متن آهنگ پدر از فرهاد حبیبی
اون قلب مهربونشو، آخر غم دنیا شکست آیینهٔ چشمونشو، اون اَشکای بیجا شکست رفت از کنار زندگی، تا مرگ؛ آرومش کنه تا سَنگچینِ غصه رو، با مرگ داغونش کنه پاییز میسوزوندم، بی اون بهارِ زندگی با مرگ، بعد از رفتنش، فرقی نداره زندگی پر از گریهست چشام وقتی به عکسش خیره میمونم بابام رفته... کجا رفته؟ نمیدونم... نمیدونم... غروبا عکسِ یه گریه ازش میشینه تو یادم میگم ای کاش برمیگشت روی پاهاش میافتادم باید کجا میدیدمش؟ تا گم نشم از تو چشاش برگرده، من قول بِش میدم، پسر خوبی شَم براش برگرده، من جون میکَّنم، تا قلبِ پاکش نشکنه غماشو پَرپَر میکُنم، با دوتّا دستام، یک تنه! پر از گریهست چشام وقتی به عکسش خیره میمونم بابام رفته... کجا رفته؟ نمیدونم... نمیدونم... غروبا عکسِ یه گریه ازش میشینه تو یادم میگم ای کاش برمیگشت روی پاهاش می.افتادم