میسوفونیا (Misophonia) یک وضعیت حسی است که باعث حساسیت شدید به صداها یا محرک های خاص می شود که در غیر این صورت به عنوان محرک شناخته می شود. علت دقیق میسوفونیا ناشناخته است، اما ترکیبی از عوامل عصبی (مرتبط با مغز)، ژنتیکی و روانی احتمالاً نقش دارند. در حال حاضر هیچ درمانی برای میسوفونیا وجود ندارد. با این حال، برخی از درمان ها و استراتژی های مقابلهای ممکن است به شما یا یکی از نزدیکانتان کمک کند تا علائم را بهتر مدیریت کنید و اثر محرکها را کاهش دهید.
میسوفونیا یک وضعیت حسی است که باعث حساسیت شدید به صداها یا محرک های خاص می شود که در غیر این صورت به عنوان محرک شناخته می شود. هنگام شنیدن صداهای محرک، فرد مبتلا به این بیماری ممکن است واکنشهای شدید احساسی، فیزیولوژیکی و رفتاری را تجربه کند. این احساسات می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما ممکن است شامل خشم، تحریک، انزجار یا اضطراب باشد. در حالی که محرک ها می توانند متفاوت باشند، صداهای تحریک کننده رایج جویدن غذا، تنفس، بلعیدن یا ضربه زدن است.
علت دقیق میسوفونیا ناشناخته است، اما ترکیبی از عوامل عصبی (مرتبط با مغز)، ژنتیکی و روانی احتمالاً نقش دارند. میسوفونیا اغلب در دوران کودکی یا نوجوانی ایجاد می شود و تمایل دارد در طول عمر ادامه یابد. محققان به تازگی شروع به کشف میسوفونیا کردهاند، بنابراین تشخیص دقیق این وضعیت دشوار است. با این حال، تحقیقات اولیه نشان می دهد که 20٪ از بزرگسالان ممکن است با این بیماری زندگی کنند، که می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد.
در حال حاضر هیچ درمانی برای میسوفونیا وجود ندارد. با این حال، برخی از درمان ها و استراتژی های مقابلهای ممکن است به شما یا یکی از نزدیکانتان کمک کند تا علائم را بهتر مدیریت کنید و اثر محرک ها را کاهش دهید.
علائم میسوفونیا شامل یک واکنش شدید احساسی و فیزیولوژیکی به محرک های خاص است. این صداهای تحریک کننده می توانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند، اما معمولاً شامل جویدن، تنفس، بو کردن، بلعیدن، ضربه زدن و خرت کردن می شوند. علائم همچنین می تواند از خفیف (مثلاً تحمل کم برای صداهای خاص) تا شدید (مثلاً تمایل به حمله به فرد یا وسیله ای که صدا را تولید می کند) متغیر باشد. برای برخی از افراد مبتلا به میسوفونیا، محرک ها می توانند با یک فرد خاص مرتبط باشند (مثلاً صدای جویدن مادر یا تنفس برادر).
هنگامی که در معرض صداهای تحریک کننده قرار می گیرند، افراد مبتلا به میسوفونیا ممکن است این موارد را تجربه کنند:
واکنش های عاطفی شدید: عصبانیت، تحریک پذیری، عصبانیت، انزجار یا اضطراب. این پاسخهای احساسی میتوانند شدید باشند و ممکن است به تمایل به فرار یا اجتناب از موقعیت یا صدای محرک منجر شوند.
تغییرات فیزیولوژیکی: صداهای تحریک کننده می توانند پاسخ "جنگ یا گریز" بدن به استرس را فعال کنند، که می تواند باعث افزایش ضربان قلب، تعریق ، تنش عضلانی یا افزایش هوشیاری شود.
تأثیر منفی بر زندگی روزمره: میسوفونیا می تواند به طور قابل توجهی بر عملکرد روزانه و کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد. ممکن است منجر به کناره گیری اجتماعی، مشکلات در روابط یا اجتناب از موقعیتها، افراد یا محیط هایی شود که محرک ها ممکن است وجود داشته باشند.
علل دقیق میسوفونیا به طور کامل شناخته نشده است و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد. با این حال، برخی از محققان چند نظریه در مورد علت وقوع میسوفونیا ایجاد کرده اند، از جمله:
شیمی مغز: تحقیقات نشان می دهد که قشر منزوی قدامی (AIC) ممکن است در میسوفونیا نقش داشته باشد. AIC بخشی از مغز است که مسئول پردازش عاطفی و شنود است - فرآیندی که شامل درک و تفسیر احساسات در بدن شما می شود. مطالعات با استفاده از اسکنهای تصویربرداری عصبی، فعالیت غیرطبیعی را در AIC افراد مبتلا به میسوفونیا هنگام قرار گرفتن در معرض صداهای محرک نشان دادهاند. این نشان می دهد که AIC ممکن است در واکنش های شدید احساسی و فیزیولوژیکی تجربه شده توسط افراد مبتلا به این عارضه درگیر باشد.
ژنتیک: میسوفونیا اغلب در خانواده ها دیده می شود و نشان می دهد که این بیماری ممکن است به صورت ژنتیکی منتقل شود. تحقیقات اولیه نشان می دهد که نشانگر ژنتیکی نزدیک به ژن TENM2 که در رشد مغز نقش دارد، با احساس خشم هنگام شنیدن صداهای محرک مرتبط است.
عوامل خطر برای ایجاد میسوفونیا به خوبی تعریف نشده است. با این حال، شرایط خاص با افزایش خطر ابتلا به میسوفونیا مرتبط است. این شرایط عبارتند از:
وزوز گوش
اختلال وسواس اجباری (OCD)
اختلالات اضطرابی
سندرم تورت
اگر مشکوک هستید که ممکن است شما یا یکی از نزدیکانتان به میسوفونیا مبتلا شده باشید، بهتر است برای تشخیص مناسب به پزشک یا متخصص سلامت روان خود مراجعه کنید. برای تشخیص این بیماری، احتمالاً ارزیابی کامل علائم و سابقه پزشکی خود را انجام خواهید داد. برای شرایط روانشناختی، ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی به راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) مراجعه میکنند تا بفهمند چه معیارهایی شما را واجد شرایط دریافت تشخیص مناسب میکنند. اما برای میسوفونیا، هیچ معیار تشخیصی مشخصی وجود ندارد که می تواند تشخیص را دشوار کند.
برخی از محققان پیشنهاد می کنند که میسوفونیا یک وضعیت سلامت روان است که در طیف اختلالات وسواسی-اجباری قرار می گیرد. این محققین پیشنهاد می کنند که از معیارهای تشخیصی زیر برای رسیدن به تشخیص میسوفونیا استفاده شود:
تجربه واکنشهای احساسی قوی مانند عصبانیت، تحریک، انزجار، یا اضطراب هنگام شنیدن صداهای محرک
احساس اینکه یک طغیان فیزیکی ممکن است در نتیجه واکنش های عاطفی رخ دهد.
اجتناب از محیطها، موقعیتها یا افرادی که ممکن است با صداهای محرک مرتبط باشند.
داشتن ناراحتی قابل توجه هنگام شنیدن محرک هایی که می تواند در زندگی روزمره و روابط تداخل ایجاد کند.
به خاطر داشته باشید: محققان همچنین پیشنهاد میکنند که برای تشخیص دقیق میسوفونیا، علائم شما نباید به دلیل شرایط پزشکی یا سلامت روان دیگری باشد. این بدان معنی است که ارائه دهنده شما احتمالاً شما را برای سایر بیماری های زمینه ای که ممکن است باعث علائم مشابه شوند، معاینه می کند.
اگرچه هیچ راه رسمی برای تشخیص میسوفونیا وجود ندارد، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی می توانند مصاحبه های عمیقی را برای درک علائم، محرک ها و تأثیری که علائم شما بر زندگی روزمره شما دارند انجام دهند. متخصصان سلامت روان ممکن است از پرسشنامههای استاندارد شده برای ارزیابی پاسخهای عاطفی و روانشناختی شما برای تحریک صداها برای ارزیابی شدت و ماهیت علائم میسوفونیا استفاده کنند.
در موارد دیگر، ارائه دهنده شما از آزمایش های خاصی برای رد سایر شرایط مرتبط استفاده می کند. برای مثال، یک معاینه شنوایی (شنوایی) میتواند تواناییهای شنوایی شما را ارزیابی کند تا هرگونه مشکل مرتبط با شنوایی، مانند وزوز گوش، که ممکن است در علائم میسوفونیا نقش داشته باشد را رد کند.
در حال حاضر هیچ درمانی به صراحت برای درمان میسوفونیا طراحی نشده است. با این حال، هدف از درمان کمک به افراد مبتلا به این بیماری برای مقابله با محرک ها، کاهش استرس و مدیریت اثرات زندگی با حساسیت صوتی بالا است. برنامه درمانی فردی شما با علائم و شدت بیماری شما مطابقت خواهد داشت، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
درمان شناختی رفتاری (CBT): شکلی از گفتار درمانی که می تواند به افراد کمک کند تا افکار و احساسات خود را در ارتباط با صداهای محرک بازسازند. در طول جلسات، درمانگران همچنین می توانند به شما کمک کنند تا راهبردهای مقابله ای را توسعه دهید و نحوه پاسخ شما به محرک ها را تغییر دهید. CBT برای انواع شرایط سلامت روان مورد استفاده قرار می گیرد، و یک مطالعه نشان داد که تقریبا 50٪ از افراد مبتلا به میسوفونیا علائم کمتری را هنگام استفاده از CBT به عنوان نوعی درمان تجربه کردند.
درمان باز آموزی وزوز گوش (TRT): هدف آن آموزش مجدد پاسخ مغز به صداهای محرک با ترکیب صدا درمانی و تکنیک های مشاوره است. برای میسوفونیا، صدا درمانی شامل استفاده از صداهای پس زمینه سطح پایین یا صداهای خنثی (مثلاً نویز سفید، موسیقی ملایم) است که می تواند به کاهش برجسته بودن صداهای تحریک کننده کمک کند. مشاوره به افراد کمک میکند تا یاد بگیرند که از تکنیکهای آرامشبخشی برای به حداقل رساندن واکنشهای شدید هنگام قرار گرفتن در معرض محرکها استفاده کنند.
داروها: برخی از ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی ممکن است داروهای روانپزشکی را برای درمان شرایط رایج همزمان (مانند اضطراب و افسردگی ) برای کاهش علائم میسوفونیا و پاسخ های احساسی پیشنهاد کنند.
از آنجایی که علل دقیق میسوفونیا به طور کامل شناخته نشده است، هیچ راه تضمینی برای جلوگیری از آن وجود ندارد. با این حال، تکنیک های تمدد اعصاب و استراتژی های مقابله ای ممکن است به جلوگیری یا به حداقل رساندن تأثیر محرک ها بر زندگی شما کمک کند. این موارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
ایجاد محیطی آرام برای زندگی یا کار با کاهش صدای غیر ضروری پس زمینه
استفاده از هدفون حذف نویز یا گوش گیر هنگام قرار گرفتن در معرض صداهای محرک
تمرین تکنیکهای کاهش استرس مانند تمرکز حواس ، تمرینهای تنفس عمیق ، یا انجام تمرینات بدنی منظم برای کمک به مدیریت پاسخهای احساسی
اولویت دادن به فعالیتهای خودمراقبتی، مانند خواب کافی ، حفظ یک رژیم غذایی سالم، و شرکت در فعالیتهایی که باعث آرامش میشوند.
شناسایی محرک های خاص خود و تلاش برای به حداقل رساندن قرار گرفتن در معرض صداها در صورت امکان
برنامه ریزی از قبل برای جلوگیری یا کاهش قرار گرفتن در معرض محرک ها در موقعیت های اجتماعی یا محیط های عمومی
میسوفونیا اغلب با سایر شرایط سلامت روانی و پزشکی همراه است، از جمله:
اختلالات اضطرابی: میسوفونیا اغلب با اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی یا اختلال هراس همراه است . تجربه پریشانی عاطفی شدید و پیش بینی مواجهه با صداهای محرک می تواند به افزایش سطح اضطراب کمک کند.
اختلال وسواس فکری اجباری (OCD): میسوفونیا در افراد مبتلا به OCD شایع است، که وضعیتی است که باعث افکار مزاحم و رفتارهای تکراری می شود. ماهیت وسواسی علائم میسوفونیک، که در آن افراد ممکن است با وسواس از صداهای محرک اجتناب کنند یا روی آنها تثبیت شوند، ممکن است با برخی از علائم OCD همپوشانی داشته باشد.
اختلالات پردازش حسی: افراد مبتلا به میسوفونیا ممکن است حساسیت بیشتری به محرک های حسی (یا چیزهایی که حواس پنج گانه را فعال می کنند) فراتر از صداهای محرک داشته باشند. اختلالات پردازش حسی مانند حساسیت مفرط به نور ، لمس یا بافت ممکن است همزمان با میسوفونیا وجود داشته باشد و به چالشهای حسی کلی کمک کند.
وزوز گوش: وزوز گوش وضعیتی است که بدون شنیدن این صداها از بیرون باعث درک صداهای زنگ یا وزوز در بدن شما می شود. شواهد حاکی از آن است که افراد مبتلا به میسوفونیا نسبت به افراد بدون میسوفونیا میزان بیشتری از وزوز گوش دارند.
میسوفونیا میتواند بر هر جنبهای از زندگی، از جمله روابط، مدرسه و کار تأثیر بگذارد. وقتی با میسوفونیا زندگی میکنید، حتی کارهای سادهای مانند خرید مواد غذایی یا اشتراکگذاری یک وعده غذایی با دوستان میتوانند به سرعت دردناک شوند، اگر در معرض صدای تحریک کننده قرار بگیرید. در حالی که میسوفونیا در حال حاضر به درستی درک نشده است، با بررسی بیشتر تحقیقات، افراد بیشتری در مورد این وضعیت یاد می گیرند. اگر میسوفونیا دارید یا فکر میکنید ممکن است این مشکل را داشته باشید، ممکن است به شما کمک کند که به طور آشکار وضعیت و محرکهای خود را با عزیزانتان در میان بگذارید. این می تواند به آنها کمک کند تا یاد بگیرند که حواسشان به عدم ایجاد صداهای خاص در اطراف شما باشد و در حین یادگیری مدیریت محرک ها از شما حمایت کند.
علاوه بر این، یافتن راهبردهای مقابله ای مؤثر ممکن است به آزمون و خطا نیاز داشته باشد. در حالی که شما یا اطافیانتان از میسوفونیا رنج می برید صبور باشید. همچنین میتواند به دنبال کمک حرفهای از درمانگران یا مشاوران متخصص در میسوفونیا یا شرایط مرتبط با حس کمک کند. با حمایت و استراتژی های مناسب، مدیریت چالش های میسوفونیا و داشتن یک زندگی رضایت بخش و سازنده امکان پذیر است.