انعطاف پذیری مغز در سنین مختلف متفاوت است. در گذشته باور بر این بود، که مغز انسان ثابت است و بعد از دوران کودکی قابل تغییر نیست. تا این که در دهه اخیر و با پیشرفت های بسیار در علم عصب شناسی، متخصصان مغز از اصطلاح جدیدی به نام انعطاف پذیری مغز نام بردند. انعطاف پذیری مغز یا به عبارت دیگر قابلیت تغییر مغز موضوعی است، کمتر شناخته شده، که قصد داریم جهت آشنایی شما در مقاله ی امروز به شرح آن بپردازیم.
انعطاف پذیری عصبی چیست؟
همه ما جملاتی شبیه اینکه ” مغز ساختار پیچیده ای دارد” یا “مغز تمام فعالیت های بدن را فرماندهی می کند” را شنیده ایم، اما آنچه که تعداد کمتری از ما می دانیم این است که مغز درون جمجمه بدون تغییر نخواهد ماند و همواره با همه موقعیت ها خود را سازگار می کند. این اطمینان را می دهیم که پس از مطالعه این مقاله، مغز شما متفاوت خواهد شد.
مغز طی فرایندی به نام انعطاف پذیری عصبی، خود را تغییر می دهد. اجازه دهید این واژه را رمزگشایی کنیم. انعطاف پذیری عصبی، ترکیبی از دو واژه “عصبی” و “انعطاف پذیری” است. زمانی که درباره موضوعی مرتبط با مغز صحبت می کنیم، معمولا از پیشوند “عصبی (نورو)” استفاده می کنیم واژه دوم “انعطاف پذیری” به این موضوع اشاره دارد که مغز دائم در حال تغییر دادن خود است. زمانی که فردی را ملاقات می کنید، یا موضوعی را یاد می گیرید، مغز ساختار و عملکرد خود را تغییر می دهد. محیط می تواند مغز را تغییر دهد، حتی اگر از آن مطلع نباشیم. برخی از رویدادها مسیر ارتباطی سلول های مغز با سایر سلول ها را از طریق تقویت یا تضعیف این ارتباط، تغییر می دهند. سایر رویدادها، نحوه درک مسائل توسط مغز را را شکل دهی می کند. تمام این تغییرات در نهایت رفتارهای ما را تعدیل می کنند!
قبل از هر مثالی، باید دو موضوع را در نظر بگیریم. اول، انعطاف پذیری عصبی با سن تغییر می کند. با افزایش سن، مغز روش های متفاوتی را برای مجادله با مسائل و شرایط پیدا می کند. قابلیت انجام این کار با سلامت مغز مرتبط است. چرا افراد مسنی که همیشه ورزش می کنند و کتاب های زیادی میخوانند، کمتر فراموش می کنند؟ زیرا مغز فعال و سالم می تواند منابع ذهنی را ذخیره کند که با افزایش سن برای تعدیل کردن خود می تواند از آن ها استفاده کند. دومین مسئله ای که باید در نظر بگیریم، این است که برخی از رویدادهای انعطاف پذیری عصبی ممکن است برای ما کمک کننده نباشند و شدیدا اسیب زا باشند که آن را انعطاف پذیری ناسازگار می نامیم.
انعطاف پذیری چگونه در مغز اتفاق می افتد
در مطالعه ی انعطاف پذیری اعصاب، متخصصان مغز و اعصاب در مطالعه ی یک فرایند فیزیکی متوجه شدند، که ماده ی خاکستری رنگ مغز در اثر میزان کارکرد و به کارگیری در جهت یادگیری می تواند، نازک یا ضخیم بشود؛ به این صورت که اتصالات جدید عصبی با یادگیری مهارت و استفاده از مغز می توانند، ساخته شوند و یا در اثر فراموشی و عدم پیگیری، ضعیف شده یا قطع می شوند. در رهگذر این تغییرات ظاهر فیزیکی، مغز نیز تغییر می کند؛ که به معنای تغییر در توانایی های انسان است. شما هر زمان که وارد مرحله ای از آموزش یک مهارت باشید، تغییری در ظاهرفیزیکی مغزتان به وجود می آید و رشته های عصبی جدیدی ساخته شده و دستورالعمل ها و مراحل یادگیری آن مهارت را ایجاد می کنند. این رشته های عصبی ازرهگذر آموزش مهارت جدید ضخیم تر می شوند. و هر زمان که شما یک موضوع را در ذهن دنبال نکنید، و در مغز کم رنگ شود، رشته های عصبی مربوط به آن در مغز ضعیف یا قطع می شود.
تاثیر انعطاف پذیری در رشد شناختی
باور عمومی بر این است رشد مغز محدود به دوران کودکی و جوانی است؛ زیرا افراد در جوانی، مستمر به دنبال یادگیری هستند، چیزهای جدید را تجربه می کنند، روحیه کنجکاوی دارند و تمایل به پیشرفت و دانستن در آن ها نسبت به سن بزرگسالی بیشتر است. به همین خاطر رشد را مخصوص سنین قبل از بزرگسالی می دانند. بزرگسالی را به عنوان زمانی که مهارت های شناختی رو به ضعف می روند می شناسند. زیرا در این سنین انسان دیگر خود را درگیر تجربه های جدید نمی کند و بیشتر به دنبال ثبات است. بیشتر فراموشکار می شود.
ازجهتی این گفته صحیح است؛ زیرا عملا بزرگسالان کمتر دست به فعالیت های آموزشی می زنند و مغز خود را به چالش نمی کشند. اما این موضوع ارتباطی به انعطاف ناپذیر بودن مغز ندارد. زیرا قابلیت انعطاف مغز کمک می کند، تا انسان حتی در بزرگسالی و هر زمان که مهارتی می آموزد، آن را فرابگیرد و دانسته های خود را افزایش دهد. بنابراین رشد محدود به دوران جوانی نیست و در سنین بزرگسالی نیز قابل افزایش است. به این شرط که افراد قابلیت های مغزی خود را به کار بگیرند و به کمک چالش های آموزشی رشته های عصبی مرتبط با مهارت های تازه را بسازند. بنابراین قابلیت انعطاف پذیری مغز می تواند، محدودیت رشد و انحصاری بودن آن را از بین برده و کمک کند، شما در سنین بالا به یادگیری و افزایش توانمندی های ذهنی خود بپردازید.
ویژگی های انعطاف پذیری مغز
شما می توانید با برنامه ریزی روی مغز خود تاثیر بگذارید. هر زمان که شما یک عادت را به زندگی خود اضافه کردید یا چیز جدیدی آموختید، رشته های عصبی تازه ای در مغز خود ایجاد کردید. حتی زمانی که سعی در یادآوری خاطرات کم رنگ گذشته می کنید، به تقویت رشته های عصبی مربوط به آن قسمت کمک می کنید. به این شکل به انعطاف پذیری مغز خود کمک می کنید. بنابراین تغییراتی که درمغز اتفاق می افتد، به پیشرفت انسان یا ضعیف شدن مهارت ها می انجامد و بالعکس هر زمان که چیزی می آموزید، قابلیت انعطاف مغز را افزایش می دهید. انعطاف پذیری مغز یا اعصاب دو ویژگی دارد، که در جهت یادگیری به انسان کمک می کند و عبارتند از:
1. انعطاف پذیری فرایندی مستمر است
انعطاف پذیری مغز که نوروپلاستیسیتی نیز گفته می شود، یک پروسه ی ادامه داراست و همین قابلیت باعث می شود، انسان در سال های متفاوت زندگی، بتواند چیزهای تازه بیاموزد. انعطاف پذیری اعصاب هم چنین می تواند، تحت تاثیر تجربیات گونان، فرایند های یادگیری و مهارت آموزی، یا حوادث آسیب زای مغز قرار بگیرد. برخلاف گذشته که باور عموم بر عدم قابلیت تغییر مغز بود نتایج تحقیقات جدید ثابت می کند، که مغز هنگام مواجه با آموزش جدید قابل تغییر است. حتی در زمانی که مغز در اثر یک حادثه آسیب می بیند و قسمت هایی از آن به درستی کار نمی کند. سایر بخش های قسمت آسیب دیده، دست به کار شده و عملکرد بخش آسیب دیده را جبران می کنند و به بازتوانی مغز کمک می کنند.
2. انعطاف پذیری اعصاب محدودیت دارد
در مغز نواحی وجود دارند، که به طور اختصاصی مسئول عملکردهای خاصی هستند و آسیب وارد شده به آن ها باعث کاهش کارکرد آن قسمت از مغز می شود و چون وظایف تخصصی را به عهده دارند، دیگر نواحی مغز توانایی جبران ضعف آن قسمت را ندارند. به عنوان نمونه بخش هایی از مغز که مسئول حرکت، شناخت، زبان و بیان هستند، قسمت های تخصصی مغز هستند و در صورتی که نقصی در عملکرد این بخش ها اتفاق بیفتد؛ کارایی آن ها به خطر می افتد. این به معنای وجود محدودیت در انعطاف پذیری مغز است. بنابراین انعطاف پذیری مغز نامحدود نیست و در بعضی قسمت ها با موانعی روبرو است.
راه های افزایش انعطاف پذیری مغز
برای افزایش نوروپلاستیسیتی یا همان قابلیت انعطاف اعصاب، انجام فعالیت های جدید پیشنهاد می شود؛ که با انجام آن ها می توانید به ایجاد اتصالات عصبی جدید در مغز کمک کنید. ازجمله تمرینات نوروپلاستیسیتی موارد زیر است:
1. تمرینات دست غیر مسلط
سال ها کار کردن با دست مسلط، مهارت های آن را تقویت کرده و کارایی که مربوط به دست غیر مسلط بوده افزایش پیدا نکرده است. استفاده از دست غیر مسلط در انجام کارهای مختلف می تواند، توانایی آن دست را به چالش بکشد و با افزایش کاربری آن رشته های عصبی جدیدی در مغز ایجاد می شود، این تغییر رفتار به افزایش قابلیت مغز می انجامد. سعی کنید فعالیت های روزانه مانند نوشتن ؛ مسواک زدن و کارهایی از این قبیل را با دست غیر مسلط خود انجام دهید و بر این کار اصرار بورزید تا رشته های عصبی مربوط شکل گرفته و ضخیم شود.
2. انجام تمرینات یوگا
انجام ورزش یوگا به کاهش سطح استرس در آمیگدال مغز کمک می کند و هر چه میزان استرس بدن پایین باشد، کارکرد مغز بهتر اتفاق می افتد. به عبارت دیگر کاهش استرس به افزایش میزان سروتونین مغز و بهبود انگیزه کمک می کند. اصولا انسان در شرایط بهبود عصبی بیشتر ازمغز و بدن خود استفاده کرده و به افزایش مهارت و آموزه های خود می پردازد. افزایش انعطاف پذیری مغز چیزی جز استفاده ی بیشتر از قابلیت های یادگیری مغز و به چالش کشیدن توانمندی و ظرفیت های وجودی شخص نیست. بنابراین انجام حرکات یوگا با افزایش میزان آرامش مغز و اعصاب، به یادگیری بهتر و بهبود سطح زندگی فرد کمک می کند.
3. مطالعه مطالب جدید
یکی از بهترین فعالیت ها برای رشد توانمندی های ذهنی، مطالعه مطالب جدید است. با مطالعه، ذهن شما به شکل مستمر در حال یادگیری جدید و به خاطر سپاری اطلاعات و داده های ورودی مغز است. آموزش از طریق مطالعه نیز روشی دیگر جهت ایجاد اتصالات جدید رشته های عصبی است، که با بکارگیری بیشتر قسمت های مختلف مغز به انعطاف پذیری بیشتر آن کمک می کند. مطالعه ی مستمر به ایجاد یک عادت جدید نیز کمک می کند و هر عادتی پیوند عصبی جدید است.
4. خواب کافی
خوابیدن به عنوان فعالیت در نظر گرفته نمی شود. اما از عوامل حیاتی جهت هماهنگی میان کارکرد قسمت های مختلف مغز است. در هنگام خواب مغز این فرصت را به دست می آورد، که اطلاعات سلولی را انتقال بدهد. همچنین خواب به افزایش ارتباط بین سلول های عصبی نیز کمک می کند. استراحت و خواب راحت باعث می شوند، که مهارت های و یادگیری ها به شکل درستی بایگانی شوند و ثبات اطلاعات اتفاق بیفتد.
5. یادگیری موسیقی
نواختن آلات موسیقی به لحاظ حفظ حالت ریتمیکی که دارد، در شکل دهی به شبکه های عصبی جدید بسیار موثر است و باعث افزایش ارتباط میان نواحی مختلف مغز می شود. آموزش موسیقی و نواختن آن همچنین باعث افزایش آرامش بدن و از بین رفتن تنش های روحی می شود. بنابراین با کاهش سطح استرس به بهبود فرایند یادگیری و ثبات رشته های عصبی جدید کمک می کند.
6. تمرین های گروهی و تجربیات تازه
انجام تمرینات گروهی به لحاظ تکرار و تکرر، نظم خاص ونوع فعالیت هایی که انجام می شود، به تقویت ارتباط های عصبی در مغز کمک می کند. مداومت به انجام آن ها مسیرهای تازه عصبی در مغز ایجاد می کند. اقدام به تجربیات تازه و مستمر که در طول زمان ادامه داشته باشد، به ایجاد رشته های تازه عصبی و ضخیم شدن تارهای عصبی کمک می کند و انعطاف پذیری مغز را بالا می برد.
نقش انعطاف پذیری مغز بر سیستم عصبی
نوروپلاستیسیتی به اشکال مختلف بر سیستم عصبی تاثیر می گذارد و در جهت بهبود عملکرد اعصاب یا تضعیف آن نقش موثری دارد، که در ادامه به بعضی از آن ها اشاره می کنیم.
1. نوروپلاستیستی و بهبود سیستم عصبی
نتایج تحقیقات انجام شده ثابت کرده، که انعطاف پذیری عصبی در درمان آسیب های وارد شده به مغز کمک می کند و با توجه به نوع و میزان آسیب وارده، توانبخشی شناختی و به کارگیری قابلیت انعطاف پذیری مغز در این جهت به بهبود سلامت روان و بخش آسیب دیده ی مغز کمک می کند. از نمونه های آن می توان به سکته ی مغزی اشاره کرد، که به طور گسترده ای با استفاده از قابلیت انعطاف پذیری مغز بهبود یافته. درسکته ی مغزی قسمت های مختلفی از مغز آسیب می بیند و توانایی آن قسمت ها دچار اختلال می شود. با نوروپلاستیسیتی قسمت های سالم مغز این بخش های آسیب دیده را ترمیم کرده و به جبران عملکرد آن ها می پردازند. زمان آسیب مغزی در اثر سکته مغزی، نورون های عصبی این منطقه آسیب دیده خاموش می شوند. اما مغز شروع به ایجاد ارتباط های جدید عصبی می کند و سلول های مرده مغز را جایگزین می کند. بعد از مدت کوتاهی عملکرد این قسمت ها از سر گرفته می شود.
2. نقش نوروپلاستیستی در اعتیاد
با مصرف مواد مخدر مانند الکل یا انجام دادن کارهای قمار، در ذهن انسان رشته های عصبی مرتبط با عادت ایجاد می شود. وقتی فرد رفتارهای اعتیاد آور را تکرار می کند، تکرار باعث می شود، مغز انسان مسیرهای عصبی مرتبط با عادت را تقویت می کند. بنابراین عادت به مصرف مواد یا قمار در مغز تحکیم و تقویت می شود. به این طریق اعتیاد شکل می گیرد. حالا برای از بین بردن این عادت ها باید رشته های جدیدی در مغز ایجاد شود و این رشته های ضخیم اعتیاد به وسیله یک اقدام جدید مکرر، ضعیف شوند. به عبارتی تحت یک آموزش جدید قرار بگیرند. پزشکان و درمان گران نیز به همین خاطر به افرادی که اعتیاد را به تازگی ترک کرده اند توصیه می کنند، که رفتارهای جدیدی را جایگزین عمل اعتیاد آور بکنند، تا با آموزش یک فعالیت تازه رشته های عصبی جدیدی در مغز شکل بگیرد.
3. نقش نوروپلاستیستی یا انعطاف اعصاب در افسردگی
آن چه براساس تحقیقات به دست آمده، ارتباط بین افسردگی و انعطاف پذیری اعصاب است. پژوهش ها نشان می دهد، افسردگی می تواند با ایجاد مسیرهای ناسالم در سیستم عصبی به مغز صدمه وارد کند. این فعالیت های آسیب زا، نوعی انعطاف پذیری منفی مغز است، که در جهت ناسالم استفاده می شود. و به تقویت رفتارهای غلط کمک می کند.
انعطاف پذیری مغز قابلیتی است، که می توان از آن برای بهبود عملکرد قسمت های مختلف مغز و افزایش توانمندی های ذهنی و بدنی کمک گرفت. اما باید به این نکته نیز توجه داشت، که استفاده از این قابلیت در مسیر نادرست و تکرار یک رفتار دردسرساز می تواند، یک عادت مزاحم را به وجود بیاورد؛ که رهایی از آن ممکن است سخت باشد و زمان زیادی از شما بگیرد.