس از کشته شدن) بازگشت به کشور را نمیپذیرد.
انتشار هفتهنامه «انقلاب اسلامی در هجرت»
بنیصدر تا پیش از مرگ در ورسای، حومه پاریس، تحت مراقبت امنیتی اقامت داشت و به انتشار منظم هفتهنامه «انقلاب اسلامی در هجرت» میپرداخت.
بی توجهی به گزارشات فرماندهان ایرانی درباره ی هشدار برای احتمال حمله عراق
داشتن ارتباط پنهانی با دولت عراق در زمان ریاست جمهوری
ممانعت از دادن تسحیلات نظامی به خرمشهر برای دفاع مقابل دشمن
جلوگیری از اعزام نیروی نظامی به جنوب کشور در آغاز جنگ
برگرداندن نیروهای نظامی که بدون اجازه او به خرمشهر رفته بودند
پیوستن به گروه منافقین و تشکیل«شورای ملی مقاومت» علیه ایران
پاک کردن آثار به جا مانده از هواپیمای آمریکایی در حادثه طبس
جزو عاملان سازمان سیا طبق اعتراف آمریکایی ها
وی در 17 مهر 1400 در 88 سالگی در بیمارستان سالپتریه پاریس درگذشت. جمال الدین پاک نژاد، دستیار قدیمی او در تماس تلفنی با رویترز گفت که خانواده او مایلند وی در ورسای، حومه پاریس، جایی که در دوران تبعیدش زندگی میکرد، به خاک سپرده شود.
ابوالحسن بنی صدر در قید حیات نمی باشد.
ابوالحسن بنی صدر قبل از مرگ در اینستاگرام از طریق صفحه خود با نام کاربری abanisadr با مخاطبان خود در ارتباط بود.