درباره کتاب پس از تاریکی
تنهایی آدم موضوعی محوری در آثار هاروکی موراکامی است و در کتاب بعد از تاریکی هم بار دیگر به این مفهوم می پردازد. موراکامی در این داستان مخاطب را به گردشی شبانه در شهر توکیو می برد و فضای سردی را روایت می کند که شخصیت اصلی آن دختری است که تمام زندگی اش را صرف درس خواندن کرده تا سایر ضعف هایش را بپوشاند.
بعد از تاریکی (After Dark) شاید جزء محدود آثار هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) است که با زبان روایی ساده و گیرا و واقع گرایانه مباحث روان شناسانه و جامعه شناسانه زندگی جوان های امروز ژاپن، به خصوص دخترها و زنان را بیان می کند.
ماری قهرمان اصلی داستان، دختری نوزده ساله است که برای رهایی از خانه و فرار از سایه خواهری که به خاطر زیبایی مورد توجه همه قرار دارد، شب ها به بهانه مطالعه به رستورانی پناه می برد. ماری، همیشه در مقایسه ظاهری خود با خواهرش، خودش را دختری معمولی و زشت می داند که ارزش مورد توجه بودن را ندارد. برای پر کردن این حس دوست داشتنی نبودن، ساعت ها و ساعت ها خودش را غرق در مطالعه درس های دانشگاه می کند!
بعد از تاریکی داستان یک شب ظاهرا معمولی اما بسیار مهم از زندگی ماری ست که از دقایقی قبل از نیمه شب شروع و تا دقایقی قبل از شروع روز و ورودش به روشنایی تمام و به پایان می رسد. شبی که ماری ناخواسته وارد ماجراهایی شده و با دوستان جدیدی آشنا می شود که این آشنایی و همراهی در طول داستان منجر به شناخت جدیدی از خودش می شود. حس ارزشمند و صاحب تفکر بودن به ماری شناختی ارزشی ورای زیبایی ظاهری به خودش می دهد. با پایان داستان این دختر با هویتی جدید از تاریکی به روشنایی حقیقی نسبت به زندگی خود قدم برداشته و روز جدید را با هویتی جدید آغاز می کند.
خلاصه داستان پس از تاریکی
شخصیت اصلی رمان پس از تاریکی”ماری آسای” است و دیگر ماجراها و شخصیت ها حول محور او حضور دارند. رمان پس از تاریکی در بسیاری جهات از تکنیک های سینمایی بهره گرفته است. حضور دوربین به عنوان ناظر، zoom in و zoom out کردن های دوربین خصوصا در فصل دوم بسیار پررنگ است. همینطور Dissolve شدن از یک صحنه به صحنه ای مشابه در لوکیشن و زمانی دیگر بهره می برد.
جایی که تلویزیون آشپزخانه ی منزل شیراکاوا در انتهای فصل ۱۴ موجودات عجیب اعماق دریا را نشان می دهد و بعد در ابتدای فصل بعد موجودات اعماق دریا هستند اما این بار در تلویزیون هتل آلفاویل جایی که ماری و کوروگی به تماشا نشسته اند. رمان پس از تاریکی سراسر پر است از حضور موسیقی های مختلف. در ابتدای فصل، متن مانند یک فیلم سینمایی با موسیقی آغاز و در انتهای بسیاری از فصل ها با موسیقی ای به پایان می رسد.
شاید بتوان گفت درونمایه و تم اصلی رمان پس از تاریکی در پاراگراف آغازین فصل اول و حتی به طور خلاصه تر در خط اول این فصل آمده است.
در آمیخته شدن حقیقت و دنیای ماورا چیزی است که موراکامی توانسته در این داستان نیزهمانند سایر کارهایش به تصویر بکشد. حضور موسیقی در تمامی این داستان حس می شود و نام کتاب نیز همانطور که در بخش های اولیه داستان شرح داده شده گرفته شده از آهنگ “پنج نقطه پس از تاریکی” ساخته شده توسط کورتیز فولر است.
اتفاقاتی که برای ماری آسای، که در رستوران دنی در حال خواندن یک کتاب است و خواهرش که در رختخواب خفته است در طی یک شب رخ می دهد ماجرای اصلی است که موراکامی آن را نقل می کند. وی همانند کتاب های کافکا در کرانه (کافکا در ساحل) و یک کیو هشتاد و چهار، در این رمان کوتاه نیز جریان داستان را به دو بخش تقسیم کرده، در قسمت اصلی ماری پس از آشنایی و صحبت با پسر جوانی درگیر یک ماجرای انتقام جویی که میان گروه مافیای ژاپنی و فرد دیگری بوجود آمده می شود.
در بخش دیگر که می توان آن را قسمت مرموز و اسرارآمیزتر داستان نامید موراکامی ماجرای اری آسای که به طور غیر معمولی روبروی یک تلویزیون در اتاق خود به خواب فرو رفته است را روایت می کند.
درباره نویسنده کتاب پس از تاریکی
"هاروکی موراکامی" در سال 1949در شهر کیوتو به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده بود. پدرش کشیشی بودایی و مادرش دختر یک بازرگان بود؛ هر دوی آنها ادبیات ژاپنی تدریس می کردند.
موراکامی از دوران کودکی به موسیقی، نوشتن و خواندن آثار نویسندگان اروپایی و آمریکایی علاقه بسیاری داشت.
در نوشته های این نویسنده ژاپنی درون مایه ها و مضامین علمی_تخیلی، فرا واقع گرایی و جادو دیده می شود و منتقدان یکی از علت های جذابیت نوشته های او را در همین امر دانسته اند. کتاب های موراکامی پس از انتشار نه تنها در ژاپن بلکه در سطح بین المللی همواره پر فروش می شوند و گاهی در مدتی کوتاه میلیون ها نسخه از آنها به فروش می رسد.
بیشتر آثار موراکامی به زبان های مهم دنیا ترجمه شده و توانسته اند جوایز مهم ادبی را بربایند از جمله جایزه جهانی فانتزی، جایزه داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزه فرانتس کافکا و...
از مهم ترین آثار موراکامی می توان به کافکا در ساحل، کتابخانه عجیب، تعقیب گوسفند وحشی، سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش و.... اشاره کرد.
این نویسنده هم اکنون در اویسو، کاناگاوا که یک منطقه مسکونی در ژاپن است زندگی می کند و یک دفتر کار در شهر توکیو دارد.
قسمتی از کتاب پس از تاریکی
هر قدر داد می زنم نان برشته ام را تا می توانید تُرد کنید، یک دفعه هم نشده طبق دلخواهم عمل کنند. نمی توانم بفهمم چرا. سر فرهنگ سختکوشی و تکنولوژی والا و اصول بازاریابی ژاپنی که رستوران های زنجیره ییِ دنی همیشه دنبالش می کند چه آمده؟ ترد کردن نان برشته که کار مشکلی نیست، هست؟ خب، پس چرا نمی توانند بکنند؟
به طرف تلویزیونی در کنج اتاق می چرخد و آرام آرام پیش می رود : تلویزیون کاملاً مربع مشکی سونی. صحنه تاریک است و مثل نیمۀ تاریک ماه مرده، اما دوربین انگار به نوعی حضور در آنجا پی برده ــ یـا شاید یک جور برات شدن باشد. ما بی حرف در این حضور یا پیش آگاهی با دوربین شریک می شویم و به پرده از نمای درشت زل می زنیم. چشم براه می مانیم. نفس در سینه حبس می کنیم و گوش می دهیم.
دادگاه مثل یک مجتمع سینمایی است. کنار در ورودی یک تابلو نصب کرده اند این هوا و آنجا چیزی مثل برنامۀ شروع فیلم ها را نوشته اند و تو یکی را بر می داری که برایت جالب به نظر می رسد و می روی و می نشینی و تماشا می کنی. هر کسی می تواند برود تو. فقط دوربین عکاسی و ضبط صوت مجاز نیست. خوراکی هم. مجاز هم نیستی حرف بزنی. بعلاوه صندلی ها تو هم است و اگر چرت بزنی، پلیس دادگاه می آید سر وقتت. اما جای گِله نیست: ورود آزاد است.
تلویزیون روشن است. اِری با بلوز ـ شلوار پیژامه از توی صفحه به بیرون نگاه می کند. حلقۀ مویی روی پیشانیش افتاده است. سرمی جنباند تا آن را پس بزند. دست هایش را به شیشۀ طرف خود فشار می دهد و رو به ما حرف می زند. انگار کسی است که در یک آکواریم خالی گیر افتاده باشد و بخواهد از تنگنای خود از پشت شیشۀ ضخیم برای بیننده حرف بزند. اما صدایش به ما نمی رسد. نمی تواند هوا را در اینجا به نوسان درآورد.
می گوید: «می دانی چی فکر می کنم؟ به نظرم خاطره ها شاید سوختی باشد که مردم برای زنده ماندن می سوزانند. تا آنجا که به حفظ زندگی مربوط می شود، ابداً مهم نیست که این خاطرات به درد بخور باشند یا نه. فقط سوخت اند. آگهی هایی که روزنامه ها را پر می کنند، کتاب های فلسفه، تصاویر زشت مجله ها، یک بسته اسکناس ده هزار ینی، وقتی خوراک آتش بشوند، همه شان فقط کاغذند. آتش که می سوزاند، فکر نمی کند، آه، این کانت است، یا آه، این نسخۀ عصر یومیوری است، یا چه زن قشنگی! برای آتش اینها چیزی جز تکه کاغذ نیست. همه شان یکیست. خاطرات مهم، خاطرات غیرمهم، خاطرات کاملاً بدرد نخور: فرقی نمی کند ــ همه شان فقط سوخت اند.
با روشنایی روز کلاغ ها دسته دسته به جستجوی غذا می آیند. بال های سیاه چرب شان در آفتاب صبحگاهی برق می زند. دوگانگی برای کلاغ ها به اندازۀ آدمیزاد اهمیت ندارد. مهم ترین علاقۀ انفرادی شان تأمین خوراک کافی برای حفظ خود است. کامیون های زباله هنوز همۀ زباله ها را جمع نکرده اند. آخر این شهر عظیمی است و حجم چشمگیری زباله تولید می کند. کلاغ ها با فریادهای گوشخراش مثل بمب افکن های کوچکی بر تمام قسمت های شهر فرود می آیند.
شناسنامه کتاب پس از تاریکی
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: مهدی غبرایی
ناشر: کتابسرای نیک
تعداد صفحات: 190