صحبت کردن دربارۀ محل زندگی و خانواده تان به زبان آلمانی بهترین راه برای برقراری ارتباط با آشنایان جدید خود است. که یکی از روش های آن تقویت لغات آلمانی دربارۀ خانه و خانواده است. در این مقاله، من شما را به اتاق های مختلف خانه می برم و اطلاعات مفیدی درخصوص زندگی آلمانی ها برایتان فراهم آورده ام. همچنین دربارۀ اسامی اعضای خانواده و چگونگی صحبت کردن دربارۀ آن ها اطلاعات سودمندی کسب خواهید کرد.
زندگی در یک آپارتمان یا خانه در آلمان
آلمانی های زیادی در آپارتمان های اجاره ای یا آپارتمان های خود زندگی می کنند و ارزش زیادی برای داشتن مکان مناسبی برای زندگی خود و خانوادۀ خود قائل هستند. مواد ساخت و ساز ساختمانی بسیار گران هستند، بنابراین، آپارتمان ها و محل زندگی مردم کوچک اما خوش ساخت هستند.
توصیف زندگی:
واژگان پایه برای توصیف مکان های مختلف خانه
در اینجا واژگان پایه برای توصیف خانه ها برایتان آورده شده اند:
- das Bad/das Badezimmer (dâs baht/dâs bah-de-tsi-mer) (bathroom)(حمام)
- der Balkon (dêr bâl-kon) (balcony)(بالکن)
- die Eigentumswohnung (dee ay-gên-tooms-vohn-oong) (condominium)(مجتمع)
- das Einfamilienhaus (dâs ayn-fâ-mi-lee-en-hous) (single family home)(خانه ویلایی)
- das Esszimmer (dâs ês-tsi-mer) (dining room)(اتاق ناهارخوری)
- der Garten (dêr gâr-ten) (yard/garden)(حیاط/ باغچه)
- der Keller (dêr kêl-er) (basement)(زیرزمین)
- die Küche (dee kueH-e) (kitchen)(آشپزخانه)
- die Mietwohnung (dee meet-vohn-oong) (rented apartment)(آپارتمان اجاره ای)
- das Reihenhaus (dâs ray-ên-hous) (townhouse)(خانه های متصل)
- das Schlafzimmer (dâs shlahf-tsi-mer) (bedroom)(اتاق خواب)
- die Wohnung (dee vohn-oong) (apartment)(آپارتمان)
- das Wohnzimmer (dâs vohn-tsi-mer) (living room)(اتاق نشیمن)
- das Zimmer (dâs tsi-mer) (room)(اتاق)
پرسیدن سوال های درست
هیچ چیز خجالت آورتر از این نیست که مهمان کسی باشید و سوال های اشتباه و نامناسب بپرسید یا پاسخ های اشتباه دهید
مشکل دستشویی/ حمام
ممکن است در دردسر بیفتید اگر به جای توالت die Toilette (dee toy-lêt-e) (the toilet) دربارۀ حمام Badezimmer (bad-e-tsi-mer) (bathroom) سوال کنید و اشتباهاً به حمام هدایت شوید.
حالا ممکن است بپرسید جریان چیست؟ در آلمان برخلاف انگلیس واژۀ حمام مختص مکانی است که در آن حمام می کنید و دوش می گیرید و ممکن است شامل دستشویی بشود یا نشود.
بنابراین باید سوال خود را دقیق بپرسید:
Darf ich ihre Toilette benutzen? (dârf iH eer-e toy-lêt-e be-noots-en?) (May I use the bathroom? Literally: May I use the toilet?)
می توانم از حمام استفاده کنم؟ معنای دقیق و تحت الفظی: می توانم از توالت استفاده کنم؟
مکالمات سرمیزغذا به زبان آلمانی
غذاخوردن در آلمان شامل یک سری آداب در شروع و پایان غذا می باشد قبل از شروع غذا معمولا ًاز عبارت Guten Appetit (gooh-ten âp-e-teet)(enjoy your meals) (از غذا لذت ببر) و یا می توانید از شکل رسمی تر آن Mahlzeit (mâl-tsayt) (enjoy your meal) (از غذای خود لذت ببرید) استفاده کنید. ممکن است در اداره Mahlzeit را هنگام ناهار از همکاران خود بشنوید.
همچنین دور میز غذا هنگام برداشتن لیوان پیش از نوشیدن از عبارت zum Wohl (tsoom vohl) (cheers) (به سلامتی) استفاده می کنند. برای نوشیدنی ساده بدون الکل می توانید از عبارت جایگزین Prost (prohst) (cheers) استفاده کنید.
آداب غذا در آلمان مسلتزم این است که هر دو دستتان را روی میز بگذارید اما حواستان باشد آرنجتان روی میز نباشد. درواقع برای آلمانی ها قایم کردن دست زیر میز و روی پاها کار عجیبی است.
همچنین خوردن غذا با چنگال در حالی که در دست دیگر خود چاقو دارید برایشان قابل قبول است.
اگر هنگام اماده شدن غذا می خواهید کمک کنید، با کمال میل پیشنهاد کمک دهید. می توانید از شکل رسمی و غیررسمی ضمیر دوم شخص استفاده کنید. اول، ضمیر دوم شخص رسمی:
Kann ich Ihnen helfen? (kân iH een-en hêlf-en?) (Can I help you?)
(می توانم به شما کمک کنم؟)
ضمیر دوم شخص غیررسمی :
Kann ich dir helfen? (kân iH deer hêlf-en?) (Can I help you?)
(می تونم کمکت کنم؟)
در موقعیت دیگر، ممکن است نوشیدنی یا غذای به خصوصی به شما پیشنهاد شود. سوال و پاسخ های در این خصوص را ببینید:
Darf/Kann ich Ihnen . . . anbieten? (dârf/kân iH een-en . . . ân-beet-en?) (May/Can I offer you. . . ?)
(... میل دارید؟)
Ja, bitte. Ich möchte . . . . (yah, bi-te. iH merH-te . . . .) (Yes, please. I’d like . . . .)
( بله خواهش می کنم،.... میل دارم)
Danke, nein. (dân-ke, nayn.) (No, thank you.)
(نه ممنون)
زندگی پشت درهای باز و بسته حریم خصوصی در کشورهای آلمانی زبان بسیار مهم است؛ بنابراین آن ها درهای اتاقشان را در خانه ها و اداره ها می بندند. به علاوه درهای بسته از نفوذ صدا جلوگیری می کنند. آلمانی ها همچنین طرفدار هوای تازه هستند و حتی در زمستان نیز با پنجره باز و در بستۀ اتاق می خوابند. اگر برایتان سوال است که چگونه در این سرما گرم می مانند، این راز در |
صحبت کردن دربارۀ خانواده
صحبت کردن دربارۀ خانواده die Familie (dee fâ-mee-lee-e) بهترین روش برای آشناشدن با افراد است. برخی افراد حتی ممکن است عکس اعضای خانوادۀ خود را نشان دهند. هرچند، شما می توانید اسامی تمام اعضای خانواده خود را در فهرست زیر بیابید.
- der Bruder (dêr brooh-der) (brother)(برادر)
- der Cousin (dêr kooh-zen) (male cousin)(پسرخاله/ پسرعمو/پسر دایی/پسر عمه)
- die Cousine (dee kooh-zeen-e) (female cousin) (دخترخاله/ دخترعمو/ دختر دایی/ دختر عمه)
- die Eltern (dee êl-tern) (parents)(پدرومادر)
- die Frau (dee frou) (woman/wife)(زن، همسر)
- die Geschwister (dee ge-shvis-ter) (siblings)(خواهر و برادر)
- die Großeltern (dee grohs-êl-tern) (grandparents)(پدربزرگ و مادربزرگ )
- die Großmutter (dee grohs-moot-er) (grandmother)( مادربزرگ)
- der Großvater (dêr grohs-fah-ter) (grandfather)(پدربزرگ)
- der Junge (dêr yoong-e) (boy)(پسر)
- die Kinder (dee kin-der) (children, kids)( بچه ها)
- das Mädchen (dâs maid-Hên) (girl) (دختر)
- der Mann (dêr mân) (man/husband)(مرد، شوهر، همسر)
- die Mutter (dee moot-er) (mother)(مادر)
- der Onkel (dêr on-kel) (uncle)(دایی، عمو)
- die Schwester (dee shvês-ter) (sister)(خواهر)
- der Sohn (dêr zohn) (son)(پسر)
- die Tante (dee tân-te) (aunt)(عمه، خاله)
- die Tochter (dee toH-ter) (daughter)(دختر)
- der Vater (dêr fah-ter) (father)(پدر)
برای فامیل های سببی خود از این کلمات استفاده کنید:
- der Schwager (dêr shvah-ger) (brother-in-law)(برادر شوهر/ برادر زن)
- die Schwägerin (dee shvai-ger-in) (sister-in-law) (خواهر شوهر/ خواهر زن)
- die Schwiegereltern (dee shvee-ger-êl-tern) (parents-in-law)(پدر زن، مادر زن/ پدر شوهر/ مادرشوهر)
- die Schwiegermutter (dee shvee-ger-moot-er) (mother-in-law)(مادر همسر)
- der Schwiegersohn (dêr shvee-ger-zohn) (son-in-law)(داماد)
- die Schwiegertochter (dee shvee-ger-toH-ter) (daughter-in-law)(عروس)
- der Schwiegervater (dêr shvee-ger-fah-ter) (father-in-law)(پدر همسر)
برای اینکه فرد مشخصی از فامیل خود را بیان کنید از عبارت زیر استفاده می کنید:
Ich habe einen/eine/ein. . . . (îH hah-be ayn-en/ayn-e/ayn. . . .) (I have a. . . .)
(من یک ... دارم.)
شکل صحیح حرف تعریف نامعین
einen (masculine)/eine (feminine)/ ein (neuter) (ayn-en/ayn-e/ayn) (a)
بستگی به جنس اسم و مورد استفاده ( فاعلی، مفعولی) دارد. در عبارت بالا، از مفعول مستقیم (آکویزاتیو) استفاده شده است. حروف تعریف نامعین مونث و خنثی در هر دو حالت فاعلی (سابجکتیو) و مفعول مستقیم (آکویزاتیو) به یک شکل هستند، بنابراین شکل نوشتاری آن ها تغییر نمی کند. اما حرف تعریف نامعین مذکر درحالت مفعول مستقیم، تغییر شکل می دهد. در اینجا به شما این موارد را نشان داده ایم:
اسم های مذکر: اسامی مانند
(باغچه) der Mann, der Garten (dêr gâr-ten) (garden)
der Balkon (dêr bâl-kon) (balcony) (بالکن)
از حرف تعریف einen استفاده می کنند.
اسم های مونث: اسامی مانند
die Frau, die Tochter, die Wohnung (dee vohn-oong) (apartment) (آپارتمان)
die Küche (dee kueH-e) (kitchen) use eine (آشپزخانه)
از حرف تعریف eine استفاده می کنند
اسامی خنثی: اسامی مانند
das Mädchen, das Haus (dâs house [as in English]) (house (خانه)
das Wohnzimmer (dâs vohn-tsi-mer) (living room) (اتاق نشیمن)
از حرف تعریف ein استفاده می کنند.
حالا اگر بخواهید بگویید که خواهر و برادر/ حیوان خانگی یا حتی خانه ندارید، چگونه آن را بیان می کنید؟ در انگلیسی به راحتی به این شکل بیان می کنید:
“I don’t have any dog/siblings/ a house.”
اما در زبان آلمانی، فقط از شکل منفی و آکویزاتیو حروف تعریف نامعین einen/eine/ein استفاده می شود که با اضافه کردن حرف k به ابتدای آن ها شکل می گیرند
keinen/keine/kein (kayn-en/kayn-e/kayn) (no)
به اشکال منفی و آکوزاتیو در جملات زیر دقت کنید:
اسامی مذکر: برای اسم های مذکری همچون der Schwiegervater از keinen استفاده کنید.
Ich habe keinen Schwiegervater. (iH hah-be kayn-en shvee-gerfah-ter.) (I don’t have a father-in-law.) (من پدرشوهر/ پدرزن ندارم.)
اسامی مونث: برای اسم های مونثی همچون die Familie از keine استفاده کنید.
Ich habe keine große Familie. (iH hah-be kayn-e groh-se fâ-mi-lee-e.) (I don’t have a large family.) (من خانوادۀ بزرگی/ پرجمعیتی ندارم.)
اسامی خنثی: برای اسم های خنثی همچون das Haus از kein استفاده کنید.
Ich habe kein Haus. (iH hah-be kayn house.) (I don’t have a house.) (من خانه ندارم.)
اسامی جمع: برای اسم های جمعی همچون die Geschwister از keine استفاده کنید.
Ich habe keine Geschwister. (iH hah-be kayn-e ge-shvis-ter.) (I don’t have any siblings.) (من خواهر و برادر ندارم.)
Talkin’ the Talk
آقای هانسر و خانم اشنایدر در یک سمپوزیوم در فرانکفورت یک دیگر را ملاقات کردند. آن ها در طول استراحت خود و در حال قهوه خوردن، از خانواده های خود صحبت می کنند.
Herr Hanser: Wohnen Sie in Frankfurt?
vohn-en zee in frânk-foort?
Do you live in Frankfurt?
شما در فرانکفورت زندگی می کنید؟
Frau Schneider: Nicht direkt. Mein Mann und ich haben ein Reihenhaus in Mühlheim. Und Sie?
niHt dee-rêkt. mayn mahn oont iH hah-ben ayn ray-ên-hous in muel-haym. oont zee?
Not exactly. My husband and I have a townhouse in Mühlheim. And you?
نه دقیقاً. من و شوهرم یک خانه در مولهایم داریم. شما چطور؟
Herr Hanser: Wir haben eine Wohnung in der Innenstadt, aber unser Sohn wohnt in München. Haben Sie Kinder?
veer hah-ben ayn-e vohn-oong in dêr in-en-shtât, ah-ber oon-zer zohn vohnt in muen-Hen. hahben zee kin-der?
We have an apartment in the center of the city, but our son lives in Munich. Do you have any kids?
ما یک آپارتمان در مرکز شهر داریم، اما پسرمان در مونیخ زندگی می کند. شما بچه دارید؟
Frau Schneider: Ja, zwei Kinder. Mein Sohn Andreas arbeitet bei Siemens, und meine Tochter Claudia wohnt mit ihrem Mann in Italien.
yah, tsvay kin-der. mayn zohn ân-drey-âs âr-baytet bay zee-mens, oont mayn-e toH-ter kloudee-â wohnt mit eer-em mân in i-tah-lee-en.
Yes, two children. My son Andreas works at Siemens, and my daughter Claudia lives with her husband in Italy.
بله. دو تا بچه دارم. پسرم آندریا در سایمنز کار می کند و دخترم کلادیا با شوهرش در ایتالیا زندگی می کنند.
Herr Hanser: Ach, meine Frau kommt aus Italien, aber ihre Eltern und ihre vier Geschwister wohnen alle in Deutschland.
âH, mayn-e frou komt ous i-tah-lee-en, ah-ber eer-e êl-tern oont eer-e feer ge-shvis-ter vohn-en âl-e în doych-lânt.
Oh, my wife is from Italy, but her parents and her four siblings all live in Germany.
اوه، همسر من ایتالیایی است، اما پدر و مادر و خواهر و برادرانش همگی در آلمان زندگی می کنند.