یک تریلر روانشناسی و جنایی جذاب از نویسنده پرفروش نیویورک تایمز که شما را مسحور خواهد کرد! سالهاست در ذهن یکی از شخصیتهای این داستان صدایی آزاردهنده میچرخد... صدایی که هیچ توجیه منطقی ندارد. منشا این صدا چیست؟ تمامی محور اصلی کتاب حاضر روی پاسخ به این پرسش میچرخد. قطعا یکی از ویژگیهای فنی که داستان صدای پایین پلهها (A Noise Downstairs) را جذاب کرده، استفاده از تکنیک تعلیق و پیچ و تابهای روایی است. لینوود بارکلی (Linwood Barclay) به طرزی ماهرانه این عنصر داستانی را در اثرش به کار گرفته. این رمان ترسناک و معماگونه، قصه پروفسور پائول دیویس را روایت میکند که در یک روز به ناگهان همکارش کنت را در حال رانندگی در یک جاده خلوت میبیند. پائول او را تعقیب میکند و به طرز غیرقابلباوری درمییابد که کنت مشغول ناپدید کردن دو جسد است! هشت ماه از این اتفاق هولناک سپری میشود و پائول دیگر به زندگی عادیاش بازنمیگردد. شارلوت همسر پائول به همراه فررزندشان هر تلاشی میکنند تا روحیه پائول عوض شود و از فکر آن حادثه بیرون آید.شارلوت تصمیم به خرید یک ماشین تحریر قدیمی میگیرد و به پائول هدیه میدهد تا با نوشتن حال و هوایش عوض شود. اما خیلی زود همان هدیه دوستداشتنی خود به یک کابوس بزرگ تبدیل شد. این دستگاه به طرز مرموز و وحشتانگیزی پیامهایی را مینویسد و چاپ میکند...
یکی از بینظیرترین کتابهای بارکلی که من عاشق این اثر هستم! متن و شیوه روایت کتاب صدای پایین پلهها، قطعا هر خوانندهای را به خود مجذوب میکند. (شاری لاپنا)
نویسنده این کتاب با هنرمندی تمام، رازهایی را در داستان خلق کرده که شما را وادار میکند صفحات را بیصبرانه و مشتاقانه برای یافتن سرنخ ماجراها ورق بزنیم. (بوک لیست)
این رمان مهیج و روانشناختی که ما را به یاد فیلمهای آلفرد هیچکاک میاندازد، تعلیقات به جا و غافلگیرکنندهای دارد که حتی حرفهایترین تریلرخوانان نیز نمیتوانند آن را پیشبینی کنند. (مجله نیویورک تایمز)
خود را برای نهایت غافلگیری و غیرمنتظرهترین حوادث داستانی آماده کنید. خوانندگان داستان جذاب و شگفتانگیز بارکلی، شب از ترس، خواب آسوده نخواهند داشت! (مجله کتابخانه)
برای اولینبار پس از آن سوءقصدی که به او شده بود، احساسِ... هیجان داشت. او اگر از رویارویی با هافمن اندک شکی داشت، هرگز قدم پیش نمیگذاشت. اما این تغییر دیدگاهش به چه شکلی خود را نشان میداد؟ آیا نوشتن دربارۀ هافمن آرامشش را به او بازمیگرداند؟ کابوسهای شبانهاش را متوقف میکرد؟ احتمالاً چنان نتایجی بهسرعت حاصل نمیشد، اما آیا ممکن بود رفتهرفته به آنها برسد؟ اگر نوشتن بهخوبی پیش میرفت، شاید بهتر بود در مکان دیگری داستانش را مینوشت. البته تازه روزِ اول کارش بود و باید روزهای آینده دراینباره تصمیم میگرفت. کمی که کار پیش رفت، میتوانست لپتاپش را هر جایی که خواست ببرد. او در فکر نزدیکترین کافه نبود؛ بیشتر به جایی مثل دماغۀ کاد فکر میکرد. اگر شارلوت چند روز مرخصی میگرفت، میتوانستند به پراوینستاون در ماساچوست بروند یا با کشتی به جزایر مارتاز وینیارد سفر کنند. حتی میتوانست تعدادی از کتابهای پرفروشِ جدید را هم با خود ببرد و با استفاده از مطالب آنها جذابیت بیشتری به داستانش بدهد. او قصد داشت صبح با شارلوت صحبت کند، گرچه نگران جواب او بود. بهانههای زیادی میتوانست بیاورد؛ مثلاً اگر نباشد، خانهای فروخته نمیشود و پائول هم پاسخ بدهد که نمیتوانیم هفت روزِ هفته را بیست و چهار ساعته مشغول کار باشیم. اگر پائول بتواند شارلوت را راضی کند که برای این طرحش زمانی اختصاص دهد، میتوانست از جاش هم بخواهد که با آنها برود. باید با هیلی، همسر سابقش، تماس میگرفت و برای آمدن جاش موافقت او را جلب میکرد.
سال هاست در ذهن یکی از شخصیت های این داستان صدایی آزار دهنده می چرخد… صدایی که هیچ توجیه منطقی ندارد. منشا این صدا چیست؟ تمامی محور اصلی کتاب حاضر روی پاسخ به این پرسش می چرخد. قطعا یکی از ویژگی های فنی که داستان صدای پایین پله ها را جذاب کرده، استفاده از تکنیک تعلیق و پیچ و تابهای روایی است. لینوود بارکلی به طرزی ماهرانه این عنصر داستانی را در اثرش به کار گرفته. این رمان ترسناک و معماگونه، قصه پروفسور پائول دیویس را روایت می کند که در یک روز به ناگهان همکارش کنت را در حال رانندگی در یک جاده خلوت می بیند. پائول او را تعقیب می کند و به طرز غیرقابل باوری درمی یابد که کنت مشغول ناپدید کردن دو جسد است! هشت ماه از این اتفاق هولناک سپری می شود و پائول دیگر به زندگی عادیاش باز نمی گردد. شارلوت همسر پائول به همراه فررزندشان هر تلاشی می کنند تا روحیه پائول عوض شود و از فکر آن حادثه بیرون آید. شارلوت تصمیم به خرید یک ماشین تحریر قدیمی می گیرد و به پائول هدیه می دهد تا با نوشتن حال و هوایش عوض شود. اما خیلی زود همان هدیه دوست داشتنی خود به یک کابوس بزرگ تبدیل شد. این دستگاه به طرز مرموز و وحشت انگیزی پیام هایی را می نویسد و چاپ می کند… رمان مهیج و روانشناختی صدای پایین پله ها که ما را به یاد فیلم های آلفرد هیچکاک می اندازد، تعلیقات به جا و غافلگیرکنندهای دارد که حتی حرفهایترین تریلرخوانان نیز نمی توانند آن را پیش بینی کنند.
اگر به خواندن تریلرهای نفس گیر و معمایی علاقه دارید، کتاب پیش رو بهترین گزینهای است که می توانید بخوانید! نویسنده کتاب صدای پایین پله ها با هنرمندی تمام، رازهایی را در داستان خلق کرده که شما را وادار می کند صفحات را بی صبرانه و مشتاقانه برای یافتن سرنخ ماجراها ورق بزنید. شارلی لاپنا این داستان را اینطور توصیف می کند: اثر فوقالعادۀ بارکلی، متنی است کاملاً اثرگذار با چرخش هایی که انتظارش را ندارید. عاشقش شدم
نویسنده: لینوود بارکلی
مترجم: فرنوش جزینی
زبان: فارسی
ناشر چاپی: نشر البرز
تعداد صفحات: 426
موضوع کتاب: کتاب داستان و رمان خارجی
نسخه الکترونیکی: دارد
نسخه صوتی ندارد
بنابراین اگر به خواندن تریلرهای نفسگیر و معمایی علاقه دارید، کتاب پیش رو بهترین گزینهای است که میتوانید بخوانید! تمامی دوستداران رمانهای معمایی و روانشناسی از مطالعه این اثر لذت خواهند برد. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.