معنی اسم برومند در ثبت احوال
1- بَرمند، باردار، بارور، صاحب نفع، مثمر؛ 2- قوي، رشيد؛ 3- كامروا، كامياب.
معنی اسم برومند در فرهنگ فارسی عمید
۱. بالغ؛ رشید: جوان برومند.
۲. بارور؛ باثمر؛ میوه دار؛ میوده دهنده: درخت برومند.
۳. [قدیمی] خرم؛ شاداب: زمین برومند.
۳. [قدیمی] کامیاب؛ برخوردار: شاه برومند.
معنی اسم برومند در فرهنگ فارسی
بارور، باثمر، میوه دار، شاداب، کامیاب
معنی اسم برومند درفرهنگ معین
(بَ یا بُ مَ ) (ص . ) ۱ - باردار، میوه دار. ۲ - خرم ، شاداب . ۳ - کامیاب ، برخوردار.