آزاده نامی دخترانه با ریشه ی فارسی، به کسی می گویند که نجیب و شریف و با اصالت است و همچنین رها و آزاد از هر نوع بردگی و بندگی است. آزاده همچنین نام زنِ چنگ نوازی در زمان بهرام گور است.
آزاده
1- آزاد، اصيل؛ 2- (در قديم) نجيب، شريف، صالح؛ 3- (در قديم) ايراني؛ 4- (اَعلام) نام زنِ چنگ نوازي در زمان بهرام گور.
اطلاعات اسم آزاده
- جنسیت: دختر
- نام به انگلیسی: azade
- عدد ابجد: 18
- تلفظ به فارسی: آزاده
- تلفظ نام به انگلیسی: /āzāde/
- ریشه نام: فارسی
معنی اسم آزاده در ثبت احوال
۱- آزاد، اصيل؛ ۲- (در قديم) نجيب، شريف، صالح؛ ۳- (در قديم) ايراني؛ ۴- (اَعلام) نام زنِ چنگ نوازي در زمان بهرام گور.
معنی اسم آزاده در فرهنگ فارسی عمید
آزاد. اسیر جنگی ایرانی آزادشده پس از جنگ ایران و عراق. [قدیمی] آزادمرد، جوانمرد. [قدیمی] اصیل و نجیب. [قدیمی] وارسته. [قدیمی] آن که بندۀ کسی نباشد.
معنی اسم آزاده در فرهنگ معین
اصیل، نجیب. رها. فروتن. فارغ. سَبُک. وارسته. ایرانی.
معنی اسم آزاده در فرهنگ فارسی
آن که بنده کس نباشد، حر، مقابل بنده عبد. آزاد کرده، محرر. اصیل، نجیب، شریف. صالح، حلال زاده. رها، مستخلص. خاضع، فروتن. فارغ. بی بار. آسوده، مرفه. وارسته. ایرانی. اسب گرانمایه، اسب پادشاهان.
معنی اسم آزاده در لغت نامه دهخدا
آن که بنده نباشد. حرّ. حرّه. آزاد. آزادمرد. مقابل بنده و عبد. جمع: آزادگان. آزادکرده. مُحرّر. مولی. مُعتق. گهری. اصیل. نجیب. شریف. کریم. از طبقه ٔ اشراف. به نسب. رها. مستخلص. یله. خاضع. فارغ. بی بار. آسوده. مرفّه. شاد. وارسته. لقب خاص ایرانیان بوده است و جز ایرانی حتی پادشاهان ملل دیگر را این نام نمی داده اند. اسب گرانمایه. اسب پادشاهان. طِرف.