درباره کتاب اردوی زمستانی
اردوی زمستانی پنجمین رمان امانوئل کارر است. کارر در سال ۱۹۹۵ برای این رمان که در سال ۱۹۹۸ کارگردان مشهوری مثل کلود مییه فیلم آن را ساخت جایزه ی فمینا را دریافت کرد. نیکلا شخصیت اصلی این داستان ا ست که همان طور که از عنوان آن پیداست در یک اردوی زمستانی اتفاق می افتد.
خلاصه کتاب اردوی زمستانی
ردر این رمان داستان پسری خجالتی روایت می شود یک بچه ی ترسو و تا حدی منزوی که هیچ دوست واقعی ندارد. همواره سعی می کند وارد جمع شود اما موفق نمی شود از حضور در جمع گریزان است. از بدو ورود به رغم میلش تفاوت او با دیگران آشکار می شود؛ پدرش اجازه نمی دهد او با مینی بوس برود و خودش اورا به ویلای کوهستانی می رساند. داستان به شکلی کم و بیش پیش پاافتاده آغاز می شود اما این احساس که نیکلا در خطر است از همان آغاز وجود دارد. انگار قرار است یک اتفاق مهم و غیر قابل پیشگیری بیفتد. نویسنده داستانش را با استادی پیش می برد چون بی آنکه مخاطب متوجه شود آن را در فضایی عجیب و خفقان آور قرار می دهد. از خلال سؤالات و شبهه هایی که این کودک مطرح می کند مضمون های بسیاری سربرمی آورند، مضمون هایی که بعضی خاص دنیای کودکانند و بعضی جهانی، مضمون هایی مثل عادی بودن، گناه، تمایل به مثل دیگران بودن، اهمیت گروه، ترس از طردشدن.
درباره نویسنده کتاب اردوی زمستانی
امانوئل کارِر (Emmanuel Carrère؛ ۹ دسامبر ۱۹۵۷) نویسنده، پدیدآور، فیلم نامه نویس و کارگردان فیلم اهل فرانسه است.وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه فمینا و جایزه رنودو شده است. او فرزند لوئیس اودوارد کارر، که اغلب پس از مادرش، مورخ و عضو فرانسویایز آادمی، هلن کارر d'Encausse شناخته می شود، لوئیس کاریر d'Encausse است. او همچنین پسر عموی فیلسوف فرانسوا زورابیویشویلی است.

درباره مترجم کتاب اردوی زمستانی
منیره اکبرپوران در دی ماه ۱۳۶۳ در تبریز به دنیا آمده است و اکنون دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه بهشتی است. او در حوزه های ادبیات ترکیه، ادبیات فرانسه و جامعه شناسی ادبیات پژوهش می کند و تاکنون کتاب هایی را از فرانسه به فارسی، و از فارسی به ترکی ترجمه کرده است. اکبرپوران همچنین مجموعه شعری را نیز به زبان ترکی سروده و در باکو منتشر کرده است. او به زبان های ترکی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی مسلط است.
قسمتی از کتاب اردوی زمستانی
برایش تعریف کرده بود که چطور یکى از همکلاسهاى هاى سابقش، حین بازى، تپانچه را به طرف برادر کوچکش گرفته بود، بدون اینکه به ذهنش برسد که ممکن است تپانچه پُر باشد. پسر ماشه را فشار داده بود و گلوله به قلب برادر کوچک خورده بود. بعد چه اتفاقى افتاده بود؟ با آن بچه ى قاتل چه کار کرده بودند؟ نمى توانستند او را تنبیه کنند، چون تقصیر او نبوده و در ضمن خودش به اندازه ى کافى تنبیه شده بود. پس دلدارى اش داده بودند؟ اما چطور مى توان به بچه اى که چنین کارى کرده دلدارى داد؟ آدم چه باید بگوید؟ مى شود بغلش کرد و گفت مهم نیست ؟ پدر و مادرش مى توانند چنین کارى کنند و با مهربانى به او بگویند که همه چیز مرتب است؟ نه، پس چى؟ شاید سعى کنند به او دروغ بگویند و به تو بقبولانند که این چیزى که مى گویند حقیقت دارد؟ که گلوله خود به خود شلیک شده و تپانچه دست او نبوده ، که تقصیر نداشته…؟
ویلاى کوهستانى پُر از جسد بود، تلى از اجساد بچه ها. اما نیکلا و هودکان از آنجا بیرون نمى روند، آنها تمام شب را همانطور چسبیده به هم مى مانند و گاهى جارى شدن مایع گرمى را بر گونه شان حس مى کنند که ممکن است خون جارى شده از یک زخم باشد یا اشک هاى دیگرى. آنها با ترس و لرز آنجا مى مانند. شب تمامى ندارد و حتى ممکن است آنها هیچ وقت از آنجا بیرون نروند.
شناسنامه کتاب اردوی زمستانی
- نویسنده: امانوئل کارر
- ترجمه: منیره اکبرپوران
- انتشارات: مروارید
- تعداد صفحات: ۱۴۳
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
معرفی رمان صورت حساب اثر یوناس کارلسون









































