به گزارش سرویس جامعه ساعد نیوز، متن حکایتی که در ویدیو شنیدید؛ روزی مجنونی از سجاده شخصی عبور می کرد. مرد نماز راشکست وگفت:مردک! درحال راز و نیاز باخدا بودم تو جگونه این رشته را بریدی؟ مجنون لبخندی زد و گفت:عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم و تو عاشق خدایی و مرا دیدی!