درباره جولیا کویین
جولیا کوئین یکی از نویسندگان مشهور رمان های تاریخی آمریکایی است. کتاب های این نویسنده تاکنون به ۴۱ زبان ترجمه شده اند. همچنین نام او ۱۹ بار در فهرست پرفروش ترین نویسندگان نیویورک تایمز قرار گرفته است. دو اثر «به خاطر دوشیزه بریجرتون» و «یک دوشیزه بریجرتون دیگر» از جمله کتاب های معروف این رمان نویس خلاق هستند.
درباره کتاب رسوایی جورجی
رسوایی جورجی کتاب چهارم از مجموعه خاندان روکسبی، نوشته جولیا کویین است. این مجموعه داستان دنباله داری عاشقانه و تاریخی است ماجرای دختری بیست و سه ساله، پرشور و مستقل را روایت می کند. در جلد اول خواندید که خانواده بریجرتون و روکسبی همسایه بودند و همه فکر می کردند که بیلی بریجرتون با ادوارد روکسبی ازدواج می کند اما بیلی عاشق برادر بزرگتر جورج شد که به نظر خشک و گوشت تلخ می آمد. در جلد دوم ماجرا بیشتر حول ادوارد روکسبی می چرخد که در جنگ ناپدید شده است و در جلد سوم خواندید که دوشیزه بریجرتون بر اثر اتفاقاتی پر شور و هیجان اما هولناک با اندرو کاپیتان نیروی دریای و یکی از پسران خاندان روکسبی رو به رو می شود، بدون آن که بداند او پسر یک ارل و همسایه عموزاده های اشراف زاده اش در کنت است. حالا جورجیانا بریجرتون فقط فکر می کرد که می تواند انتخابی در زندگی اش داشته باشد اما باتوجه به اینکه شهرت او پس از ربوده شدن برای جهیزیه اش به نخ آویزان شده است، به جورجی دو گزینه داده می شود: زندگی خود را به عنوان یک دختر ترشیده سپری کند یا با یاغی که زندگی او را ویران کرده است ازدواج کند.
همه چیز از نقطه ای شروع می شود که نیکلاس را با سرعت به خانه فرا می خوانند تا درباره موضوع مهمی با او صحبت کنند: ازدواج او با جورجیانا بریجرتون. این دختر دوست داشتنی که فرزندخوانده روکسبی هاست، مدتی قبل توسط یکی از آشنایان دزدیده شد و البته فوراً نجات پیدا کرد، اما این چیزی نیست که اشراف زاده های قرن هجدهم انگلیس بتوانند با آن کنار بیایند. تنها راه جبران این بی آبرویی یک ازدواج مصلحتی است به همین دلیل پدر نیکلاس پسر خود را برای این کار پیشنهاد می دهد و ماجراهای خواندنی کتاب رسوایی جورجی (First Comes Scandal) آغاز می شوند. عروس و داماد هیچکدام اشتیاقی برای این مراسم ندارند. جورجیانا مخالف ازدواج نیست اما همیشه مطمئن بود که همسرش را با آزادی و از روی علاقه انتخاب می کند. از طرف دیگر نیکلاس آماده ازدواج نیست و معتقد است در بهترین حالت، به همسری بد و نالایق تبدیل می شود. شک و تردیدها بسیارند چون زندگی هر دوی آن ها قرار است کاملا دگرگون شود، اما این تغییر اتفاقی فاجعه بار نیست. آینده جورجیانا و نیکلاس سرشار از شادی ها و غافلگیری های بزرگ و باورنکردنی است و تمام این اتفاقات بعد ازدواج نامتعارف و عجیب آن ها آغاز می شود....
درباره مجموعه خاندان روکسبی
خانواده های بریجرتون و روکسبی قرن ها با هم همسایه بودند. دوستی و عشق چیزی است که این دو خانواده اشرافی را به یکدیگر پیوند داده و باعث شده در هر موقعیتی کنار هم باشند: مراسم های سطلنتی، شادی ها، تولدها، سوگواری و روزهای سخت بیماری. البته از این حقیقت که وصلت های متعدد نقش مهمی در این صمیمیت داشته نباید غافل شویم. فرزندان جوان همسایه، همیشه اولین گزینه برای ازدواج بودند و تعداد بسیاری از آن ها از کودکی دلباخته همدیگر شدند، اما مجموعه داستان خاندان روکسبی (The Rokesbys) درباره وصلت هایی متفاوت است. فراموش نکنید که خانواده های بریجرتون و روکسبی قبل از هر چیز نجیب زادگانی پایبند به اصول و قوانین هستند و مانند دیگر انگلیسی های قرن هجدهم، با سرسختی از شهرت نیک خود محافظت می کنند. در این شرایط وقتی یک عضو سرکش خانواده بیش از حد از سنت ها فاصله می گیرد، دختری دزدیده می شود یا هر بی آبرویی دیگری که تنها نام یک همسر آبرومند قدرت پاک کردن آن را دارد رخ می دهد، این دو خاندان اشرافی انتخاب اول هم هستند و جولیا کویین این نوع وصلت ها را برای بیان داستان های عاشقانه خود انتخاب کرده است. او انگلیس سال های 1700 را با مهارت به تصویر کشیده است و نتیجه تلاش و زمان او، داستانی لطیف و رویایی است که خاطره آن تا مدت ها در ذهن شما خواهد ماند.
نکوداشت های کتاب رسوایی جورجی
- کویین با قدرت به تکمیل مجموعه داستان های عاشقانه تاریخی خود ادامه می دهد. (Booklist)
- این اثر تمام شوخ طبعی، لطافت و عشقی که از جولیان کویین انتظار داریم را به ما نشان می دهد! (EW. com)
- روایتی جذاب از تبدیل ناامیدی و استیصال به عشق و امید. مطالعه آن به شدت توصیه می شود! (Publishers)
در بخشی از کتاب رسوایی جورجی می خوانیم
جورجی صبح روز بعد که از خواب بیدار شد اصلاً حال وحوصله نداشت. می دانست نباید از نیکلاس عصبانی باشد. آن هم به خاطر اینکه اصرار داشت به اتاقش برگردد، درحالی که خودش برای مداوای مرد مجروحی می رفت که در اسطبل انتظارش را می کشید. ولی احساسات همیشه منطقی نیستند.
خسته هم بود.
یک اتاق خیلی کوچک، یک تخت نسبتاً زهواردررفته، پنج زن با موهای بلند و سه گربه. راحت، تنها کلمه ای بود که هیچ کدام از آن ها چیزی درموردش نگفته بودند. سم، مهتری که از اوبری هال آمده بود، با دارسی مهربان بود. ننویی از اسطبل آورده و آن را محکم به الوارهای سقف بسته بود. البته اول آن را به جورجی پیشنهاد کرده بود، ولی آن را برای دارسی آورده بود و با اینکه جورجی با اشتیاقی کنجکاوانه تماشا می کرد! ولی آن را نپذیرفت. بنابراین دارسی در آن خوابید و مارسی با اصرار مادرش روی زمین خوابید. بااین حال سه زن مجبور شدند در تختی بخوابند که برای دو نفر راحت بود. جورجی با ضربۀ آرنج ماریان به بازویش و مزه ی بددهان خودش از خواب بیدار شد. ذره ای هم عصبانیتش از شب پیش فروکش نکرده بود. حالا که خانم ها مشغول پیاده و دوباره بار زدن کالسکه ها در جلوی محدودۀ اسطبل بودند، او به دنبال نیکلاس گشت. اگر نمی توانست در طبابتش به او کمک کند، دست کم می توانست مجبورش کند تا همه چیز را برایش تعریف کند.
شناسنامه کتاب رسوایی جورجی
-
نویسنده: جولیا کویین
-
مترجم: نشاط رحمانی نژاد
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر طلوع ققنوس
- تعداد صفحات: 320
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
تمام علاقه مندان به داستان های عاشقانه-تاریخی از مطالعه این رمان لذت می برند.امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.