پل مکنا یکی از معروف ترین درمان های هیپنوتیزمی دنیاست و رژیمی به همین نام را تبلیغ می کند. رژیم لاغری پل مکنا عقیده دارد برای درمان چاقی نیازی به رژیم گرفتن نیست. رژیم گرفتن را فراموش و فقط به بدن تان گوش کنید. رژیم پل مکنا می گوید سه الگوی رفتاری اصلی و رایج باعث افزایش وزن می شود. این سه الگو شامل رژیم های محدود کننده و سخت گیر، خوردن غذا برای کنار آمدن با احساسات یا همان پرخوری عصبی یا احساسی و داشتن رابطه ناسالم با غذاست. این عوامل باعث می شوند تا نسبت به بدن تان احساس خوبی نداشته باشید و از رژیم گرفتن و کاهش وزن دلسرد شوید. لاغری به روش پل مکنا در واقع لاغری از طریق هیپنوتیزم و ضمیر ناخودآگاه است.
رژیم پل مکنا
در رژیم پل مکنا رویه به این صورت است که برای درمان چاقی احتیاجی به رژیم گرفتن نیست و لازم است تا به صدای بدنتان گوش کنید. در این رژیم سه الگوی رفتاری پایه و اساس افزایش وزن هستند. به این صورت که اگر شما رژیم های محدود کننده و سخت را انجام دهید و یا دچار پرخوری عصبی شوید که در آن در هنگام عصبانیت و یا احساسات دیگر به پرخوری روی آورید و یا رابطه ای ناسالم با غذا داشته باشید، دچار اضافه وزن و چاقی می شوید زیرا شما در این ۳ موقعیت احساس بدی نسبت به غذا و همچنین بدنتان به دست می آورید و از رژیم گرفتن و در ادامه آن، از رسیدن به وزن ایده آلتان دلسرد می شوید. به طور کلی رژیم پل مکنا براساس هیپنوتیزم قرار دارد و از طریق ضمیر ناخودآگاه لاغری را به شما هدیه می دهد. پل مکنا معتقد است که رژیم گرفتن، خود باعث استرس مضاعف می شود و این استرس باعث پرخوری،پرخوری عصبی و در نتیجه اضافه وزن می شود. این استرس حتی در افراد پر مشغله نیز یافت می شود که فشار زیادی را برای آن ها ایجاد می کند برای همین افراد مشغول آن چنان به سلامتی خود اهمیت نمی دهند و زمان خاصی را برای خوردن غذا اختصاص نمی دهند و یا در حین غذا خوردن عجله می کنند و سرپایی غذا می خورند همه این ها عواملی هستند که باعث اضافه وزن می شود.
تقریباً برای همه افراد پیش می آید که بدون اینکه گرسنه باشند وسوسه شوند تا غذا بخورند زیرا انسان به طور غریزی نمی تواند از خوردن غذا دست بکشد. پل مکنا در کتاب خود می گوید که برای کاهش وزن در ابتدا باید به بدن خود و حالات روحی خود توجه کنید. در رژیم پل مکنا به وسیله هیپنوتیزم و با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه انسان همه افکار و احساسات منفی از بین می رود و با این کار تمام فضای ذهن از افکار منفی خالی می شود و جا برای افکار و احساسات مثبت باز تر می شود همچنین با این کار استرسی که ناشی از افکار منفی در ذهن فرد است و کمتر می شود.
قوانین طلایی پل مکنا
لاغری به روش پل مکنا چهار قانون طلایی دارد. طرفداران این رژیم ادعا می کنند که با توجه به این 4 قانون می توانید وزن تان را کم کنید و تا آخر عمر در وزن ثابت بمانید. پل مکنا طبق تحقیقاتی ادعا دارد 70 درصد کسانی که به وزن ایده آل خود می رسند بعد از مدتی دچار بازگشت وزن شده و دوباره چاق می شوند. همچنین گفته می شود که باید به چاقی به عنوان یک مشکل رفتاری نگاه کنیم. این چهار قانون اساسی شامل موارد زیر می شود:
هر وقت گرسنه شدید غذا بخورید
اگر مطمئن نیستید که واقعا گرسنه اید یا نه، پس واقعا گرسنه نیستید! احساس گرسنگی واقعی به تدریج شکل می گیرد و واضح، مداوم و فیزیکی است. این حس با احساسی که هنگام عبور از یک رستوران یا قنادی به شما دست می دهد، تفاوت دارد. همچنین احساس گرسنگی واکنشی به احساسات مختلف مانند غم، ترس، خجالت، کسل بودن یا خشم نیست. در واقع احساس گرسنگی، یک احساس فیزیکی واقعی در معده است. این حس به این معناست که به غذا نیاز دارید و به همین دلیل، طعم غذا نیز برای شما خوشایندتر می شود.
آنچه بدن تان نیاز دارد، بخورید
حیوانات وحشی به صورت غریزی و بدون فکر، برای دریافت ویتامین، مواد معدنی، نمک، پروتئین، چربی و کربوهیدرات به دنبال غذا و شکار می روند. بدن ما نیز دارای همین غریزه است؛ اما متاسفانه، فرآیندهای ذهنی ما بسیار سریع هستند و اغلب آنها را نادیده می گیریم. بنابراین هنگامی که تصویری از یک همبرگر را می بینیم، ناگهان با خودمان فکر می کنیم که «اوه، من گرسنه هستم»؛ این واکنش مغز ما به مشاهده ی این تصویر است. در واقع، ممکن است واقعا بدن به غذا نیاز نداشته باشد و گرسنه نباشیم. برای بررسی این موضوع، زمان کوتاهی را صرف شناسایی نیاز واقعی بدن خود کنید. به تشخیص بدن خود اعتماد داشته باشید. آن زمان است که نه تنها کمتر غذا خواهید خورد، بلکه انتخاب های سالم تری نیز خواهید داشت و سبک تغذیه تان ناخودآگاه تغییر می کند.
از هر لقمه ای که می خورید، لذت ببرید
تحقیقات بسیاری در زمینه خودآگاهی در هنگام غذا خوردن در سراسر جهان انجام شده است. تمام این تحقیقات نشان داده اند که این خودآگاهی باعث کاهش میزان غذا خوردن در افراد می شود. اما این مورد کافی به نظر نمی رسد. لذت بردن از هر لقمه ای که در دهان می گذارید نیز دارای اهمیت است. بنابراین هر وقت هر کدام از جنبه های غذا خوردن دیگر برای تان لذت بخش نبود، از غذا خوردن دست بکشید. هنگام غذا خوردن هیچ کار دیگری انجام ندهید. کارهایی مانند تماشای تلویزیون، مطالعه، اینترنت گردی، حل کردن جدول، رانندگی، پیاده روی یا مکالمه با تلفن باعث کاهش آگاهی شما نسبت به غذا خوردن می شود. هنگامی که بر آگاهی خود نسبت به غذا خوردن تمرکز می کنید، در هر وعده سه اتفاق رخ می دهد: اولین مورد، کاهش میزان غذای دریافتی است. با صرف زمان و توجه نسبت به غذا، لذتی که از خوردن آن می برید افزایش می یابد و سرعت غذا خوردن تان نیز کم می شود. بنابراین زودتر احساس سیری می کنید و سریعتر دست از غذا می کشید. دوم این که انتخاب های جدیدتری برای غذای خود خواهید داشت. هر چه نسبت به واکنش بدن تان به غذا آگاه تر می شوید، ذائقه و سلیقه ی شما به سمت طعم های مختلف و متنوع تغییر می کند. افرادی که سریع غذا می خورند، ناخودآگاه تمایل به مصرف غذاهای چرب، شیرین یا شور دارند. اما چرا؟ با کاهش توجه به غذا، نیاز دارید طعم های قوی تری مصرف کنید تا بتوانید آن ها را تشخیص دهید. مورد سوم، افزایش درک نسبت به احساسات و طعم ها و در نتیجه لذت بیشتر از غذا خوردن است. این امر موجب تقویت عادت آهسته غذا خوردن در افراد می شود. هر لقمه را 20 بار بجوید تا طعم و بافت آن را بهتر متوجه شوید و لذت بیشتری از غذای خود ببرید. بدن ما در خودکار کردن فرآیندها بسیار حرفه ای عمل می کند و لازم است تنها زمان کمی را به تمرکز روی غذای خود صرف کنید. عادت به عدم توجه و تمرکز روی غذا، موجب کاهش کنترل بر مواد غذایی دریافتی و در نتیجه افزایش وزن می شود. این قانون، با تغییر دیدگاه شما نسبت به غذا خوردن، موجب اصلاح عادت ناخودآگاهی در هنگام صرف غذا می شود. همچنین به تشخیص بدن شما نسبت به نیازهای غذایی خود، احترام می گذارد. بنابراین همواره هنگام صرف غذا (حتی میان وعده ها) بر آن تمرکز کنید.
زمانی که سیر شدید از غذا خوردن دست بکشید
احساس سیری، واکنش طبیعی بدن شما به دریافت مقدار کافی از غذاست. پرخوری احساسی، فعالیتی برای مخفی کردن و نادیده گرفتن احساسات است که با احساس سیری یا گرسنگی، کنترل نمی شود. غذا خوردن به صورت خودکار یا هنگام استرس و با هدف حواس پرتی، باعث نادیده گرفتن نشانه های سیری می شود. این افراد، بدون داشتن احساس گرسنگی و برای تغییر احساسات خود، به غذا خوردن روی می آورند. افراد مبتلا به پرخوری احساسی، به علت نادیده گرفتن مکرر احساس سیری، ممکن است به طور کامل نشانه های آن را فراموش کنند. این افراد خوردن را تا زمانی که معده شان کاملا پر شود یا احساس ناراحتی و درد در معده پیدا کنند، ادامه می دهند. در کشورهای پیشرفته، افراد به صورت مداوم با غذاهای جدید و موقعیت های مختلف برای صرف غذا و خوراکی مواجه می شوند که از نیاز بدن آن ها به غذا، بیشتر است. بنابراین دانستن این موضوع که چه زمانی دست از غذا خوردن بکشند، یک مهارت حیاتی در زندگی آن هاست. اگر این مهارت را در خود تقویت نکنیم، با مصرف بیش از حد غذا به بدن خود صدمه خواهیم زد. به محض این که احساس سیری به شما دست داد، غذا خوردن را متوقف و چند دقیقه تامل کنید. اگر واقعا احساس گرسنگی داشتید، مجددا کمی غذا بخورید. اگر نه، دیگر به غذا خوردن ادامه ندهید. به همین سادگی!
دلایل شکست افراد در کاهش وزن
رژیم های سخت گیرانه و محدود کننده: پل مکنا می گوید رژیم ها تنها راه دوباره چاق شدن را به افراد یاد می دهند. زمانی که انسان ها برای مدتی خود را از غذا خوردن محروم کنند و دائما احساس گرسنگی داشته باشند، بعد از تمام شدن دوره ی رژیم شان چند برابر غذا می خورند و حتی چاق تر از قبل می شوند.
- پرخوری احساسی: خوردن احساسی هیچ ارتباطی به گرسنگی فیزیکی ندارد، بلکه در این مواقع افراد غذا می خورند تا ناراحتی های احساسی خود را برطرف کنند. از خودتان قبل از خوردن بپرسید که آیا واقعا گرسنه هستید و یا فقط می خواهید احساس متفاوتی داشته باشید. این پرسش باعث می شود مرز بین احساس گرسنگی فیزیکی و مشکلات روحی خود را بشناسید. اگر واقعا گرسنه نیستید، باید به دنبال راهی برای کنترل احساسات و افکارتان باشید. بعضی مواقع این مشکل دلیل مشخصی دارد. مثلا حادثه ای که در گذشته اتفاق افتاده است. در این مواقع صحبت کردن و گذراندن چند جلسه روانکاوی با یک روانشناس متخصص راه حل درمان پرخوری احساسی است.
- برنامه ریزی غلط: پل مکنا می گوید تنها راه کاهش وزن نفوذ کردن به ضمیر ناخودآگاه از طریق هیپونتیزم و تغییر دادن رابطه ذهنی فرد با غذاست. دسته ی دیگر طرفداران این رژیم معتقدند که این تنها راه کاهش وزن نیست. افراد زیادی هستند که به صورت خودآگاه و با تمرکز روی برنامه غذایی خود وزن شان را پایین آورده اند. افراد زیادی به گروه های لاغری می روند تا همراه با دیگران وزن شان را پایین بیاورند. این افراد تا آخر عمر به صورت منظم به این گروه ها می روند تا با وسوسه ی پرخوری مبارزه کنند و در وزن ایده آل شان باقی بمانند. با این حال عده ای دیگر نیز هستند که به همین گروه ها می روند و وزن شان نیز کم می شود، اما بعد از مدتی اراده خود را از دست می دهند و دوباره چاق می شوند. در این موارد می توان از هیپنوتیزم و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه برای کاهش وزن و درمان استفاده کرد. در این روش با هیپنوتیزم به ضمیر ناخودآگاه فرد نفوذ می شود و مشکلاتی که علت ایجاد رابطه ناسالم با غذا شده است یافت و سپس برای رفع مشکل تلاش می شود.
سخن آخر
به طور کلی در رژیم پل مکنا با استفاده از هیپنوتیزم به ضمیر ناخودآگاه فرد نفوذ می شود و مشکلات فرد را که باعث ایجاد رابطه ناسالم با غذا شده است را یافت می کند و برای رفع آن راه حل هایی به کار گرفته می شود. آیا شما تا به حال این رژیم را امتحان کرده اید؟ نتیجه آن چه شده است؟ آیا موفق شده اید؟ تجربه خود را با ما به اشتراک بگذارید.