به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اگر کتاب معروف «آلیس در سرزمین عجایب» را خوانده باشید، احتمالاً می دانید که آلیس دختری بود که روزی در باغی پر از گل، خرگوش سفیدی را دنبال می کند و پشت سر او وارد سوراخی بزرگ در دل زمین می شود. آلیس در آنجا عجیب ترین رویدادها و موجودات را مشاهده می کند.
دنیای بیت کوین هم مانند سرزمین عجایب است. نه تنها سفر خود بیت کوین از آغاز تا به امروز پر از پیچیدگی بوده است، بلکه سفر یک بیت کوینر (عاشق بیت کوین) هم به درون این سرزمین، شگفتی های خاص خودش را دارد. در این مقاله که نوشته جی جی (Gigi)، نویسنده مطرح بیت کوین است، از ماجراجویی های یک بیت کوینر و خودِ بیت کوین می خوانید.
بخش اول: سفر یک بیت کوینر
واکنش طبیعی بیشتر افراد در اولین برخورد با بیت کوین، رد کردن آن است. کدام یک از شما از ابتدای آشنایی با ایده «پول جادویی اینترنتی» و اینکه این پول می تواند مشکلاتی را در جامعه حل کند، آن را رد نکردید؟ اولین واکنشی که خود من (نویسنده اصلی مطلب) نشان دادم این بود:
«عمراً کار کنه. دیر یا زود هک می شه و این پول اینترنتی مضحک برای همیشه به باد می ره».
بگذریم که الان افسوس می خورم؛ اما خودم را این طور دلداری می دهم که تنها نبوده ام و واکنش خیلی ها همین طور بوده است.
واقعیت این است که تعداد بیت کوینرهایی که بلافاصله دشواری وضع موجود و جاذبه بیت کوین را درک کرده باشند بسیار کم است. بیشتر ما قبل از آنکه نگاه دقیق تری به بیت کوین بیندازیم، بی دلیل با آن مقابله کرده ایم.
به طور خلاصه، یک بیت کوینر از لحظه آشنا شدن با بیت کوین، این مراحل را طی می کند:
۱. هرگز کار نمی کنه.
۲. ای بابا، پس چرا هنوز از بین نرفته؟
۳. انگار چیز جالبیه …
۴. چاله خرگوش را می بیند.
۵. به آن وارد می شود.
۶. و دود از کله او بلند می شود.
ورود به دنیای ناشناخته بیت کوین را می توان تا حدودی به تابلوی نقاشی معروف موریس اشر (M.C. Escher) مانند کرد. تصویر این نقاشی را برایتان گذاشته ایم تا ببینید چه هرج و مرجی در آن هست: انگار بالا پایین است، پایین بالاست، واقعاً نمی توان جهت نقاشی را مشخص کرد. در نگاه اول بسیاری از چیزها بی معنی به نظر می رسند و هرچه بیشتر به آن نگاه می کنیم بیشتر گیج می شویم. بااین حال، در این هرج ومرج نوعی نظم وجود دارد. فقط مشکل اینجاست که در لحظه اول نمی توان آن را دید. بیت کوین هم همین طور است.
بدیِ ماهیت چند دانشی بودن بیت کوین این است که سبب می شود درک بیت کوین به آسانی امکان پذیر نباشد. اما جنبه مثبت آن این است که از ورودی های متعددی می توانیم وارد این دنیا شویم. اگر پیش زمینه ای در علوم کامپیوتر، دانش مالی، معامله گری، رمزنگاری، فیزیک، اقتصاد و نظایر آنها دارید، اگر طرفدار استاندارد طلا هستید، اگر طرفدار آزادی اینترنت هستید یا حتی اگر رویای کریپتوآنارشی (حذف دولت ها با رمزنگاری) را دارید، راهی برای ورود به دنیای بیت کوین دربرابرتان باز است. جالب اینجاست که تمام این ورودی ها به یک چیز ختم می شوند: بیت کوین پول آینده است. درواقع هر کسی با هر پیش زمینه ای به همین نتیجه مشابه می رسد.
بخش دوم: سفر بیت کوین
بیت کوین اختراع صفر به یک است. قبل از آنکه ساتوشی بیت کوین را اختراع کند، در دنیایی زندگی می کردیم که کمیابی دیجیتال به معنای واقعی کلمه وجود نداشت. مشکل دوبار خرج کردن هم، مسأله ای حل نشده باقی مانده بود. اما امروزه، در دنیایی زندگی می کنیم که بیت کوین وجود دارد. از همه مهم تر، در دنیایی زندگی می کنیم که بیت کوین در آن دارای ارزش است.
بنابراین، سفر بیت کوین سه مرحله دارد:
مرحله ۰: بیت کوین وجود نداشت.
مرحله n: بیت کوین وجود دارد.
مرحله N: بیت کوین دارای ارزش است.
ساتوشی به این حلقه بازخورد در نوشته هایش اشاره کرده بود:
فقط زمانی می تواند به چیزی معنادار تبدیل شود که به اندازه کافی توجه افراد را به خود جلب کند. اگر تعداد کافی از افراد به روشی مشابه فکر کنند، آن مسئله به «پیش گویی خودمحقق کننده» تبدیل می شود.
براساس نوشته ویکیپدیا، پیش گویی خودمحقق (به انگلیسی: Self-fulfilling prophecy)، آن گونه از پیش بینی را می گویند که بعد از آنکه اعلام یا صادر می شود خودش شرایطی ایجاد می کند که باعث می شود همان پیش گویی به حقیقت بپیوندد. مثال تاریخی: در سال ۱۹۲۹ در ایالات متحدهٔ آمریکا بحران مالی پیش آمد و شایع شد که بانک ها ورشکست خواهند شد. به همین دلیل مردم به بانک ها هجوم بردند و پول های خود را بیرون کشیدند. همین موضوع باعث ورشکستگی بانک ها شد.
در طی چند سال گذشته، انواع و اقسام افراد از هنرمندان گرفته تا پژوهشگران، تحلیل گران کمّی، معامله گران، مفسّران و به طورخلاصه بیت کوینرها از هر شغل و منصبی در جامعه، توجهشان به ظهور سریع و ناگهانی بیت کوین جلب شد. در سال ۲۰۱۸، هاسو و نیک کارتر مقاله چشم اندازهای بیت کوین (Visions of Bitcoin) را منتشر کردند و در آن، روایات مختلفی را که تا آن زمان برای توصیف بیت کوین به کار رفته بود توضیح دادند: اثبات مفهومِ پول نقد الکترونیکی، طلای الکترونیکی مقاوم در برابر سانسور، شبکه پرداخت های ارزان، پایگاه داده اشتراکی قابل برنامه ریزی، ارز ناشناس برای دارک نت یا اینترنت سیاه، ارز ذخیره ای برای رمزنگاری و در نهایت: دارایی مالی ناهمبسته.
به تازگی، پلن بی (یکی از تحلیل گران مطرح در توییتر و طراح مدل انباشت به جریان بیت کوین)، مقاله ای را درباره مدل انباشت به جریان بیت کوین در ترکیب با چند دارایی (S2FX) منتشر کرد. این مدل با بررسی انباشت به جریان بیت کوین و ارزش بازار آن خوشه هایی مجزا از هم را شناسایی می کند. چهار خوشه شناسایی شده به شرح زیر هستند:
۱. اثبات مفهوم
۲. پرداخت ها
۳. طلای الکترونیکی
۴. دارایی مالی.
تجزیه و تحلیل دیگری درباره ماهیت موج دار بیت کوین در سال ۲۰۱۸ در وب سایت آن چیند کپیتال منتشر شد. نمودار Hodl Waves این وب سایت، به زیبایی توزیع عمر UTXO (خروجی خرج نشده تراکنش) بیت کوین را نشان می دهد. می توانیم ببینیم که درصد معینی از افراد بیت کوین را برای مدتی طولانی (می توان گفت چند سال) نگه می دارند (هودل می کنند). آنها صرفا با بررسی عمر UTXO (موردی برای شناسایی مالکیت در بیت کوین)، امواج هودل مختلفی را شناسایی کردند: هودل جنسیس (در آغاز پیدایش بیت کوین)، هودل ۲۰۱۱ و هودل ۲۰۱۴. با بررسی تازه ترین داده ها می توانیم هودل ۲۰۲۰ را هم تشخیص دهیم. در تصویر زیر به خوبی می توان دید که بیت کوین های زیادی مدت هاست دست نخورده باقی مانده اند و سرمایه گذاران به این سادگی ها قصد فروش ندارند.
این مراحل و موج های مختلف نشان می دهد که بیت کوین ماهیتی چرخه ای دارد. قبلاً دیدیم که چطور تقاضا، قیمت و امنیت یک حلقه بازخورد دائمی را شکل می دهند. بااین حال، بسیاری از جنبه های دیگر بیت کوین هم چرخه ای است. پذیرش، توسعه، استخراج، تنظیم سختی، دوره های پاداش و نظایر آنها همگی چرخه ای هستند. هر چند هاوینگ در ۱۲۰ سال بعد متوقف خواهد شد، اما سایر چرخه ها به احتمال زیاد ادامه خواهند داشت.
بخش سوم: کامل شدن چرخه
چیزی که در بیت کوین واقعاً تغییرناپذیر است، خروجی سیستم است: مجموعه خروجی خرج نشده تراکنش ها. نودها (کامپیوترهای متصل به شبکه) با هم کار می کنند و با تأیید بلاک ها و تراکنش ها، به شکل مداوم به طول این زنجیره (بلاک چین) می افزایند. هرچه را که معتبر است به آن اضافه کرده و هرچه را که نامعتبر است رد می کنند. سرِ زنجیره جایی است که همه نودها روی آن توافق کرده اند: نسخه ای از دفتر کل که دقیق ترین و به روزترین نسخه آن است.
به همین ترتیب، افراد دارند مجموعه ای از دانسته های مشترک و مدل های ذهنی را ایجاد می کنند که بتوان با آنها بیت کوین را به خوبی درک کرد. بیت کوینرها با هم کار می کنند تا به شکل مداوم اطلاعاتی جدید را به آن بیفزایند، چیزهایی را که معتبر و معنادار است با هم ترکیب کنند و هرچه را که نادرست است یا با عقل جوردرنمی آید رد کنند. این درک مشترک از بیت کوین، می تواند نقطه کانونی شلینگ (Schelling Point) باشد. یعنی نتیجه ای که بیشتر افراد بدون آموزش دیدن از کسی یا بدون ارتباط با دیگران، خودشان پس از مطالعه زیاد به آن برسند.
نود بیت کوین به چیزی که دیگران می گویند اعتماد نمی کند. خودش تمام داده ها را به بهترین شکل ممکن اعتبارسنجی می کند. به همین ترتیب، بیشتر بیت کوینرها به چیزی که دیگران می گویند اعتماد ندارند. یعنی خودشان وضعیت ها و مدل های ذهنی پیرامون بیت کوین را تا جایی که بتوانند به بهترین شکل ممکن بررسی می کنند.
همان طور که بیت کوین به یک بازی بی پایان شباهت دارد، ورود به دنیای عجیب آن هم مانند یک سفر بی پایان است. بیت کوین یک سیستم ارگانیک دائم درحال تغییر است. همان طور که درک فردی و جمعی ما از آن بیشتر می شود، بیت کوین هم تکامل می یابد.
باور من این است که اگر هنوز کسی انتهای این دنیای عجیب را ندیده است، به این دلیل است که اصلا انتهایی وجود ندارد. دنیای بیت کوین دایره وار است. در سال ها و دهه های پیشِ رو، بسیاری از افراد تلاش خواهند کرد بیت کوین را به طورکامل درک کنند و چیزی را که ممکن است به آن تبدیل شود بفهمند. اما شاید هرچه تلاش کنیم، هرگز نتوانیم درک کاملی از آن را به دست آوریم. درواقع یا مجبور می شویم با این فناوری عجیب و غریب آرامش پیدا کنیم، یا اینکه باید برای درک کامل آن در دایره های تودرتویی که در اطرافش هستند گام برداریم.
در پایان، اگر بیت کوین می خواهد به موفقیت ادامه دهد، باید به چیزی کاملاً عادی تبدیل شود. یعنی آن قدر عادی باشد که اصلا به چشم نیاید. مانند برق و اینترنت، مانند آبی که در لوله های خانه جریان دارد و مانند هوایی که نفس می کشیم. آن روز همه بیت کوین را چیزی بدیهی می پندارند. چیزی که بدون آن نمی توان زندگی را تصور کرد.
در آن زمان بیت کوینرها هم ناپدید خواهند شد. چرا؟ چون امروز دیگر «فردی که از اینترنت استفاده می کند» نداریم؛ همه دارند از اینترنت استفاده می کنند. در آن زمان هم بیت کوینر نخواهیم داشت، چون همه از بیت کوین استفاده خواهند کرد.
وقتی آن روز برسد وارد مرحله نهایی خواهیم شد.
مرحله O: بیت کوین همه جا حاضر است.