لطیفه بی مزه
یارو رو می گفتن 10 نفر رو حریفه..11 نفر می رن می زننش.
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یارو سوزن می ره تو دستش در میاره می بینه خون میاد، می ذاره سر جاش.
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
به یارو می گن: چرا یه ساعته داری همین جوری با ماشینت دور میدون می چرخی؟ می گه: راهنمام گیر کرده.
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
به یارو می گن: نظرت در مورد همبرگر چیه؟ می گه: شایعه ست!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یارو از تیر میره بالا، از شهریور میاد پایین!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یارو می ره ساندویچی، گارسونه می گه: بپیچم؟ یارو می گه: نه مستقیم برو!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یارو می ره بانک چک خورد کنه، مسئول بانک ازش می پرسه: چک سیباس؟ یارو می گه: نه، مال گردوهای پارساله!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
مشهدیه به رفیقش می گه: رفتی تهران در زدی نگی مویوم، بگو منم. می گه: خب اگه گفتُم منم بعد آمدن وا کردن دیدن مویوم چی؟
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یه انگلیسیه داشته غرق می شده می گفته هلپ می، هلپ می. یکی رد می شده می گه: عوض انگلیسی شنا یاد می گرفتی.
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
سه نفر رو میندازن جهنم. بعد چند روز میان می بینن خاکی و درب و داغونن. می پرسن داستان چیه؟ می گن: خدایی کار ۳نفر نبود ولی بالاخره خاموشش کردیم.
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یروز دو نفر میرن کافه یکی موهیتو سفارش میده یکی مساحتو
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
پشهه می ره بدنسازی جوگیر می شه، می ره دم کارخونه پیف پاف می گه: نفس کش بیا بیرون!
میدونستید که اگه مشکلتون حل نشه،
چی میشه؟
قطعا ته نشین میشه
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
داداش میدونی ماهی ها غذاشونو تو چی سرخ میکنن؟
نه داداش، تو چی سرخ میکنن
داداش معلومه دیگه، توی آدم تابه
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
آخرین مرحله عشق توی ایران میدونی چیه؟
اینه که میگن، اسم اون چلغوزو دیگه پیش من نیاریا
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اینکه بگم الو بله
گفتم بلو اله!
طرف هم قاطی کرد گفت سلو الام
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یارو توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه: من 5000 نفر رو اسیر کردم، بیایید ببریدشون.
بهش می گن: خوب خودت بیارشون.
می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!
چرا میلیاردر و میلیونر داریم ولی هزارِر نداریم؟
اینجا هم در حق ما معمولیا اجحاف شده
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
دقت کردین که همیشه میگیم پشت کامپیوتر نشستیم درحالیکه واقعا جلوی کامپیوتر نشستیم؟ 🤔🤔
تا اکتشافات بعدی خدا یار و نگهدارتون
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
تنها قسمتِ مثبت زندگيم
گروه خونيمه
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می کنن. شب عروسی مورچه گم می شه و بعد از یک هفته پیداش می شه.
بعد زرافه بهش می گه: این همه مدت کجا بودی؟ مورچه می گه: تو راه بودم که بیام بوست کنم.
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
یارو می ره کله پزی فروشنده بهش می گه: چشم بذارم؟ یارو می گه: تو این یه ذره مغازه کجا قایم شم آخه؟
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
از یکی می پرسن اسم یه پیامبر رو نام ببر. می گه: سوج! می پرسن سوج دیگه کیه؟ می گه: پشت یه وانت دیدم نوشته بود یاسوج!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
چرخه زندگی مردها… در بچگی، مامان ذلیل… جوونی، دوست دختر ذلیل…میان سالی، زن ذلیل….پیری، فرزند ذلیل… بعد از مرگ، ذلیل مرده…
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
می دونی آماره ازدواج در چه حیوونی بیشتره؟ …. تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
از حیف نون میپرسن دوست داری چه جوری بمیری؟ میگه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند. نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود. کافی گفت همین هم که هست نعمت است!
♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦♦♠♦♠♦
از حیف نون می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی میشه؟ میگه: First And Under