متن آهنگ پدر از محمدرضا همامی نیا
یه روزی چشمامو وا کردمو نگاهم رو به چشم تو دوختم به اندازه ای عاشق تو شدم که توو آتیش عشق تو سوختم یه عمری گذشت و دلت پیر شد که تو راه پروازو یادم بدی یه روزی پردیدی تو از این قفس که آزاده بودن رو یادم بدی الان نیستی و دلخوشم من به این پدر عطر آغوش تو با منه هنوز اشک میریزم اینجا شبا چقدر جای خالیت رو دوش منه یکم صبر میکردی ای کاش دلم رو نمیذاشتی تنهاش بیا توی خوابم بگو که عزیزم یکم منتظر باش یه روزی میشه نوبت من که دستاتو بازم بگیرم میام و کنارت میشینم کنار تو آروم میگیرم الان نیستی و دلخوشم من به این پدر عطر آغوش تو با منه هنوز اشک میریزم اینجا شبا چقدر جای خالیت رو دوش منه یکم صبر میکردی ای کاش دلم رو نمیذاشتی تنهاش بیا توی خوابم بگو که عزیزم یکم منتظر باش