به گزارش سرویس حوادث ساعدنیوز، غلامرضا خوشرو کوران کردیه (1 آذر 1342 - 22 مرداد 1376) معروف به خفاش شب یا خونآشام شبهای تهران قاتل زنجیرهای بود. در نخستین روز از آذرماه سال 1342 در یکی از روستاهای فاروج به دنیا آمد. در 9 سالگی از خانوادهاش جدا و به دست زن دیگری برای نگهداری سپرده میشود. خفاش شب به مدرسه نمیرود و زنی هم که او را نگه میداشت، برای آنکه خانواده اصلیاش نتوانند آدرسش را پیدا کنند مدام تغییر مکان میداده. با وجود تلاشهای خفاش شب، او نمیتواند خانوادهاش را پیدا کند و آنان را نمیبیند تا زمانی که به سنین بالاتر میرسد. خفاش شب از 13 سالگی شروع به دزدی میکند برای اولین بار دور میدان توپخانه، محتویات یک خودرو را سرقت میکند و دستگیر میشود. او را به کانون اصلاح و تربیت میفرستند و این سرآغاز سوابق مجرمانه او بودهاست. 17 فقره سابقه سرقت در کارنامهاش داشته و بیشتر سالهای زندگیاش را در زندان گذراندهاست. بازپرس پرونده او میگوید: «او هیچ احساسی نسبت به هیچ چیز نداشت و مانند یک مرده متحرک بود. هیچ اثری از خشم، ناراحتی، عصبانیت، نگرانی، مهربانی و سایر عواطف انسانی در وجود او ندیدم. صرفاً گاهی لبخندی بیتفاوت به لب داشت. وقتی با پدر و مادر و خانوادهاش در دادگاه مواجه شد، کاملاً بیتفاوت بود و هیچ واکنش خاصی نداشت.»
او در تهران ازدواج کرد اما در پی بداخلاقیها از همسرش جدا شد و به خراسان بازگشت. در سال 1361 به اتهام سرقت در نیشابور دستگیر شد و بعدها نیز به اتّهام جاسوسی برای روسیه که خود آن را عنوان کرده بود زندانی شد.
در سال 1371 بار دیگر غلامرضا خوشرو به تهران بازگشته و مسافرکشی میکرد. غلامرضا توانسته بود صرفاً با یک سرنسخه و مهر سرقتی پزشک، خودش را پزشک جا بزند و با همین دو وسیله ساده، با دخترها وارد رابطه شود. حتی با زنی به نام منیژه که آن زمان دانشجوی پزشکی بوده ازدواج میکند. البته منیژه 35 روز پس از ازدواج پی به شخصیت غلامرضا میبرد و از او جدا میشود
غلامرضا خوشرو هنگام مسافرکشی پس از سوارکردن دختران جوان و زنان آنان را به محل خلوتی میکشاند و پس از سرقت وسایلشان و آزار آنان، طعمههای خود را به قتل میرساند، سپس اجساد آنان را در محل خلوتی میسوزاند. او بارها دستگیرشده بود اما با دادن نامهای مختلف بارها مأموران را فریب داده بود. در سال 1371 به دنبال شکایت چند دختر جوان مبنی بر این که 2 مرد پس از سوارکردن آنها به عنوان مسافر طلاها و پولهایشان را سرقت کرده و برخی را نیز مورد تجاوز قرار دادهاند، مأموران تحقیقات گستردهای را آغاز کردند و پس از چند روز تعقیب و مراقبت شخص را که این اعمال جنایتکارانه کرده بودند، دستگیر کردند. این 2 نفر به نامهای علی کریمی و غلامرضا خوشرو که آن زمان خودش را مراد نادری معرفی کرده بود، در بازجویی به چندین فقره تجاوز و سرقت مسلحانه اعتراف کردند. غلامرضا خوشرو همان سال و در هنگام مراجعه به دادگاه با فریب مأموران محافظ گریخت، ولی دوست وی، علی کریمی در اسفندماه همان سال به دار مجازات آویخته شد.