ضرب المثل دوستی خاله خرسه
ضرب المثل ها در تمامی فرهنگ ها و جوامع به عنوان یکی از پرکاربردترین اقسام ادبی شناخته می شوند. دهخدا در یادداشت های پراکنده خود در مورد ضرب المثل می نویسد: «پدرهای ما، مَثَل را یکی از اقسام بیست و چهارگانه ادب شمرده و مِثل دیگر قسمت ها به آن اهمیت می داده اند.در فرهنگ ایرانی هم ضرب المثل ها هریک حکایت شیرین افسانه ای و یا واقعی دارند که حتی در میان اشعار شاعران بزرگ هم نمود یافته اند. در ادامه شما را با داستان و کاربرد ضرب المثل دوستی خاله خرسه آشنا خواهیم کرد. با ساعدنیوز همراه باشید.
داستان ضرب المثل دوستی خاله خرسه
حکایت کرده اند ، جوانی در روستایی که در کنار جنگل زندگی می کرد. یکی از روزها که پسر جوان برای جمع آوری هیزم به جنگل رفته بود. خرسی را دید که در جنگل زخمی افتاده و خون از سر خرس جاری بود. پسر جوان دلش برای حیوان سوخت. خرس را برداشت به خانه آورد ، زخمش را دوا زد و از حیوان نگهداری کرد تا خوب شود. بعد از چند روز حیوان بهتر شد و تا یک ماه بعد خوب خوب شد ، خرس که شاهد کمک ها و زحمات پسر جوان بود ، بعد از این اتفاق از پسر جوان دور نمی شد و تمام روز را با او می گذراند.
چند سالی به همین منوال زندگی کردند. هرچه خانواده ی پسر و اطرافیانش به او می گفتند که خرس یک حیوان وحشی است و نمی تواند دوست خوبی برای تو باشد گوش پسر به این حرف ها بدهکار نبود و می گفت : تاکنون که ما دوست های خوبی برای یکدیگر بوده ایم.
یک روز که پسر جوان مثل هر روز صبح زود برای جمع آوری هیزم به همراه خرسش به جنگل رفت ، هیزم ها را جمع کرد و خواست راهی خانه شود که احساس کرد سرش گیج می رود و حالش خوب نیست. یکی از دوستانش که حال او را دید گفت : کمک می خواهی؟ مرد جوان پاسخ داد : نه چند روزی است سخت کار کرده ام و درست نخوابیده ام فکر می کنم از کم خوابی است کمی پایین تر در کنار رودخانه ساعتی استراحت کنم فکر کنم حالم بهتر می شود و به راه افتاد.
پسر جوان وقتی به کنار رودخانه رسید دراز کشید و خیلی زود خوابش برد. زنبوری در آن اطراف حرکت می کرد آمد و روی صورت مرد جوان نشست خرس خواست زنبور را از روی صورت پسرک بپراند ، هرچه تلاش کرد ، دید دوباره زنبور بازمی گردد و روی صورت مرد می نشیند ، خرس سنگ بزرگی که در کنارش بود را برداشت تا زنبور را بپراند و آن را محکم به صورت مرد زد. کوبیدن سنگ زنبور را کشت ، اما سر مرد جوان هم زخمی شد و او هم مُرد و این شد نتیجه دوستی با خاله خرسه.
ضرب المثل دوستی خاله خرسه به روایت دیگر
مردی با خرسی دوست می شود. در جنگلی با هم قدم میزدند. مرد خسته شد و زیر سایه درختی چند دقیقه ای به خواب رفت. خرس هم کنارش نشسته بود و مراقب بود هیچ خطری او را تهدید نکند.مگس مزاحمی روی صورت مرد نشست. خرس هم با دستش او را دور کرد. دوباره مگس روی صورت مرد نشست و خرس هم او را دور کرد. دوست نداشت مگس باعث آشفته شدن خواب رفیقش شود.از بد روزگار مگس دست بردار نبود! دوباره آمد و وز وز کنان روی صورت مرد نشست. این بار خرس عصبانی تر شد و دنبال راه حلی گشت تا مگس را از بین ببرد. بعد از کلی فکر کردن به این نتیجه رسید که سنگی را بردارد و مگس را بکشد.با خوشحالی سنگ بزرگی که در آن اطراف بود را برداشت و آرام آرام جلو آمد تا مگس را غافلگیر کند و قبل از پریدنش کارش را یکسره کند. نزدیک مرد شد. دستانش را در زاویه مناسبی قرار داد! و با آخرین توانش سنگ را به صورت مرد کوبید و مگس له شد.خوشحال بود از این که مگس را کشته است اما به این دقت نکرده بود که با کشتن مگس، دوستش را نیز کشته است! خرس با کار جاهلانه و احمقانه ای که کرد دوست خود را از دست داد و مثل سگ پشیمان شد!!
ویدیوی جالب درباره دوستی خاله خرسه
کاربرد ضرب المثل دوستی خاله خرسه
- یعنی کسی می خواهد به دوستش سودی برساند اما از روی جهالتش کاری می کند که هم دوستش را از دست می دهد هم خودش پشیمان میشود.
- این ضرب المثل را هنگامی به کار می برند که کسی با خود خیال می کند که به دیگران محبت می کند اما در اصل آنها را آزار می دهد. ( مثل محبت های بیجا، محبت افراطی، محبت از روی چاپلوسی و … )
- دوستی و مهربانی کردنی که همراه با جهالت و نادانیست.
همراهان عزیز ساعدنیوز لطفا نظرات خود را درباره ضرب المثل دوستی خاله خرسه با ما به اشتراک بگذارید.