دو نفر از دوستان وی که جسد خونین او را روی موتور سه چرخ گذاشته بودند و سعی داشتند او را به بیمارستان برسانند با پلیس تماس گرفتند اما وی در میان راه جان سپرده بود.
جسد ه خونین پسر نوجوان با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و دو دوست نوید پسر ۱۷ ساله ای به نام شاهرخ را عامل جنایت معرفی کردند .
یکی از آنها گفت :من به همراه نوید و دوست دیگرم در روستای جامکاران ورامین نشسته بودیم و با هم صحبت می کردیم که شاهرخ سراغمان آمد و از ما بنزین خواست. او می گفت موتورش بنزین تمام کرده و احتیاج به بنزین دارد.شاهرخ با قلدری می خواست از موتور نوید بنزین بکشد که نوید با او درگیر شد . شاهرخ میخواست به روی نوید قمه بکشد که یکی از دوستانش مانع او شد .همان موقع شاهرخ چاقو را از جیبش بیرون آورد و با نوید گلاویز شد و سه یا چهار ضربه چاقو به او زد و سپس فرار کرد .
دوست دیگرش نیز اظهارات وی را تایید کرد. به این ترتیب صبح روز بعد نوید ۱۷ ساله ردیابی و بازداشت شد و به قتل دوستش اعتراف کرد.
وی گفت : عصر همان روز سر گوشی موبایل با پدرم درگیر شدم و حال خوبی نداشتم .پدرم مادرم توهین کرد و من که عصبانی شده بودم چند ضربه چاقو به پدرم زدم و خانه را ترک کردم. همان موقع قرص خواب آور مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم که یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت با پسری غریبه دعوا کرده است و از من خواست تا سریع خودم را به او برسانم .میخواستم پیش دوست بروم اما موتورم بنزین نداشت. سراغ یکی از دوستانم رفتم اما او هم بنزین نداشت .همان موقع با نوید و دو دوستش روبه رو شدم .من می خواستم از موتور نوید بنزین بکشم اما او شیر بنزین را بست و با مشت به صورتم زد. همین موضوع باعث درگیری ما شد و من با چاقو به او ضربه زدم .باور کنید من تحت تاثیر مصرف قرص ها حال طبیعی نداشتم .
به دنبال اعتراف های پسر نوجوان وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان سلامت روان وی را تایید کردند اما اعلام کردند وی هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال داشته و در رشد عقلی او شبهه وجود دارد.
به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .در جلسه دادگاه پدر و مادر نوید درخواست قصاص را مطرح کردند .
اما شاهرخ گفت : باور کنید قصد کشتن نوید را نداشتم و ناخواسته او را با چاقو زدم .
در پایان جلسه ،قضات دادگاه طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی و با توجه به نظریه پزشکی قانونی وی را از قصاص معاف کرده و او را به پرداخت دیه و سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کرد.
اولیای دم به حکم صادره اعتراض کردند و پرونده در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت .قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند با توجه به دفاعیات متهم در جلسه دادگاه به نظر می رسد او آگاهانه و برای فرار از مجازات دفاعیاتش را مطرح کرده و دلیلی بر عدم رشد عقلی وی وجود ندارد .به نظر می رسد او هنگام ارتکاب جرم از کمال رشد عقلی برخوردار بوده است .از این رو لازم است او بار دیگر در شعبه همعرض محاکمه شود .
با این اظهارنظر شاهرخ بار دیگر به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شد. اما کارشناسان پزشکی قانونی این بار اعلام کردند با توجه به اینکه فاصله زمانی زیادی از زمان ارتکاب جنایت سپری شده ، بررسی رشد و کمال عقلی متهم در هنگام موقع جرم مقدور نیست .
با این اظهار نظر شاهرخ این بار در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.این در حالی بود که وی توانست قبل از دادگاه با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند.
با رضایت اولیای دم شاهرخ از جنبه عمومی جرم قتل محاکمه شد.
وی دفاعیات قبلی اش را تکرار کرد و گفت :آن روز چون با پدرم بحث کرده بودم حالم خوب نبود .به همین خاطر قرص خوردم و عصبی بودم .من می خواستم از موتور نوید بنزین بکشم و پولش را به او بدهم .اما او دعوا به راه انداخت .من قصد کشتن او را م.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را به پرداخت دیه و سه ساله نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.