اسم بنان از نام های زیبا و اصیل دخترانه کردی است که به معنی عنفوان است. برای خواندن مطالب بیشتر درباره معنی و ریشه این اسم توجه شما عزیزان را به ادامه مطلب جلب می نماییم
مشخصات اسم بنان
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام:101
- ابجد کبیر:103
- ریشه نام:کردی
- نام به انگلیسی:banan
- تلفظ به فارسی:بنان
- تلفظ نام به انگلیسی:/banān/
معنی اسم بنان در ثبت احوال
۱- (در قدیم) سرانگشت، انگشت؛ ۲- (اعلام) غلامحسین بنان [۱۲۹۰-۱۳۶۴شمسی] خواننده ی ایرانی، فرزند کریم خان بنان الدوله بود. از پنج سالگی به خوانندگی و نوازندگی پیانو و ارگ پرداخت و اولین استاد او پدرش بود و به ترتیب ضیاء ذاکرین و ناصر سیفی از استادان او بودند. در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی، خوانندگی در رادیورا آغاز کرد.در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی، بنا به پیشنهاد روح الله خالقی به اداره کل هنرهای زیبای کشور منتقل و به سمت استاد آواز هنرستان موسیقی ملی به کار مشغول شد و در سال ۱۳۳۴ هجری شمسی، ریاست موسیقی رادیو را عهده دار گردید. او از ابتدا در برنامه های گل های جاویدان و گل های رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشت و با بزرگانی چون وزیری، محجوبی، عبادی و صبا همکاری کرد. در حادثه ی تصادف یک چشم خود را از دست داد و از آن به بعد از عینک دودی استفاده می کرد. شعرشناسی او از نکات مثبت و تأثیرگذار خوانندگی وی به شمار می رفت. او نه تنها در آواز قدیمی و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه در نغمه های جدید و مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت و از آثار اوست: کاروان، چه شورها، الاهه ی ناز، بوی جوی مولیان، گدای عشقم، سلطان حسن، و بسیاری دیگر که به همراهی گروه های بزرگ موسیقی و یا با ساز تنهای استادان اجرا نموده است.
معنی اسم بنان در لغت نامه دهخدا،فرهنگ معین،فرهنگ فارسی و عمید
- لغت نامه دهخدا:بنان. [ ب َ ] ( ع اِ ) سر انگشت. انگشت. بنانه یکی آن. ج ، بنانات. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). سرهای انگشت و این جمع بنانةاست. ( از بحر الجواهر ) ( از کشف ) ( از غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بمعنی مفرد نیز آمده. ( آنندراج ). سر انگشت. ( ترجمان القرآن ). اصبع. جمع بنانه و آن سر انگشت است یا اطراف آن
- فرهنگ معین:(بَ ) [ ع . ] ( اِ. ) ۱ - سرانگشت . ۲ - انگشت .
- فرهنگ فارسی:انگشتان، سرانگشتان، اطراف انگشتان، موز
( اسم ) ۱ - سر انگشت . ۲ - انگشت واحد : بنانه .
سر انگشت . انگشت . بنانه یکی آن . جمع : بنانات . سرهای انگشت و این جمع بنانه است ٠ سر انگشت ٠ اصبع جمع بنانه و آن سر انگشت است یا اطراف آن - فرهنگ عمید:انگشتان، سرانگشتان، اطراف انگشتان.
نام های هم آوا با بنان
بنان، بناو، بناوان، بنفش، بنگین، بنن، بنین، بفران، بفرانبار، بشدار، بکیل، بلار، بلالوک، بلواژ، بلیسه