درباره مندی روبوتام
من از نه سالگی رویای نوشتن کتابی را در سر داشتم، زمانی که «هریت جاسوس» را خواندم و دفترچه ام را دور زمین بازی مدرسه حمل کردم تا شبیه یک نویسنده مناسب به نظر برسم. با این حال، روزنامه نگاری و بچه ها من را رها کرده بودند، که باعث شد به مامایی بروم و سال ها بیشتر از صفحه کلیدم دور شوم. من با گذراندن دوره کارشناسی ارشد در نویسندگی خلاق در دانشگاه آکسفورد بروکس، دوباره در دنیای کلمات غوطه ور شدم، و اکنون عاشق زندگی یک نویسنده تمام وقت، با داستان های تولد، مرگ و هر چیز دیگری هستم. «یک زن جنگجو» اولین رمان من بود که شور و اشتیاق مداوم برای تولد را با شیفتگی به تاریخ دوران جنگ و سرسختی روح انسان - بقا، فارغ از فرهنگ یا عقیده، ترکیب می کرد. استقبال از آن در میان خوانندگان در سراسر جهان فراتر از وحشیانه ترین رویاهای من بود. در فهرست پرفروش ترین های کیندل در بریتانیا و کانادا، و در فهرست پرفروش ترین های جلد شومیز نیز. رمان دوم من - "پیام رسان مخفی" - موضوع دوران جنگ را ادامه می دهد، این بار در ونیز اشغالی و سهم هزاران زن شجاع را در پیروزی متفقین به تصویر می کشد. کتاب های سه، چهار و پنج، من و خوانندگان را، امیدواریم، به برلین قبل و بعد از جنگ، و نروژ زمان جنگ، مکان هایی که دوست دارم از آن بازدید کنم، در کتاب ها، در ذهنم و شخصاً بردند، با تشکر از دوستداران کتاب در سراسر جهان. من یک کاتب کوچولو خوشحال هستم که سگ موز وفادارم، ریحان، در کنارم است. در هر زمان فراغتی به دور از نویسندگی، من یک باشگاه ورزشی مشتاق هستم، بافنده چیزهایی هستم که فرزندانم آن را «چیزهای عجیب» می نامند (از جمله جفت!)، و به خودم افتخار می کنم که طرفدار شماره یک جک ساورتی هستم. من عاشق قهوه و کافی شاپ هستم، اما اگر کتاب های من را خوانده باشید، از قبل می دانید!
درباره کتاب مامای آلمانی
آلمان 1944؛ اسارت، ویرانی و ترس. این همان سرنوشتی ست که جنگ به بار می آورد. در این میان عده ای کشته و مجروح می شوند اما عده ای زنده می مانند و برای «زندگی کردن» می جنگند. در این میان شاید تنها روزنه امید، عشق باشد. عشقی که از دل تاریکی ها سر بر می آورد و به زندگی نور می بخشد. اما در جایی که همه چیز ممنوع است عشق نیز قربانی جبر و بازیچه ی سرنوشت خواهد شد. آنکه هاف شخصیت اصلی رمان مامای آلمانی (The German Midwife)، از همان عده آدم هایی ست که فارغ از اعتقادات انسان های دیگر یا موقعیت دردناک اسارتش، به اخلاقیات و عشقش پایبند می ماند و سرسختانه به دیگران کمک می کند. اما این همه ماجرا نیست نویسنده خلاق این اثر با قلمی قدرتمند و توصیفاتی فراموش نشدنی، سرنوشت این مامای شجاع و فداکار را در فراز و فرود داستان روایت می کند و از مسیری دشوار می گوید که چاره ای جز وارد شدن به آن ندارد. در ادامه داستان، «آنکه» با افرادی روبه رو می شود که او را مجبور به انجام کارهای می کنند که برایش خوشایند نیست. وی که چاره ای به جز پذیرش ندارد، باید برای نجات جان خود، خانواده اش و مردی که عاشقانه دوستش دارد، گریزگاهی پیدا کند و از این مخمصه رهایی یابد. مندی روبوتام (Mandy Robotham) نویسنده این رمان جذاب قبلا حرفه مامایی را تجربه کرده و سال ها به این کار مشغول بوده و همین مساله داستان وی را باورپذیر و خواندنی تر کرده است. علاوه بر این تصاویر جنگی و تاریخی به حدی زیبا توصیف شده اند که فضای این کتاب به یک رمان واقعی نزدیک می شود و بسیاری از خوانندگان در تخیلی بودن آن شک می کنند. این کتاب پرفروش که در انگلستان با عنوان زن جنگ (A Woman of War) منتشر شد، در فهرست برترین کتاب قرار گرفته و توجه خوانندگان و منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است. با مندی روبوتام و ماجراهای تصمیمات ناممکن و عشق های ممنوعه ای که او روایت می کند همراه شوید و به سرانجام این داستان جذاب پی ببرید.
نکوداشت کتاب مامای آلمانی
- نمی توانم به اندازه کافی رمان مامای آلمانی را ستایش کنم. این کتاب قطعاً در صدر کتاب های داستانی-تاریخی که در سال 2018 خوانده ام، خواهد بود. (NetGalley)
- فوق العاده قدرتمند، دلخراش اما در نهایت نشاط آور. من نمی توانستم این کتاب را کنار بگذارم. (کیتی فورده، نویسنده کتاب تابستان گلبرگ رز)
- جذاب و کاملاً باورپذیر. این کتاب از رمان های فوق العاده درباره جنگ جهانی دوم به شمار می آید. (مولی گرین، نویسنده کتاب جنگ یتیم)
جوایز و افتخارات کتاب مامای آلمانی
- عنوان پرفروش ترین کتاب کیندل در بریتانیا و کانادا
- یکی از پرفروش ترین کتاب های USA Today
در بخشی از کتاب مامای آلمانی می خوانیم...
صبح روز بعد در اقامتگاه خدمتکاران صبحانه خوردم. من به عنوان ندیمۀ خانم براون معرفی شدم، بااین حال کسی نپرسید از کجا آمده بودم و یا دربارۀ زندگی ام در طول جنگ یا قبل از آن سؤالی نشد؛ به نظر می رسید که سرگذشت هرکسی توسط این آشفتگی و هیاهوی جنگ از بین رفته بود. توافق کرده بودیم که هر روز صبح بعد از صبحانه، مختصراً خانم براون را ببینم و یک بار در هفته معاینۀ کامل صورت بگیرد. در طی این هنگام، تنها اگر به من نیازی بود یا سؤالی داشت، او را می دیدم. همۀ این ها در اولین ملاقاتم با گروهبان مایر روشن شد، کسی که وقتی به اتاقم برمی گشتم، با افتخار خودش را معرفی کرد. «و من نیازی به شفاف کردن این نمی بینم که شما نمی توانید عمارت را بدون خانم براون ترک کنید.» او افزود: «یا اجازۀ کتبیِ صریحِ خانم.» لبخندی از روی اکراه زد. سبیل کوچک و تمیزش موج دار بود. عینک دور سیمی اش روی یک بینی کوچک نوک تیز سوار شده بود. بالای آن موهای روغنی و کوتاهش قرار داشت. تکبر فزاینده اش و نحوه ای که او کت تیره و بی روح گُردان حفاظتی نازی ها را پوشیده مرا به لرزه انداخت. قبلاً دیده بودم که یکصد نگهبان گردان حفاظتی نازی ها با سلاح هایی سنگین، در حضور هزاران زن عاجز صف کشیدند. بل از جنگ این مرد پست و فرومایه بود. جنگ جاذبه اش را محرز کرده بود و او از آن لذت می برد. «با توجه به جایی که از آن آمدم، دربارۀ جایگاهم خیال پردازیِ واهی نمی کنم گروهبان. هنوز یک بردۀ زندانی هستم. گرچه می خواهید آن را کتمان کنید.» او بی هیچ آشفتگی ای گفت: «برده ای در آسایش و رفاه. فقط این مورد و خانواده تان را به خاطر داشته باشید. روز خوش.»
فهرست مطالب کتاب
- یادداشت نویسنده
- فصل 1: ایرنا
- فصل 2: خروج
- فصل 3: آن بیرون
- فصل 4: صعود
- فصل 5: شروعی جدید
- فصل 6: سازگاری
- فصل 7: اِوا
- فصل 8: رازدار جدید
- فصل 9: ارتباط
- فصل 10: مهمان ها
- فصل 11: بانوی اول
- فصل 12: استخدام
- فصل 13: زندگی و مرگ
- فصل 14: صعود مجدد
- فصل 15: انتظار
- فصل 16: برنامه ها
- فصل 17: برشی از زندگی
- فصل 18: فرونشاندن آتش
- فصل 19: انتظار هوشیارانه
- فصل 20: قدرت اِوا
- فصل 21: بهبود و بازگشت
- فصل 22: اهریمن های جدید
- فصل 23: پرورش
- فصل 24: افزایش علاقه
- فصل 25: تازه واردهای جدید
- فصل 26: دکتر خوب
- فصل 27: اتاق خیاطی
- فصل 28: رهایی
- فصل 29: دوستان
- فصل 30: ابرهای فصل بهاری
- فصل 31: تسکین
- فصل 32: انتظار
- فصل 33: فضای خالی
- فصل 34: مراحل اولیه
- فصل 35: در شُرُف وقوع توطئه
- فصل 36: شیفت شب
- فصل 37: مراقبت و انتظار
- فصل 38: خطر قریب الوقوع
- فصل 39: قدرت شبکه
- فصل 40: جهانی واقعی بر فراز کوه
- فصل 41: مجازات
- خاتمه: برلین 1990
شناسنامه کتاب مامای آلمانی
-
نویسنده: مندی روبوتام
-
مترجم: مهسا قنبری
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر ترنگ
- تعداد صفحات: 406
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
علاقمندان داستان های عاشقانه پرمخاطره، همچنین کسانی که به خواندن داستان های تاریخی و جنگ جهانی مشتاق هستند، از این کتاب لذت خواهند برد.امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.