به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز، بحران غزه با ورود به ماههای متوالی از محاصره، بمباران و قحطی، اکنون چهرهای ویرانگرتر از همیشه به خود گرفته است. در تازهترین روایتهای منتشرشده، سیانان گزارشی تکاندهنده از وضعیت بیمارستانهای نوار غزه ارائه داده است. در این گزارش، پزشکانی به تصویر کشیده شدهاند که خود از فرط گرسنگی و بیخوابی از حال میروند، در حالیکه هنوز مشغول درمان کودکان و بزرگسالانیاند که از سوءتغذیه، زخمهای جنگی و بیماریهای قابل پیشگیری رنج میبرند. عنوان این گزارش، «ضعیفانی که از ضعیفان مراقبت میکنند»، بهدرستی وضعیت پیچیده، متناقض و غمبار نظام درمانی فروپاشیده در منطقهای محاصرهشده را به تصویر میکشد.
این وضعیت، زنگ خطری جدی برای تمام نهادهای بینالمللی است. در جهانی که تعهدات حقوق بشری، اخلاق پزشکی و مفاد کنوانسیون ژنو باید حاکم بر رفتار طرفین درگیر در جنگ باشد، غزه به مثابه آزمایشگاه شکست کامل این قواعد جلوه میکند. پزشکان غزه، که روزگاری با امید به نجات جان بیماران تحصیلات خود را به پایان رساندهاند، حالا خود در زمره آسیبدیدگان قرار دارند. در حالیکه بهطور معمول در بحرانهای بشردوستانه، پزشکان بهعنوان منابع پایداری، ثبات و امید شناخته میشوند، در غزه این معادله برهم خورده است: آنان دیگر نه تنها توان جسمی کافی ندارند، بلکه از نظر روانی نیز دچار فرسودگی شدید شدهاند.
گزارشهای میدانی حاکی از آن است که کمبود مواد غذایی، دارو، آب پاک و تجهیزات پزشکی، کار پزشکان را به جراحی با ابزار ابتدایی و درمان بیماران بدون بیحسی یا پانسمان رسانده است. در برخی موارد، پرستاران مجبور به استفاده مجدد از سرنگها و تیغهای جراحی هستند. این شرایط نهتنها استانداردهای پزشکی را به صفر رسانده، بلکه بحرانهای جدیدی نظیر شیوع عفونتهای بیمارستانی و بیماریهای مسری را به همراه داشته است. سیستم ایمنی بدن کودکان، که پیشاپیش بر اثر گرسنگی تضعیف شده، در برابر این تهدیدات عملاً ناتوان مانده است.
از منظر اخلاقی، چنین وضعیتی نشاندهنده سقوط کامل خطوط قرمز انسانی در جنگ است. پزشکان بیمرز و سازمان جهانی بهداشت بارها هشدار دادهاند که ادامه چنین شرایطی میتواند به نسلکشی خاموش منجر شود. وقتی پزشک، بهعنوان آخرین حلقه زندهبانی در بحران، خود سقوط کند، آنگاه فاجعه به سطحی عمیقتر از آمار و اخبار صعود میکند: به تراژدی نابودی معنای «زندگی».
نکته قابل تأمل در تحلیل این وضعیت، فقدان واکنش مؤثر از سوی جامعه جهانی است. با وجود انتشار گسترده این تصاویر و گزارشها، سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری هنوز موفق به تضمین یک کریدور انسانی پایدار برای ارسال کمکهای پزشکی و غذایی به غزه نشدهاند. کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اتحادیه اروپا، که همواره از نقش خود بهعنوان حافظان حقوق بشر در سطح جهانی سخن میگویند، در این مورد با سکوت یا واکنشهای بیاثر همراه بودهاند. حتی طرحهای پیشنهادی برای آتشبس موقت جهت انتقال دارو و غذا نیز، بارها به دلایل سیاسی و امنیتی به شکست انجامیده است.
همزمان، شرایط رسانهای در غرب نیز بر ابهام و کندی درک عمومی از عمق بحران دامن زده است. گرچه گزارشهایی مانند همین مطلب سیانان میکوشند تصویری واقعیتر ارائه دهند، اما پوشش وسیع و مداومی که لازم است برای ایجاد فشار افکار عمومی شکل گیرد، همچنان ناکافی است. روایتهای یکسویه و تمرکز بر روایتهای امنیتمحور از سوی برخی رسانهها موجب شده تا جنبه انسانی ماجرا در حاشیه قرار گیرد. در نتیجه، پزشکان گرسنهای که با دستهای لرزان سعی در زنده نگه داشتن کودکان دارند، به حاشیه رانده میشوند، گویی بخشی از آماری دور از ذهناند نه انسانهایی واقعی در دل یک تراژدی.
همچنین باید به اثرات درازمدت این بحران توجه کرد. حتی اگر جنگ متوقف شود، نظام بهداشتی و درمانی غزه برای بازسازی به سالها زمان و میلیاردها دلار کمک نیاز خواهد داشت. نیروی انسانی متخصص، که اغلب یا کشته شدهاند یا به دلیل مهاجرت از منطقه خارج شدهاند، بهسادگی قابل جایگزینی نیست. معنای واقعی «فروپاشی»، نهفقط در فقدان ساختمان بیمارستان، بلکه در نابودی ظرفیت انسانی برای نجات جانها نهفته است.
از سوی دیگر، شرایط کنونی غزه بار دیگر مسأله بزرگتری را به ما یادآوری میکند: جنگهایی که در آن انسانیت فراموش میشود، همواره بازندهای مشترک برای همه دارند. غزه نه تنها در حال از دست دادن نسلهایی از بیماران درماننشده و کودکان گرسنه است، بلکه آیندهای را هم میبازد که در آن پزشکانی مقاوم، پرستارانی فداکار و بیمارستانهایی پایدار میتوانستند نماد بازسازی و امید باشند. وقتی پزشکان میافتند، تنها تنها نیستند که سقوط میکنند، بلکه آن امید جمعی که میتوانست یک جامعه را از خاکستر بیرون کشد نیز با آنان فرومیریزد.
در نهایت، گزارش سیانان نه صرفاً یک تصویر خبری، بلکه یک سند دردناک تاریخی است. سندی از روزگاری که در آن پزشکان، با بدنهایی خالی از غذا و دستهایی لرزان، آخرین قطرات توان خود را برای نجات دیگران خرج کردند، در حالیکه کسی به نجات خودشان نمیشتافت. اگر جهان امروز نتواند پاسخی شایسته به فریاد خاموش آنان بدهد، فردا دیگر پاسخی برای نسلهای آینده نیز نخواهد داشت.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.