از ضمایر نامعین وقتی استفاده می شود که به صورت عمومی در مورد چیزی صحبت می کنیم و فرد یا چیزی خاص مدنظر ما نیست. در این صورت فاعل یا مفعول جمله را با ضمیر نامعین نشان می دهیم. برخی از ضمایر نامعین در زبان آلمانی عباتند از:
- Etwas به معنای چیزی
- nichts به معنای هیچ چیز
- Man به معنای آدم، فرد، کسی، مردم
- jemand به معنای یک نفر، کسی
- jeder به معنای هر، هر کسی
- به دو جمله زیر توجه کنید:
?Kannst du etwas für mich tun (می توانی کاری برای من انجام دهید؟)
?Kannst du mein Auto waschen (می توانی ماشین من را بشوری؟)
در جمله اول کار مورد درخواست مشخص نیست پس از ضمیر نامعین به جای آن استفاده می کنیم. در جمله دوم به جای ضمیر نامعین و فعل عمومی از یک کار معین نام می بریم.
ساختار گرامری ضمایر نامعین
- ضمایر etwas و nichts صرف نمی شوند. به مثال های زیر توجه کنید:
?Hast du etwas gehört (آیا چیزی شنیدی؟)
.Nein, ich habe nichts gehört (نه، من هیچ چیز نشنیدم.)
- ضمایر jemand و jeder صرف می شوند. به مثال های زیر توجه کنید:
Ich sollte jemanden anrufen, aber ich weiß nicht mehr, wen. (من باید به کسی زنگ بزنم، اما به یاد نمی آورم، چه کسی.)
Das kann doch jedem mal passieren. (این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیوفتد.)
- ضمیر jeder همچنین با توجه به اسمی که جایگزین آن می شود تغییر می کند. به مثال های زیر توجه کنید:
مذکر – jeder
مونث – jede
خنثی – jedes
- ضمیر man در حالت dativ به einem و در حالت akkusativ به einen تبدیل می شود. (صفات و ضمایر ملکی برای ضمیر man مانند er است.) به مثال های زیر توجه کنید:
(So etwas macht man nicht! (nominativ (آدم چنین کاری نمی کنه!)
(Ihre Stimme geht einem unter die Haut. (dativ (صدای او زیر پوست آدم می رود.)
(Der Stress macht einen krank. (akkusativ (استرس آدم را مریض می کند.)
(صفت ملکی)Man kann kaum sein eigenes Wort hören. (تو به سختی می توانی صدای خودت را بشنوی)
- برای تاکید و تقویت ضمایر نامعین میتوانیم به ابتدای برخی از آنها irgend- را اضافه کنیم. برای مثال: irgendjemand/irgendwer, irgendetwas/irgendwas
به مثال های زیر توجه کنید:
Irgendjemand/Irgendwer wird uns schon helfen. (یکی به ما کمک می کند.)
?Irgendetwas/Irgendwas hat er doch gesagt, oder (او چیزی گفت، نه؟)
جدول صرف ضمایر نامعین
در این جدول می توانید نحوه صرف ضمایر نامعین jemand، jeder و man را ببنید:
jemand |
jeder |
man |
|||
مذکر |
مونث |
خنثی |
|||
nominativ |
jemand | jeder | jede | jedes | man |
dativ |
jemandem |
jedem |
jeder |
jedem |
einem |
akkusativ | jemanden | jeden | jede | jedes |
einen |
همانطور که در بالا اشاره شد برخی ضمایر نامعین با توجه به شرایط استفاده در جمله تغییر می کنند. جدول زیر حالت های مختلف دو ضمیر jemand و man را نشان می دهد:
jemand | man | |
---|---|---|
فاعلی | jemand | man |
داتیو | jemandem | einem |
آکوزاتیو | jemanden | einen |
همانطور که گفته شد ضمیر jeder بسته به جنسیت هم صرف می شود. جدول زیر حالت های صرف این ضمیر را نشان می دهد:
مذکر | مونث | خنثی | |
---|---|---|---|
فاعلی | jeder | jede | jedes |
داتیو | jedem | jeder | jedem |
آکوزاتیو | jeden | jede | jedes |
نکاتی در مورد استفاده از ضمایر نامعین
1. ضمایر etwas و nichts صرف نمی شوند (همیشه و در هر کاربردی به همین شکل استفاده می شوند). به مثال های زیر توجه کنید:
Hast du etwas gehört?
آیا چیزی شنیدی؟
"etwas" در این مثال در جایگاه مفعولی مستقیم است اما تغییری نکرده است.
2. ضمایر jemand و jeder با توجه به جایگاهی که در آن قرار می گیرند صرف می شوند (بسته به اینکه فاعل، مفعول یا ... باشند تغییر می کنند). به مثال های زیر توجه کنید:
Ich sollte jemanden anrufen, aber ich weiß nicht mehr, wen.
من باید با کسی تماس بگیرم، اما به یاد نمی آورم چه کسی.
ضمیر نامعین "jemand" در جایگاه مفعولی مستقیم ظاهر شده است.
Das kann doch jedem mal passieren.
این می تواند برای هر بار رخ بدهد.
ضمیر نامعین "jeder" در جایگاه مفعولی غیرمستقیم ظاهر شده است.
3. ضمایر نامعین jeder گذشته از صرف شدن با توجه به جایگاه بسته به جنسیت هم تغییر می کند (بسته به اینکه جای اسم با چه جنسیت و جایگاهی قرار می گیرد، تغییر می کند.) به مثال های زیر توجه کنید:
مذکر – jeder
مونث - jede
خنثی - jedes
3. ضمیر نامعین man در حالت مفعولی غیر مستقیم (داتیو) به einem و در حالت مفعولی مستقیم (آکوزاتیو) به einen تبدیل می شود. به مثال های زیر توجه کنید:
So etwas macht man nicht!
آدم چنین کاری انجام نمی دهد. / چنین کاری نباید انجام شود.
در اینجا ضمیر نامعین "man" در جایگاه فاعل جمله ظاهر شده و تغییر نمی کند.
Ihre Stimme geht einem unter die Haut.
صدای او زیر پوست آدم می رود / صدای او زیر پوست می رود. (مفعولی غیرمستقیم)
در اینجا ضمیر نامعین "einem" در جایگاه مفعول غیرمستقیم جمله ظاهر شده است.
Der Stress macht einen krank.
استرس آدم را مریض می کند / استرس مریض می کند. (مفعولی مستقیم)
در اینجا ضمیر نامعین "einen" در جایگاه مفعول مستقیم جمله ظاهر شده است.