معرفی رمان پیش از آن که بخوابم اثر اس.جی. واتسون

  پنجشنبه، 18 شهریور 1400   زمان مطالعه 7 دقیقه
معرفی رمان پیش از آن که بخوابم اثر اس.جی. واتسون
رمان پیش از آن که بخوابم اولین رمان نویسنده آن یعنی اس جی واتسون در سال ۲۰۱۱ است که توسط خانم شقایق قندهاری ترجمه شده و نشر آموت آن را به چاپ رسانده است.

درباره کتاب پیش از آن که بخوابم

کتاب «پیش از آن که بخوابم» Before I Go to Sleep نوشته ی «اس .جی. واتسون » در سال 2011 منتشر شد. این داستان روایت زنی به نام «کریستین» است که دچار آلزایمر شده است و هیچ چیز را به یاد نمی آورد. او هر بار که می خوابد و خوابش اندکی عمیق می شود، حافظه اش به کلی پاک می شود. زندگی برای این زن که تا قبل از این اتفاق نویسنده بوده هر روز صبح از نو، با فضاها و حس های ناشناخته ای که او را در برگرفته اند، آغاز می شود. «کریستین» هر شب یادداشت هایی از خودش به جا می گذارد تا روز بعد بتواند به کمک آن ها زندگی اش را به یاد آورد. این داستان روانشناسی و تا حدودی جنایی خواننده را همواره در محیط های غیرقابل پیش بینی قرار می دهد.کتاب «پیش از آن که بخوابم» نخستین رمان «اس .جی. واتسون » است که در فضایی مملو از تعلیق و تردید به نگارش درآمده است. این نویسنده براساس سال ها فعالیت و کار در کنار بیماران آلزایمری این اثر را خلق کرده که او را به شهرت جهانی رسانده است. این اثر پس از انتشار به بیش از 40 زبان دنیا ترجمه شد و به یکی از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز تبدیل شد. این کتاب توانست جایزه ی انجمن نویسندگان جنایی جان کریسی در ۲۰۱۱، جایزه رمان جنایی و مهیج سال گالکسی در ۲۰۱۱ و جایزه رمان اول جنایی آلمان در ۲۰۱۲ را از آن خود کند. براساس این داستان «روان جافه» در سال 2014 فیلم سینمایی با بازی «نیکول کیدمن» و «کولن فیرث» ساخت.

خلاصه کتاب پیش از آن که بخوابم

این داستان روایت زنی به نام «کریستین» است که دچار آلزایمر شده است و هیچ چیز را به یاد نمی آورد. او هر بار که می خوابد و خوابش اندکی عمیق می شود، حافظه اش به کلی پاک می شود. زندگی برای این زن که تا قبل از این اتفاق نویسنده بوده هر روز صبح از نو، با فضاها و حس های ناشناخته ای که او را در برگرفته اند، آغاز می شود. «کریستین» هر شب یادداشت هایی از خودش به جا می گذارد تا روز بعد بتواند به کمک آن ها زندگی اش را به یاد آورد. این داستان روانشناسی و تا حدودی جنایی خواننده را همواره در محیط های غیرقابل پیش بینی قرار می دهد.کتاب «پیش از آن که بخوابم» نخستین رمان «اس .جی. واتسون » است که در فضایی مملو از تعلیق و تردید به نگارش درآمده است. این نویسنده براساس سال ها فعالیت و کار در کنار بیماران آلزایمری این اثر را خلق کرده که او را به شهرت جهانی رسانده است. این اثر پس از انتشار به بیش از 40 زبان دنیا ترجمه شد و به یکی از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز تبدیل شد. این کتاب توانست جایزه ی انجمن نویسندگان جنایی جان کریسی در ۲۰۱۱، جایزه رمان جنایی و مهیج سال گالکسی در ۲۰۱۱ و جایزه رمان اول جنایی آلمان در ۲۰۱۲ را از آن خود کند. براساس این داستان «روان جافه» در سال 2014 فیلم سینمایی با بازی «نیکول کیدمن» و «کولن فیرث» ساخت.

درباره نویسنده کتاب پیش از آن که بخوابم

استیو اس. جی. واتسون استیو (متولد 1971) نویسنده انگلیسی است. او در سال 2011 با رمان " پیش از آنکه بخوابیم " شروع به کار کرد. حق چاپ این کتاب در 42 کشور مختلف دنیا به فروش رسیده است و این یک پرفروش بین المللی است. واتسون در استوربریج، در میدلندز غربی متولد شد. وی در دانشگاه بیرمنگام به تحصیل رشته فیزیک پرداخت و سپس به لندن نقل مکان کرد، جایی که در بیمارستان های مختلفی کار کرد و به عنوان شنوایی سنج در تشخیص و درمان کودکان کم شنوا تخصص داشت. در عصرها و آخر هفته ها داستان می نوشت. در سال 2009 واتسون برای اولین در دوره نوشتن رمان در آکادمی فابر پذیرفته شد. نتیجه اولین کار او ، "پیش از آنکه بخوابیم" بود. وی در آخرین شب از دوره با نماینده ادبی کلر کونویل آشنا شد و وی موافقت کرد که وی را معرفی کند. این کتاب در سال 2011 منتشر شد. دومین رمان واتسون با نام "زندگی دوم" در فوریه 2015 منتشر شد و دو کتاب دیگر نیز برای سالهای 2017 و 2019 برنامه ریزی شده بودند.

اس جی واتسون

ترجمه کتاب پیش از آن که بخوابم به زبان فارسی

کتاب «پیش از آن که بخوابم» نوشته ی «اس .جی. واتسون » را انتشارات آموت با ترجمه ی «شقایق قندهاری» در سال 1391 منتشر کرده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «شقایق قندهاری» مترجم پرکار ایرانی تا امروز بیش از پنجاه اثر به فارسی ترجمه کرده و چندین جایزه دریافت کرده است. از ترجمه ی دیگر او می توان به «ناخوش احوال»، «عشق زن خوب» و «ده راز موفقیت و آرامش درونی» اشاره کرد

قسمتی از کتاب پیش از آن که بخوابم

اسم من کریستین لوکاس است و من چهل و هفت سال دارم. به بیماری فراموشی مبتلا شده ام. اینجا؛ روی این تخت نا آشنا نشسته ام، و دارم سرگذشت زندگی ام را در لباسی ابریشمی می نویسم که مرد طبقه پایین که بهم می گوید شوهر من است و اسمش بن است از قرار معلوم به مناسبت تولد چهل و شش سالگی ام برایم خرید. اتاق ساکت است و تنها نور به لامپ نارنجی رنگ ملایمی مربوط می شود که روی پاتختی است. حس می کنم انگار به حالت معلق در برکه ای نور شناور هستم.

این آلبوم برایم می گوید چه کسی هستم، ولی هنوز هم دلم نمی خواهد لایش را باز کنم. می خوام مدتی همین جا بنشینم؛ در حالی که کل گذشته محو و مبهم است. در وضعیت تعلیق و بلاتکلیفی ام؛ جایی بین احتمال و واقعیت. از کشف گذشته ام وحشت دارم؛ از آن چه به دست آورده ام و آن چه به دست نیاورده ام.

به اتاق خواب برمیگردم. عکس هنوز تو دستم است آن را جوی خودم میگیرم. میگویم: «چه خبر شده است؟ تو کی هستی؟» دارم جیغ میکشمو اشک ها از صورتم جاری اند. مرد با چشمانی نیمه بازروی تخت سرجایش نشسته است. صورتش خواب آلود است و هیچ نشانی از کلافگی در چهره اش نیست. و میگوید:«من شوهرت هستم. ما سالهاست با هم ازدواج کرده ایم.» می خواهم بدوم, ولی جایی برای رفتن نیست. می پرسم:«منظورت چی است که سالهاست که با هم ازدواج کرده ایم؟ چه میخواهی بگویی؟» بلند میشود و میگوید:«بیا بگیرش» و خودش صبر میکند تا آن را بپوشم. پیژامه پایش زیادی گشاد است, زیرپوش او سفیر است ؛ مرا یاد پدرم می اندازد. او میگوید:«ما سال هزار و نهصد و هشتاد و پنج با هم ازدواج کردیم. بیست و
پنج سال پیش. تو…» حس میکنم دیگر خونی در صورتم جریان ندارد و اتاق دور سرم میچرخد. ساعتی در جایی نامشخص از خانه صدا میکند که صدایش به بلندی یک چکش است:«چی؟…اما…چه طوری؟…»

وقتی دستم را به طرف صابون دراز می کنم، حس می کنم یک مشکلی وجود دارد. اولش سر در نمی آورم؛ ولی بعد می فهمم مشکلی چی است. دستی که دارد صابون را برمیدارد، شبیه دست من نیست. پوست دست چین و چروک خورده،ناخن ها نامرتب و جویده جویده است و روی انگشت سوم یک حلقه ی طلای ساده است. یک لحظه خیره میشوم، بعد پیچ و تابی به انگشت هایم میدهم. انگشت های دستی که صابون را نگه داشته هم تکان می خورد. بریده بریده نفس میزنم و صابون با ضربه ی خفیفی تالاپی میفتد توی دستشویی. سرم را بالا می آورم و توی آینه نگاه می کنم. چهره ای که از تو آینه به من نگاه می کند، چهره ی من نیست…

خاطراتی هستند که در نبودشان وضعیتم به مراتب بهتر است. چیز هایی که همان بهتر تا ابد گم و گور شوند و از دست بروند. نگاهی به توبی کردم که در فاصله ای از ما می دوید. باز یک مغز مرده شور برده ناقص در جسمی سالم…

امشب وقتی بخوابم، ذهنم هر آنچه که امروز میداند پاک و محو میکند. هر کاری که امروز به انجام رساندم، پاک میشود و محو. فردا صبح همانگونه از خواب بیدار میشوم که امروز صبح بیدار شدم پ، در حالی که خیال میکنم هنوز بچه ام. خیال میکنم هنوز زندگی و دنیایی حق انتخاب پیش رویم دارم. و آن وقت، دوباره، به این پی میبرم که اشتباه کرده ام. من قبلا انتخاب هایم را کرده ام. و نیمی از زندگی و عمرم را پشت سر گذاشته ام.

شناسنامه کتاب پیش از آن که بخوابم

  • نویسنده: اس.جی. واتسون
  • مترجم: شقایق قندهاری
  • ناشر: آموت
  • تعداد صفحات: 470
  • نسخه صوتی:دارد
  • نسخه الکترونیکی: دارد

شناسنامه کتاب صوتی پیش از آن که بخوابم


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها