به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از فرارو، تنشهای منطقه ای، ترور اسماعیل هنیه در تهران و واکنش مقامهای کشورهای مختلف در راستای کنترل شرایط از یک سو و افزایش دیپلماسی پشت پرده روسیه، چین و ایالات متحده از سوی دیگر، شرایط منطقه خاورمیانه را تا حد زیادی پیچیده کرده است.
نوع واکنش احتمالی ایران به تحولات منطقه و پیامدهای آن نیز از مسائلی است که حشمت الله فلاحت پیشه، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم در گفتگویی به تحلیل آن پرداخته است:
حشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «اجلاس سازمان همکاریهای اسلامی، پیام ایران را به کشورهای منطقه رساند. چالشی که با محوریت سرزمینهای اشغالی شکل گرفته، یک چالش منطقهای است. وقتی چالشهای منطقهای شکل میگیرد، ساز و کارهای منطقهای برای رفع چالش هم شکل میگیرد. سازمان همکاریهای اسلامی هم یک ساز و کار منطقهای بود که با شکست مواجه شد. وقتی ساز و کارهای منطقهای با شکست مواجه میشود، طبیعتا بازیگران دیگر، صاحب نقش میشوند. از دید من برخلاف نظر برخی تحلیلگران، اتفاقا روسها همه چیز را در راستای جنگ اوکراین می بینند. به همین دلیل هم، سیاست روسیه در راستای ادامه تنش و بحران است.»
وی افزود: «در سمت دیگر، دولت بایدن و آمریکاییها به دلیل نزدیک بودن زمان انتخابات، به دنبال رفع تنش و آتش بس هستند. اما در سمت دیگر ماجرا اسرائیلیها و نتانیاهو قرار دارد که جنگ را در غزه فرسایشی کرده و همزمان استحکامات و توان نظامی حزب الله را تحلیل میبرد. یعنی اسرائیلیها در برابر هر یک حمله حزب الله، 8 حمله سنگین انجام میدهند. بنابراین، اسرائیلیها این شرایط را به نفع خود میدانند. در سطح بالاتر، نتانیاهو موضوع جنگ با ایران را اینگونه می بیند که اگر ادامه این جنگ منجر به کشاندن پای آمریکا یا متحدان عربی آمریکا به جنگ شود، از جنگ استقبال میکنند. درواقع اصلیترین موضوعی که نتانیاهو به دنبال آن است، ورود آمریکا و متحدان غربی آن به درگیری است. روند کلی تحولات هم در سایه همین خواست نتانیاهو است. از بعد از سال 2011 میلادی، بزرگترین لشگرکشی دریایی و هوایی آمریکا به منطقه شکل گرفته و همین موضوعیست که اسرائیل میخواهد افزایش پیدا کند.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در ادامه گفت: «بعد از ترور شهید هنیه در تهران، یکی از بزرگترین نقاط ضعف راهبرد مقابله ایران، پراکندگی در تبلیغات جنگ در ایران است. در ایران، بسیاری از افراد، مواضعی درباره انتقام سخت گرفتند. درواقع به شکلی موضع گرفتند که تماما آرایش جنگی داشت. این نوع واکنش نشان دادن باعث شد فضا هر چه بیشتر به سمت شرایط جنگی و درگیری برود. این موضوعات تا حدودی به نتانیاهو کمک کرد که غربیها را تشویق کند برای مقابله با خطر احتمالی، نیروها و نظامیان خود را برای حل مسئله به منطقه گسیل کنند. ورود ناوهای آمریکایی به منطقه حاصل همین شرایط است. درواقع اگر ما جنگ را در دستور کار قرار دهیم در نهایت این نتانیاهو است که توانسته به آرزوی خود درباره منطقه جامه عمل بپوشاند. درواقع یک جای کار ایراد دارد که به آن توجه نشده است. اسرائیل از سال 1973، که آخرین جنگ با اعراب بود، همواره سعی کرده جنگ با گروههای فلسطینی را به جنگ با سایر کشورهای منطقه بکشاند و به طور ویژه ایران را درگیر کند. از انتهای دهه 1970، تا انقلاب ایران و پس از آن، اسرائیلیها در تلاش بودند یک جنگ میان دولتی و فراتر از گروههای مقاومت را شکل دهند و به همین دلیل هم، اگر نتانیاهو موفق شود، ایران را وارد جنگ کند، معنای آن، فعال کردن پروتکلهای امنیتی و نطامی با آمریکا و متحدان غربی آن است.»
وی افزود: «آمریکا در جنگ 23 روزه با گروههای مقاومت، جنگ 8 روزه و بسیاری دیگر از درگیری ها، ورود نکرده بود. ولی اگر نتانیاهو موفق شود پای ایران را به تنش باز کند، احتمال ورود آمریکا هم به شدت افزایش پیدا خواهد کرد. همانطور که در حمله موشکی ایران به اسرائیل نیز، آمریکا از سیستم حمایتی برای اسرائیل استفاده کرد؛ بنابراین تاکید من بر این است که اسرائیل تمام تلاش خود را برای درگیری ایران به کار بسته و حفظ شرایط نامتقارن جنگ به سود ایران، منافع مردم فلسطین و گروههای مقاومت خواهد بود. فضای سیاسی کشور، بعد از هیاهوی اولیه پس از ترور شهید هنیه به سمت نوعی عقلانیت در حال حرکت است. همین سخن آقای قالیباف که میگوید آنها که سختی جنگ کشیده اند میدانند جنگ پدیده مخربی است، نشانی از همین عقلانیت است. ما نباید به جای فشار آوردن به اسراییل، فشار بر خودمان را افزایش دهیم. ما به یک انرژی تنش زدایانه، نیاز داریم که بتواند تقویت کننده دیپلماسی آرامش بخش و تنش زدا در منطقه باشد. توصیه من به آقای پزشکیان این است که از فضای ضدتنشی که در ایام انتخابات شکل گرفته بود دور نشود. تلاش جنگ افروزی نتانیاهو نباید دیپلماسی ما را تحت تاثیر قرار دهد.»