معرفی رمان یک مشت تمشک اثر اینیاتسیو سیلونه

  جمعه، 31 اردیبهشت 1400   زمان مطالعه 5 دقیقه
معرفی رمان یک مشت تمشک اثر اینیاتسیو سیلونه
یک مشت تمشک از جمله آخرین رمان‌هایی است که اینیاتسیو سیلونه – نویسنده ایتالیایی – در زندگی خود نوشته است. این رمان مشابه تمام کتاب‌های ترجمه شده از این نویسنده به نقد ایدئولوژی می‌پردازد و تلاش دارد که توجه خواننده را به روابط انسانی جلب کند.

درباره کتاب یک مشت تمشک

سیلونه، نویسنده و سیاستگذار ایتالیایی در سال 1900 به دنیا آمد. 15 سال بعد اعضای خانواده خود را در زلزله ای از دست داد و در 27 سالگی به اتحاد جماهیر شوروی رفت. وی سه سال بعد در سوییس اقامت گزید و در آن جا مبارزاتش را با سیاست های جوزف استالین آغاز کرد.

وی در دوره ای از زندگی اش از افسردگی رنج می برد و از همین رو حدود یک سال تحت مراقبت های بالینی قرار گرفت. بعد از بهبودی نسبی اش بود که او نوشتن نخستین رمانش را آغاز کرد؛ رمانی که در چند سال به زبان های دیگر هم ترجمه و بارها تجدید چاپ شد.

در رمان «یک مشت تمشک» با شخصیت ها و عقاید متفاوتی روبه رو هستیم و مخاطب با نگاهی به زندگی نویسنده آن درمی یابد که وی در سراسر رمان به تجربیات زندگی خود تکیه کرده و وقایع داستان را این گونه به پیش برده است. خواننده این رمان از برنامه های حزب سیاسی مطلع می شود و شخصیت های داستانی را مشاهده می کند که تمام تلاش خود را به کار می بندند تا در رقابت مغلوب نشوند.

خلاصه داستان یک مشت تمشک

در دهکده سن لوگا، واقع در جنوب ایتالیا، حزب کمونیست ایتالیا در حال عضوگیری و سازمان دهی تشکیلات حزبی خودش است. حزب کمونیست ایتالیا در چنین شرایطی تصمیم می گیرند تا فعالیت سیاسی خود را علنی کند ، بدیهی است که در این راه از حمایت سیاسی و مالی برادر خوانده بزرگش ( حزب کمونیست شوروی) برخوردار بود. مرکز فعالیت حزب در دره سن لوکا قرار داشت و رولو دوناتیس که از اهالی همین دره بود به عنوان مسئول دفتر سیاسی حزب در سن لوکا انتخاب شده بود. روکو دوناتیس سالها در حزب خدمت کرده و مأ موریتهای مختلفی را اجرا کرده بود . رهبری حزب در رم کاملاً او را می شناخت و به او اعتماد کامل داشت . روکو با دختری اطریشی و یهودی مسلک به نام استلا زندگی می کرد.آنها در حزب با هم آشنا شده بودند، مجموعه ای از همین دلایل بود که حزب را از نظر مومنانش بالاتر از هر حقیقتی قرار می داد ، هر کس هر آنچه که نداشت را در حزب جستجو می کرد، هر آنچه که از کودکی ، نوجوانی و جوانی در آرزوی به دست آوردنش شب ها به خواب می رفت و صبح ها از خواب بر می خواست. قدرت، شهرت، عشق، عدالت ، حقیقت، مبارزه با فساد یا نابرابری ، فقر و فحشا و... همه و همه در حزب یافت می شد. حزب برای فرصت طلبان راهی برای رسیدن به مکنت و نردبان ترقی قدرت بود و برای مومنان صادق و متعصب خود مظهر حقیقت و عدالت اجتماعی و نیروی پیشرو برای رهبری گذارا از بورژوازی به تولید سوسیالیستی...

درباره نویسنده کتاب یک مشت تمشک

سیلونه دوران کودکی را با فقر و تنگدستی گذراند و در زمین لرزه سال ۱۹۱۵ ایتالیا پدر و مادر و پنج برادر خود را از دست داد. در ۱۹۲۱ به حزب کمونیست ایتالیا پیوست و با دستگاه فاشیستی موسولینی به مبارزه پرداخت. در ۱۹۲۷ سفری به شوروی کرد و پس از بازگشت از آن سفر مانند همکاران دیگر خود آندره ژید و آرتور کوستلر و غیره راه مستقلی در پیش گرفت، چنان که در ۱۹۳۰ از حزب کمونیست استعفا داد. وی به علت فعالیتهای سیاسی ناگزیر شد در ۱۹۳۰ به سویس بگریزد.

قسمتی از کتاب یک مشت تمشک

اگر نمردن مهم است، پس نوع زندگی کردن نیز چندان اهمیتی ندارد. (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۱۶)

برایم تعریف کرده که وقتی بچه بوده و پدر و مادرش مجبور شده بودند با عجله خانه خود را رها کرده فرار کنند، او حرف های آن ها را شنیده و هرگز فراموش نکرده. پدر و مادرش، متوجه نبودند که دختر کوچکشان حرف هایشان را می شنود. مادر از شدت وحشت و عجز گفته «کاش لااقل من و تو تنها بودیم. اگر این بچه را نداشتیم کارها آسانتر می شد.» استلا در آن موقع هشت یا نه سال داشته. برایم تعریف کرده که چطور آن شب تا صبح گریه کرده و بعد سوگند خورده که هرگز صاحب بچه نشود. (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۳۸)

داستان ها فقط برای کسانی که به آن ها فکر نمی کنند، کهنه و قدیمی می شوند، نه برای کسی که مدام به یادشان باشد. (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۴۱)

تحولاتی که در نتیجه جنگ پیش آمد، در آن دره دور دست نیز حوادث و امیدهایی همراه داشت. ولی عاقبت، چون سال های دیگر، باران آمد، برف بارید، و فقرا همچنان فقیر ماندند. (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۸۲)

اسکار گفت: «صبر و تحمل هرگز شکم را سیر نمی کند.»
ماسیمیلیانو گفت: «ناامیدی هم همینطور. برای سیر کردن شکم، آش لازم است.» (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۱۰۹)

بزرگ ترین نعمت، تربیت صحیح فرزندان است. (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۱۳۰)

انقلاب نمی تواند بر ضد دوستان باشد. (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۱۸۰)

آیا می توان به خاطر وحشت از درد عشق، از عشق چشم پوشید؟ (کتاب یک مشت تمشک – صفحه ۱۸۶)

شناسنامه کتاب یک مشت تمشک

نویسنده: اینیا تسیو سلیونه

مترجم: بهمن فرزانه

ناشر: امیر کبیر

تعداد صفحات: 264


دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
همسر رهبر معظم انقلاب: آقای ما اجازه نمی‌دهد که در خانه، غیر از برنج کوپنی استفاده کنیم و آن هم کفاف خوراک ما را بیش از یک بار در هفته نمی‌دهد (650 نظر) نگاهی به سفره مفصل و تمام و کمال حضرت ابوالفضل در منزل شاه نشین علی دایی+عکس/ از گل آرایی و شمع‌دان‌هایی طلایی تا پَک هایی لاکچری و جذاب (111 نظر) نگاهی به ماشین مازراتی هوش پران علی دایی که همه آرزوشو دارن/ شهریار فوتبال ایران سوار بر دلبر مشکی😍 (86 نظر) رهبر معظم انقلاب: بعد از فوت پدرم همه‌ی موجودی خانه‌اش 45 هزار تومان شد که نمی‌شد با آن گاز یا یخچال خرید (63 نظر) میز غذای ساده رهبر معظم انقلاب و خوردن غذا در بشقاب استیل/ ساده زیستی ایشان همیشه مثال زدنی است+عکس (50 نظر) مات و مبهوت موندن مهران مدیری از دیدن همزاد خودش تو دورهمی/ چقدرم که شبیه همدیگه هستن!+عکس (37 نظر) مراسم تشییع پدر حامد بهداد، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (36 نظر) رهبر معظم انقلاب: من در کلاس اول ابتدایی چشمانم ضعیف بود و تخته سیاه و چهره معلم رو نمی‌دیدم +ویدیو/ از 13 سالگی عینکی شدم (29 نظر) درخت خرمای بزرگ حیاط باصفای خونه ویلایی زهرا گونش/ نخل های هم قد والیبالیست مشهور ترکیه ای (21 نظر) خلاقیت منحصر به فرد آرایشگر خوش ذوق در تغییر چهره داماد حماسه ساز شد+ویدئو/سلطان بی چون و چرای گریم در سطح خاورمیانه😂 (20 نظر) حضور ساده و بدون تشریفات همسر رهبر معظم انقلاب در یک درمانگاه/ ایشان گفتند من نمی‌خواهم پارتی بازی بکنم+ویدیو (16 نظر) خلاقیت خنده دار هندونه فروش شیرازی، برای فرار از گرما حماسه آفرید/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (17 نظر) هنرمندان و ورزشکارانی که در مراسم نذری پوریا پورسرخ بازیگر سریال کیمیا حضور داشتند/ علی پروین هم بود+عکس (15 نظر) بازیگرانی که در جوانی فوت شده اند + ویدئو با صدای معتمدی سریال گرگ و میش / روحشان شاد چقدر حیف شدن😥 عسل بدیعی، پوپک گلدره و .. (13 نظر) نگاهی به حضور صبحگاهی بازیگران و چهره‌های مشهور در کله‌پزی+عکس/ از الناز شاکردوست و المیرا شریفی مقدم تا احسان خواجه امیری و نسرین مقانلو (9 نظر)
منتخب روز   
(فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌 (فیلم) رهبر معظم انقلاب: به من می‌گویند شما گفتید سوءاستفاده جویان را افشا نکنید / ما حق نداریم افراد را به صرف گمان متهم کنیم سکانس خوشحالی قُباد از بارداری شهرزاد/ قُباد: من تا الان نمیدونستم از این دنیا و از این زندگی چی میخوام اما الان.... (عکس) هدایای ارزشمندی که پزشکیان در پشت صحنه یک هیئت دریافت کرد / خوشا راهی که آغازش با حسین است ... (ویدئو) شعر سوزناک شهریار برای مادر بزرگش که با شنیدنش اشک از چشمانتان سرازیر خواهد شد به یادماندنی ترین سکانس عاشقانه سریال شهرزاد / از بله گفتن شهرزاد تا مرگ مرگ بزرگ آقا نقش دختر رهبر انقلاب در ترمیم دست مجروح ایشان/ فرزند دختری که به پدر اُنس داشت (عکس) شوخی ظریف با آقای ظریف؛ از مقایسه ظریف با مِسی تا انداختن ماسک به شکل آقای رئیس جمهور!! واکنش عضو دفتر رهبر انقلاب به پست اینستاگرامی پسرش با هشتگ برای ایران، پزشکیان