معنای آبگینه: آینه ، بلور، زجاج. ظرفی شیشه ای یا بلوری ویژه جام شراب در قدیم. به گفته معبران آبگینه کسی بود که کارهای زنان گذارد و پیوسته او را زنان مخالطت بود.
تعبیر خواب آبگینه به روایت دانیال نبی
|
- آبگینه در خواب زن بود.
- اگر بیند که در آبگینه آب خورد، دلیل کند که زن خواهد و مال یابد.
- اگر بیند که در آبگینه به کسی شراب داد، دلیل کند که از بهر کسی زن خواهد.
- چنان چه بیننده خواب ببیند که از ظرفی ساخته شده از آبگینه آب می خورد گویای آن است که او ازدواج می کند و یا با زنی وارد معامله سودبخش می شود.
- در دست داشتن ظرف آبگینه نیکو است. خویشتن را در میان تعدادی ظروف آبگینه دیدن مهمانی رفتن یا مهمانی دادن است و شاید عروسی. مگر در یک صورت و آن این است که ظرفی از آبگینه داشته باشد و آن ظرف از دستتان بیافتد و بشکند
- همسر بیننده خواب می میرد و چنان چه بیننده خواب زن است یا مردی که همسر ندارد زنی از نزدیکان خویش را از دست می دهد.
|
تعبیر خواب آبگینه به روایت محمدبن سیرین
|
- اگر کسی بیند که آبگینه سفید داشت و نامش بر آنجا نوشته بود، دلیل کند که دولت دینی و دنیایی یابد و جاجت او روا گردد.
- اگر بیند که بر این آبگینه نام پادشاه نوشته بود، دلیل کند که اجلش نزدیک بود،اگر بیننده خواب پادشاه باشد.
- نسبتی با پادشاه و شخص صاحب جاه نداشته باشد به اندازه ارزش بلور خیر و خوشی میبیند و خوش , عاقبتی در انتظارش است .
|
تعبیر خواب آبگینه به روایت ابراهیم کرمانی
|
- اگر بیند که در کاسه آبگینه به زن خویش آب داد و کاسه آبگینه را نسبت به جوهر زنان کرده اند و آب که در کاسه آبگینه باشد فرزند و طفل بود که در شکم مادر می باشد.
- اگر بیند کاسه بشکست و آب بریخت، دلیل کند که جفت او بمیرد و فرزندش بماند.
- اگر دید که آب بریخت و کاسه تهی ماند، دلیل کند که فرزندش بمیرد و زن او بماند.
|
تعبیر خواب آبگینه به روایت منوچهر مطیعی تهرانی
|
- معبران آبگینه را به زن تعبیر کرده اند و این به خاطر ظرافت و شکنندگی آن است چرا که زن ظریف و شکننده است.
|
تعبیر خواب آبگینه به روایت جابر مغربی
|
- اگر بیند که آبگینه داشت، بیفتاد و بشکست، دلیل کند اگر زن دارد طلاقش دهد.
- اگر زن ندارد، زنی ازخویشان وی رحلت کند و بدان که آبگینه به تاویل، به منزله خداوندگار بود.
|
تعبیر خواب آبگینه به روایت معبران غربی
|
- آبگینه کسی بود که کارهای زنان گذارد و پیوسته او را زنان مخالطت بود.
|