راز‌های ثروتمندیِ عسگراولادی از زبان خودش

  شنبه، 23 شهریور 1398 ID  کد خبر 44856
راز‌های ثروتمندیِ عسگراولادی از زبان خودش
ساعد نیوز: اسدالله عسگر اولادی، سیاستمدار و فعال اقتصادی ایرانی، روز گذشته دار فانی را وداع گفت. وی جز اولین حلقه ای است که به اجازه امام خمینی(ره) مسئولیت اتاق بازرگانی را در ابتدای انقلاب اسلامی عهده دار شد.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل ازخبرآنلاین، اسدالله عسگر اولادی، سیاستمدار و فعال اقتصادی ایرانی، روز گذشته دار فانی را وداع گفت. وی جز اولین حلقه ای است که به اجازه امام خمینی(ره) مسئولیت اتاق بازرگانی را در ابتدای انقلاب اسلامی عهده دار شد.

وی البته هیچ گاه از صحبت درباره زندگی شخصی اش امتناع نمی کرد. به صراحت درباره راه پولدار شدنش سخن می گفت و البته جوانان را همواره به کوشش و کار و تلاش دعوت می کرد. وی که به تاجری متشرع شهرت داشت، وقتی درباره شکل کار کردنش توضیح می داد، می گفت که هیچ گاه از بانکی وام نگرفته است و هیچ گاه نیز بیش از یک هفتم سرمایه اش را به کسی نسیه نمی دهد چرا که فکر ورشکستگی را می کند. تاجر ایرانی که بر خودروی آخرین سیستم سوار می شد و در خیابان فرشته زندگی می کرد، قیمت زیره در جهان را تعیین می کرد. وی در کار تجارت پسته، زیره، بادام و خرما. اسدالله عسگراولادی به گفته خودش در سن ۱۲ سالگی وارد بازار شد و تا آخرین روزهای زندگی نیز کار کرد . به این ترتیب از سال ۱۳۲۴ به شکل حرفه ای وارد بازار کار شده است.

عسگراولادی از زبان خودش

درباره زندگی شخصی اش گفته است: من اسدالله عسگراولادی هستم و سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شدم. خانواده ام متدین و در سطح پایین جامعه بودند و با قشر ثروتمندان سروکار نداشتند. شغل پدرم پیشه وری بود و مغازه عطاری داشت. ما سه برادر بودیم که هر سه از سن ۱۲ ـ ۱۳ سالگی کار در بازار تهران را شروع کردیم. روزها کار و شب ها درس. پس از گذراندن کنکور در رشته ادبیات پذیرفته شدم اما عصرهایی که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم می رفتم چون ساختمان های دانشکده مقابل هم بود. گاهی سر کلاس های دانشکده حقوق هم می رفتم. آن موقع رفتن به سایر دانشکده ها آزاد بود و مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود. کارم را از صفر شروع کردم. اولین حقوقی که در دوره شاگردی گرفتم روزی ۲ ریال بود که می شد ماهی شش تومان.

تلاشم شبانه روزی و کار سخت بود. اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت ۵۳ تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایی سر محل به قیمت ۷۰ تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود. این مربوط به سال ۱۳۲۷ است. تا سال ۱۳۳۴ کارمند بودم و در یک شرکتی کار می کردم که فعالیتش در زمینه صادرات بود.

به صادرات علاقه مند شدم اما پول نداشتم. تنها دارایی ام خانه ای بود که در خیابان شهید مصطفی خمینی به مبلغ ۵۶۰۰ تومان خریده بودم. در آن خانه من و دو خواهر و پدر و مادرم زندگی می کردیم. اولین ماشینم که در سال ۱۳۳۳ خریدم یک فولکس به مبلغ ۵۹۰۰ تومان بود که با همین ماشین چند کیسه خواربار از بازار می خریدم و بین نانوا و بقال توزیع می کردم. سال ۱۳۳۴ تصمیم گرفتم تاجر شوم. به اتاق بازرگانی رفتم که کارت بازرگانی بگیرم، اما سنم اقتضا نمی کرد. چون حداقل باید ۲۴ ساله می بودم.

چرا زیره را دوست داشت؟

نایب رئیس اتاق وقت طبق قانون می توانست مرا امتحان کند. مرحوم عبدالله توسلی مرا پیش او فرستاده بود. یادم نمی رود ۲۰ سوال از من کرد درباره ارز کشورها، حمل جنس و غیره. من به تمام سوالات جواب دادم و آن نایب رئیس به معرف زنگ زد و گفت: این باید جای من بنشیند. ۲۵ سال بعد جای او نشستم. ۲ سال بعد با قسط و تخفیف حجره ای به مبلغ ۴ هزار تومان خریدم و رشته خشکبار را انتخاب کردم و هنوز بعد از ۵۴ سال(این مصاحبه در سال ۱۳۹۰ انجام شده است) در همین رشته هستم.

زیره سبز را بسیار دوست داشتم. چون هم سرمایه کمی می خواست و هم قیمتش ارزان بود. از کار در داخل خوشم نمی آمد می خواستم صادرات داشته باشم. کار را در سال ۱۳۳۶ و از صفر با صادرات زیره شروع کردم و قسطی پنج تن زیره خریدم. اولین مشتری ام در صادرات سنگاپور بود. با تمام دنیا از طریق اتاق های بازرگانی شان مکاتبه کردم و دنبال خریدار گشتم. اولین معاملاتم با نیویورک سال ۱۳۳۰ شروع شد. نیویورک از دیرباز تاکنون بورس زیره بوده و هست. کوشش کردم و سفرهایم شروع شد و روزی رسید که دیکته کننده قیمت زیره در جهان و ایران شدم. دوشنبه ای نبود که بازار ادویه نیویورک که زیره هم زیرمجموعه آن است باز شود و نرخ شرکت من ـ حساس ـ روی میز نرود و معاملات شروع بشود. اما سال های واقعا سختی بود. در سال ۱۳۴۷ به صادرات دو قلم دیگر خشکبار شامل پسته و کشمش رو آوردم. پسته کار بزرگی بود و پول سنگینی می خواست.

من پول نداشتم اما چون در بازار آبرو داشتم و خوش حساب بودم به من نسیه می دادند و هنر من این بود که یک ماهه آن جنس را به خارج می فروختم و پولش را می گرفتم. این هنر خوش حسابی من عامل موفقیت من در بازار پسته بود. سال ۱۳۴۳ اولین انبارم را در خیابان تختی تهران خریدم و کارخانه زیره حساس را در مشهد تاسیس کردم که هنوز هم هست، هر سال که سودی می بردم انبار و دفتر و خانه و ملک می خریدم. در سرای امید که روزی درآن حجره قسطی خریده بودم تمام دفاتر همسایه را خریدم.

فرشته زندگی می کنم

بعدها البته در مصاحبه هایش از میزان ثروتش نیز سخن گفته است. وی تایید می کند که در فرشته زندگی می کند و سال ها قبل، وقتی پراید بیست میلیون تومان بود، می گفت اگر پراید بیست میلیون می ارزد من حق دارم بنز ۹۰ میلیونی سوار شوم.

سال گذشته در گفتگویی با یک روزنامه درباره ثروتش گفته بود: «بعضی ها می گویند من هفتمین فرد ثروتمند ایران هستم حتی بعضی دیگر می گویند چهارمین ثروتمند ایرانی هستم. اما من هفت هزارمین ثروتمند هم نیستم.»برخی به وی لقب ثروتمندترین مرد ایران را داده بودند اما توضیحات وی درخصوص ثروتش همواره جذاب و خواندنی بود.

وی گفته است: در تمام تهران یک انبار دارم، یک دفتر کار دارم و یک خانه. البته قیمتشان بالاست. خانه ام خیابان فرشته است. انبارم بزرگ ترین انبار تهران است. اینها را دارم اما نمی توانم بگویم این افسانه سازی ها (درباره ثروتم) درست است

سرمایه گذار نه سرمایه دار

اسدالله عسگراولادی در همان مصاحبه اضافه می کند: «من سرمایه دار نیستم. ولی سرمایه گذار هستم. پول دارم ولی نه به آن اندازه که می گویند. غنی هستم، ثروتمند نیستم. ولی محتاج به کسی هم نیستم. در تمام تهران یک انبار دارم، یک دفتر کار دارم و یک خانه. البته قیمتشان بالاست. خانه ام خیابان فرشته است. انبارم بزرگ ترین انبار تهران است. اینها را دارم اما نمی توانم بگویم این افسانه سازی ها (درباره ثروتم) درست است. هیچ وقت هم جلوی قاضی نایستاده ام. نه محاکمه شده ام نه کسی را پای میز محاکمه کشانده ام. اگر طلبکار بودم یا گرفته ام یا بخشیده ام. به هر حال من تکاثر ثروت ندارم. »

سال ۱۳۹۰ نیز در گفتگویی درباره میزان ثروتش گفته بود: من از کم به زیاد رسیدم. مثالش خانه هایم است. اولین خانه ام را ۵۶۰۰ تومان، دومی را ۳۳ هزار تومان، سومی را از درخشش وزیر فرهنگ شاه معدوم ۱۴۰ هزار تومان، چهارمی را ۵۰۰ هزار تومان و پنجمی را ۱۴۰ میلیون تومان خریدم که الان در آن ساکن هستند. اکثر این خانه ها را هنوز دارم آنها را اجاره داده ام و هیچ یک را نفروخته ام. وجوهات شرعی و ... مالیات هایم را داده ام. هرگز با دارایی چانه نمی زنم. انفاق می کنم. مسجد و درمانگاه و مدرسه می سازم و خدا به من کمک کرده است.

من هیچ مالی در خارج کشور ندارم. فقط دفاتری در هامبورگ، دبی و لندن دارم که دفاتر تجاری ام هستند. من افتخار می کنم که میلیاردر هستم. همان خانه ۵۶۰۰ تومانی امروز بیش از ۵/۱ میلیارد تومان می ارزد. پس میلیاردر شدن کاری ندارد. خانه ای که ۱۴۰هزار تومان خریدم امروز یک میلیارد تومان می ارزد، خانه دیگرم در خیابان ولیعصر ۱۳۰۰ متر مساحت دارد و حساب کنید چقدر می ارزد. چرا بگویم گدا هستم؟


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
تصویری از چهره درس خوان رهبر معظم انقلاب در کلاس ششم ابتدایی+عکس/ 12 سالگی رهبری در مدرسه (434 نظر) نگاهی به انواع لباس مدرسه دانش آموزان کشور های مختلف/ آمریکا، ژاپن، چین و... (224 نظر) الهام چرخنده امروز صبح به دیدار رهبر معظم انقلاب رفت+عکس/ چهره آرام خانم بازیگر در بیت رهبری (159 نظر) رهبر معظم انقلاب: ترویج موسیقی بر خلاف مذاق اسلام است/ اردوی مختلط دختر و پسر یعنی چه؟! دانشجو بره خارج از کشور که چه کنه؟+فیلم (148 نظر) سحر زکریا: 6 سال همسر مهران مدیری بودم / او جوانی ام را گرفت !+فیلم (148 نظر) پری غفاری معشوقه شاه پهلوی: شاه آرام آرام مشروب می‌خورد و گاهی گیلاس مرا هم پر می‌کرد/ ازدواجی در کار نبود من دستمزدم را می گرفتم! (136 نظر) مروری بر بازیگران مرد ایرانی که از گوشواره استفاده می‌کنند؛ امیر جعفری، ارسلان قاسمی، امین حیایی و...+عکس (93 نظر) روز اول مهر یادی کنیم از اخراج سجاد رضایی فرزند اکبر کلاس دوم ب با گرمکن ورزشی دهه شصتی +فیلم/ من برای لهجه اصفهانیش مُردم شما ادامه بدید (93 نظر) نعیمه نظام دوست: عاشق احمدرضا عابدزاده بودم ، اون بلیزر داشت منم با یه رنو افتادم دنبالش اصلا به من محل نذاشت قلبم خیلی شکست و اومدم خونه عکسهاشو پاره کردم+ویدیو (91 نظر) خانه پدری ساده رهبر معظم انقلاب به روایت تصویر +عکس/ از سقف چوبی و بوفه دکوری ساده تا چراغ نفتی و کابینت های فلزی (88 نظر) اکبر عبدی: 25 سال مصرف کننده تریاک بودم، اینجانب اکبر عبدی 4 سال و نیم یک معتاد+فیلم (82 نظر) دیدار احساسی علی پروین اسطوره فوتبال با رهبر انقلاب در بیمارستان +عکس / ارادت خاص علی آقا به رهبر معظم انقلاب (79 نظر) علیرضا بیرانوند: پرتاب‌های بلندم به خاطر چوپانی کردنم هست؛ به عنوان یک چوپان در کنار خانواده ام همیشه مجبور بودم که با پرتاب سنگ مواظب گوسفندانم باشم (75 نظر) رضا عطاران : من و خانومم تو سینما بودیم همه اومدن برای عکس و امضا که اعلام شد رضا گلزار وارد شده دور و برمون حتی یه نفر هم نموند همه رفتن پیش رضا (74 نظر) خلاقیت هوشمندانه یک مدرسه ایرانی برای استفاده از پله های سالن/ دست مریزاد به این همه نبوغ و ابتکار+عکس👌 (71 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
برای اولین بار نماینده اسرائیل هنگام سخنرانی مسعود پزشکیان به سخنان رئیس‌جمهور ایران گوش داد و سالن را ترک نکرد+ویدیو از نخ بستن به انگشتر برای اندازه شدن تا دکمه‌های متفاوت قبا و نخ نما شدن عبا؛ در مروری بر ساده‌زیستی رهبر معظم انقلاب+عکس خبرنگار شبکه صهیونیستی ایران اینترنشنال در منهتن آمریکا: من دیدم که همسر مسعود پزشکیان از ساختمانی در اینجا خارج شد+ویدیو/ ای کاش به عنوان خبرنگار یک مقدار اطلاعات داشتی! ذوق‌زدگی و خوشحالی خبرنگار ترکیه از "ساغول" گفتن مسعود پزشکیان در نیویورک؛ خبرنگار ترکیه: این رئیس‌جمهور تُرک آذربایجانی است+ویدیو رهبر معظم انقلاب: بعضی‌ها فکر می‌کنند نشاط یعنی رقاصی؛ فلان برنامه موسیقی رو توی تلویزیون پخش کنیم مردم نشاط پیدا کنند، نشاط این نیست+ویدیو تصاویری جالب از مسعود پزشکیان پشت نیمکت کلاس درس در روز اول مهر/ ردیف دوم و چهارم نشینی رئیس جمهور توئیت جدید پزشکیان به زبان کُردی و عربی +عکس وزیر اسبق کشور: رهبر معظم انقلاب یک دوره تندخوانی شرکت کردند و یک کتاب 300 صفحه‌ای را در یک شب می‌خوانند+ویدیو نیکی کریمی از مهمترین اتقاق زندگی اش پرده برداشت ؛ خانم بازیگر : پدرم مرا به این سمت سوق داد تاج گل اعیانی با گل‌های سفید و سیاه محمدباقر قالیباف در مراسم ختم پدر خداداد عزیزی+عکس استاندار بصره راننده شخصی مسعود پزشکیان در سفر به این شهر شد+عکس/ چهره خندان رئیس جمهور سوار بر BMW