به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، والدینی که در نهایت محبت و مهربانی با فرزندان خود رفتار می کنند، اغلب عشق و احترام نیز از فرزندان خود دریافت می کنند. اما سرچشمه ی تنفر فرزندان از پدر و مادر از آنجایی آغاز می شود که نیاز های مادی و معنوی آن ها تأمین نشود.
همواره پدر و مادر فرزند خود را دوست دارند و این عشق ذاتی است، زیرا که آن ها را به دنیا آورده اند، ولی این به تنهایی برای فرزندان کافی نیست. او انتظار دارد والدیتنش همه ی ابعاد زندگی او که شامل نیاز های روحی و روانی، معیشتی، تحصیل و... می شود را در نظر گیرد. آن ها انتظار دارند که والدین در هر صورت به رشد شخصیتی آن ها نیز اهمیت بدهند.
فرزندان از همان ابتدا نیاز هایی دارند که این نیاز ها با بزرگ تر شدن آن ها تفییر کرده و بزرگتر می شود. در دوران کودکی پدر و مادر بیشتر از خود او به فکر تشخیص نیاز ها و برطرف کردن آن هستند این می تواند به علت عدم تشخیص و بیان کودک نسبت به نیازهایش باشد.
با بالا رفتن سن فرزندان دیگر این خود آن ها هستند که به دنبال تأمین نیازهایشان هستند و هر چه بزرگتر می شوند، انتظارات و نیاز های آن ها نیز نمایان تر می شود. به همین دلیل اختلاف و درگیری در سنین بالاتر بین والدین و فرزند بیشتر شده و در نتیجه اغلب حس تنفر فرزند به والدین در این سنین شکل می گیرد.
اگر پدر و مادر به درستی فرزند خود را درک نکنند و در پی برطرف کردن نیاز های عاطفی و مادی او نباشند نارضایتی فرزند آغاز شد و به تدریج این نارضایتی به تنفر تبدیل می شود. رفتار های نادرست برخی والدین می تواند زمینه های نفرت را در فرزندان نسبت به پدرومادر خویش ایجاد کند. والدین بی خیال با نداشتن مسئولیت و با بی توجهی به نیاز های فرزندان می توانند تنفر آن ها را از خود فراهم کنند.
علت تنفر فرزند از مادر چیست؟
نقش مادری، مهارتی است همراه با مبانی دقیق که در وجود زن نهاده شده است. غفلت و اشتباه در این نقش به راحتی موجبات فساد و تباهی جامعه را فراهم می آورد. نخستین کسی که طفل با او ارتباط برقرار می کند و او را به دوستی برمی گزیند، مادر است. شخصیتی که مدیریت احساسات و آرامش خانواده بر عهده اوست. این اولین دوست، مهمترین دوست و شخصیتی است که نیاز داریم ما را تشویق کند.
عدم تشویق و حمایت از سمت مادر
نیاز به تأیید و تشویق به طور غریزی در همه ما وجود دارد. تشویق و ترغیب در فرد، آرامش روانی به وجود می آورد. برآورده نشدن این نیاز، حس تنهایی و حتی گاهی بی لیاقتی را فرد می پروراند. فرزندان محبت را از مادران شان می آموزند و در طی رفتارهایی، این انتظار را دارند که مورد تشویق شما قرار بگیرند. برای مثال، فرزندتان نقاشی می کشد و یا از باغی برای شما گلی می چیند. او انتظار دارد که شما اورا مورد محبت قرار دهید؛ به این معنا که عمل کودک ستایش شود نه خود کودک.
در تشویق نباید خود کودک را ستود، بلکه باید عمل او را درست خواند تا حس لازم به کودک منتقل شود. زمانی که شما این حس را سرکوب می کنید، فرزند ابتدا حس سرخوردگی نسبت به خود و حس سردی نسبت به شما پیدا می کند. در نهایت، با تکرارهای مجدد و انباشته شدن چنین حس هایی، کودک از شما دوری می کند و تنفر ابتدایی در او ایجاد می شود. ممکن است این احساسات منفی با بزرگ تر شدن او همچنان باقی بماند و حتی بزرگ تر شود و خود بهانه ای شود برای تنفر فرزند از مادر، در بزرگسالی!
نحوه نادرست تنبیه
نحوه نادرست تنبیه مادران نیز یکی دیگر از مهمترین دلایل تنفر فرزند از مادر است. جمله سرکشی فرزند، داشتن انتظارات نامعقول، نافرمانی او و اشتباهات کودکانه از جمله مواردی هستند که می تواند گاه به قدری مادر را آزرده خاطر کند که فرزند را به شکلی نامناسب تنبه کند. اشکال نامناسب و غلط تنبیه، به ویژه در دوران کودکی، تأثیرات بسیار منفی بر ذهن و روان کودک می سازد. به ویژه اگر این تنبیهات مکرر باشد.
تنبیه كردن به شيوه علمی و تربیتی، نقش سازنده و اصلاح کننده دارد. ازاين رو، الزام نیست که به صورت كتك زدن و یا ناسزاگويی باشد. سکوت و گاه یک نگاه پرمعنی هم می تواند همانند یک تنبیه عمل کند. تنبیه غلط، رابطه طفل و مادر را نامطلوب و زننده مي كند و ارزش و اعتباری را که مادر در دل کودک دارد، متزلزل می سازد. طفل گاهی به علت تنبیه از مادر متنفر می شود و اعتمادش را به مادر از دست می دهد. گاهی تنبیه، زمینه ايجاد یأس و نومیدی را در کودک فراهم می سازد، به ويژه اگر احساس کند در آن زمینه، مظلوم واقع شده و مادر در تنبیه او خطايی كرده است. در اين حالت، به همه بدبین مي شود. حتی مادر را دشمن خود می پندارد و از او دوری می کند.
بی مهری و بی توجهی مادر
کودک محبت را از مادر خود می آموزد. مادر است که محور همه حس های مثبت را برای فرزند خود می سازد. طبق تحقیقات صورت گرفته در پایگاه مرکز مشاوره تهران، علت اصلی دوری کردن فرزندان از مادر، بی مهری و بی توجهی مادران و نحوه تنبیه و آموزش اشتباه است. کودکان چیزی را فراموش نمی کنند. تربیت آن ها نیاز به صبر فراوان دارد و هرگونه شتابزدگی و عجله از جانب والدین، اثرات رفتاری زیان باری ایجاد می کند.
علت تنفر فرزند از پدر چیست؟
آموختن مهارت های اجتماعی به فرزندان، به ویژه فرزندان پسر، یکی از مهمترین وظایف یک پدر است. مهارت های اجتماعی، در مراحل اول، به واسطۀ رفت و آمد با اقوام شکل می گیرد. پدر می تواند زمینه رفت و آمدها را با خانواده های اقوام و خویشاوندان فراهم کند و با انجام دید و بازدید، اعضای خانواده خود را از مواهب مربوط به صله ارحام برخوردار کند. بدین ترتیب بر رشد اجتماعی فرزندان افزوده می شود.
آموزش دیگر مهارت های اجتماعی، مانند مشورت با دیگران، توان متقاعد ساختن آن ها، همکاری، سازگاری، توافق، برقراری روابط همدلانه و مؤثر بین فردی و… به فرزندان امری ضروری است. زیرا برخورداری از مهارت های اجتماعی مانع انزوای فردی شده و به رشد بیشتر فرزند کمک می کند. به همین ترتیب، فرزندی که از مهارت های اجتماعی بالایی برخوردار است و رشد خوبی در بیشتر جنبه های زندگی دارد، از زندگی خود راضی تر است. حال تصور کنید که پدر هیچ یک از مسئولیت های خود را انجام ندهد و با نقش حمایتی و پشتیبانی، فرزندش را همراهی نکند. در این هنگام است که فرزند با کمبود مواجه می شود.
عوامل زیر، از دیگر دلایل ایجاد حس تنفر فرزند نسبت به پدر است:
1- عدم پیشتیبانی توسط پدر
همچنان که یک کودک با زمین خوردن هنگام بازی آزرده می شود و نیاز به حمایت دارد،فرزند شما در بزرگ سالی نیز انتظار حضور و پشتیبانی شما در مراحل مختلف زندگی را دارد.
2- مقایسه فرزند خود را فرزند دیگران
اگر شما پدری باشید که فرزند خود را با دیگران مقایسه کنید و همواره بچه های دیگران را برتر از فرزند خود ببینید، زمینه را برای فاصله گرفتن فرزندتان بیشتر کرده اید. مقایسه فرزند خودتان با فرزند دیگران، به ویژه در دوران نوجوانی از مهمترین زمینه های تنفر فرزند از والدین را فراهم می کند.
3- نادیده گرفتن نیازهای مادی
نیازهای مادی فرزندان در حد معقول می بایست لاأقل تا رسیدن بچه ها به سن قانونی، تأمین شود. نیاز به غذا و بازی کردن، از مهمترین نیازهایی است که یک کودک حس می کند. آن ها را تأمین کنید. نادیده گرفتن هرکدام از این نیازهای اولیه، بر جسم و رشد کودک نیز اثرات منفی دارد.
4- دوری از خانه و خانواده
پدر بیشتر زمان خود را بیرون از منزل می گذراند و از اتفاق هایی که درون خانه می افتد اطلاعی ندارد. نزدیک ساختن فرزند با پدر نیازمند همراهی مادر است. اگر جزء پدرهای پر مشغله هستید، سعی کنید کمی از مشغله کاری خود کم کرده و فرصتی برای با هم بودن و در کنار خانواده بودن اختصاص دهید. وقتی از اوقات خود را با فرزندان بگذارنید و حرف های آن ها بشنوید!
چگونه می توان مانع بیزاری فرزندان از والدین شد؟
برای جلوگیری از تنفر فرزندان از والدین، گاه باید رفتارهای غیر منتظره کودکان را تا حدودی تحمل کرد. خطای کودک را همیشه گناهی نابخشودنی تصور نکنید که مجبور به تنبیه باشید. کمی هم گذشت، صبر، حوصله و نادیده گرفتن خطاها لازم است. اگر کودک را در تنبیه می کنید، در تنبیه او چیزی برای ترساندندش قرار ندهید؛ ترس براي کودک بسیار مضر است. این امر به ويژه از حدود سه سالگی، باید با احتیاط بیشتر صورت گيرد. همچنین، در تنبیه، عمل بد کودک را نکوهش کنید، نه خود او را.
تنبیه را با فحش و ناسزا همراه نکنید زیرا موجب دلسردی کودک مي شود. در انجام تنبیه، قدرت و ضعف کودک را در نظر بگیرید. تنبیه متناسب با جرم باشد، برای خطای کوچک، تنبیه بزرگ روا ندارید. تنبیه خوب است، ولی نباید افراط آمیز باشد؛ زیرا عدالت خواهی کودک را از بين مي برد. در تنبیه احساسات را دخالت ندهید و چشم و هم چشمی نكنيد.
از راهکارهای ایجاد صمیمیت در خانواده استفاده کنید. به بچه های خود عشق بورزید، برای آن ها وقت بگذارید، با آن ها بازی کنید و آن ها را درک کنید. پای صحبت فرزندان خود بنشینید. گاهی هم سن آن ها شوید و مشکلات را از زاویه دید آن ها ببینید. اگر می خواهید رابطه خود را با فرزندتان اصلاح کنید، بهتر است یک تغییر کلی در نحوه تربیت خود ایجاد کنید.