بی آبرویی های زهره 16 ساله در مشهد / سرنوشت تلخ دختر فراری

  سه شنبه، 11 خرداد 1400 ID  کد خبر 153249
بی آبرویی های زهره 16 ساله در مشهد / سرنوشت تلخ دختر فراری
ساعد نیوز : دختر فراری مشهد در 16 سالگی زندگی اش تباه شد.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از رکنا، دختر 16 ساله ای که از منزل فرار کرده و با پناه آوردن به یک نارفیق، زندگی و آینده اش را به گونه ای دیگر به تباهی کشانده بود، خود را قربانی بی مهری و بی توجهی والدین می داند.

زهره ۱۶ ساله که به سبب اتفاقات تلخی که برایش رخ داده بود، خود را به سختی به کلانتری رسانده و از پلیس درخواست کمک کرده بود، اوضاع و احوال زندگی تلخ خود را برای مسئول دایره مشاوره این گونه بیان کرد.

دختر 16 ساله ای که از منزل فرار کرده گفت : از وقتی یادم می آید، پدر و مادرم همیشه با هم دعوا داشتند تا این که سال گذشته مادرم تصمیم به جدایی گرفت ولی با پادرمیانی اقوام به خانه برگشت. مادرم دوست داشت همیشه حرف حرف خودش باشد و پدرم هم مثل همیشه آرام و مطیع او بود و فقط با اعتراض های کوتاه سعی می کرد به بحث و دعوا خاتمه بدهد.

مدتی بود که یکی از اتاق های منزلمان را به یک مرد که ادعا می کرد در کار خرید و فروش گیاهان دارویی است اجاره داده بودیم و هر چند که حضور این فرد در منزلمان، من را خیلی آزار می داد و همیشه نگاه سنگین اش را احساس می کردم اما مادرم خیلی راحت با او رفتار می کرد و گاهی نوع صحبت و صدای خنده هایشان، آرامش را از من می گرفت. چندین بار به حضور او اعتراض کردم ولی فایده ای نداشت. مادرم ادعا می کرد که در کار خرید و فروش به او کمک می کند و سودش را بین خودشان تقسیم می کنند. احساس خوبی به این فرد نداشتم تا این که خیلی زود متوجه شدم اجناسی که خرید و فروش می کنند، مواد مخدر است.

مشروبات الکلی به زندگی ام راه یافت

از سادگی پدرم و این که هیچ اختیاری از خودش نداشت خیلی ناراحت بودم و دیگر تحمل ماندن در خانه را نداشتم، از این رو به لیلا که دوست صمیمی ام بود و پدر و مادرش را در یک تصادف از دست داده و با برادرش محمود زندگی می کرد پناه آوردم و از او کمک خواستم. با کمی اکراه قبول کرد که مدتی را نزد او بمانم اما کمی که گذشت متوجه شدم هر دوی آن ها اهل مصرف مشروبات الکلی هستند و خیلی زود نوشیدن برخی مایعات را که حالت گندیدگی و بدبویی خاصی داشتند، به من هم تعارف کردند.

یادم می آید برای اولین بار که به من تعارف کردند، با نوشیدن مقدار کمی از این مواد حال بدی به من دست داد و دچار سرگیجه و تهوع شدم اما کمی بعد نتوانستم در مقابل درخواست های آن ها خودم را کنترل کنم و بعد از مدتی به خوردن مشروبات اعتیاد پیدا و خودم را بیچاره تر کردم.

صیغه محرمیت با محمود که معتاد بود

بیش از یک ماه از فرار من از خانه گذشت اما از پدر و مادرم خبری نبود و مطمئن شدم دیگر هیچ اهمیتی برایشان ندارم و پس از این بود که محمود به من ابراز علاقه کرد و به شرط سپری کردن یک مدت به صورت جاری شدن صیغه محرمیت قول ازدواج داد و من هم که بی جا و پناه بودم، پیشنهادش را قبول کردم و بدون کسب اجازه از والدین به محرمیت او درآمدم.

محمود که خیلی زود مشخص شد معتاد هم هست، خیلی کم به منزل می آمد و به خواهرش سپرده بود که من را تنها نگذارد و اجازه بیرون رفتن را هم به من ندهد و این گونه بود که بعد از گذشت مدتی کوتاه رفتارهای محمود تغییر کرد. دایم سر هر موضوعی بهانه می گرفت و من را کتک می زد. از دست کارهای او خسته شده بودم تا این که از یکی از همسایه ها شنیدم او زن دارد و به دلیل ضرب و جرح یک نفر با چاقو فراری هم هست و همسرش هم دادخواست طلاق داده است.

فرار از خانه لیلا دوست صمیمی

کمی بعد پدر و مادرم از محل زندگی ام خبردار شدند و خواستند که مرا به منزل برگردانند اما به آن ها گفتم که فکر برگرداندن من به منزل را از سرشان بیرون کنند و به هر سختی بود از منزل لیلا هم فرار کردم.

یک ساعتی را در خیابان ها آواره بودم، حالت تهوع و سرگیجه توانم را گرفته بود که نزد دکتر رفتم تا شاید با دارو بهترشوم اما بعد از یک سری آزمایش متوجه شدم که باردار هستم. دنیا روی سرم خراب شد. از مطب دکتر که بیرون آمدم دوباره با محمود روبه رو شدم که بسیار عصبانی بود. من هم با تمام توان از دست او فرار کردم و با اولین تاکسی عبوری خودم را به کلانتری رساندم.

محمود هم خودش را به آن جا رساند و به محض این که خواستم وارد کلانتری شوم مانع شد و شروع به کتک زدن من کرد که در نهایت با داد و بیداد من، ماموران پلیس به کمکم آمدند و هم اکنون به جز کلانتری و واحد مشاوره پناه دیگری ندارم چون اگر مرا تحویل خانواده ام بدهند از ترس آبرویشان مرا تحویل محمود می دهند و...

در ادامه، کارشناس مشاوره کلانتری، این دختر جوان را به آرامش دعوت کرد و در گفت وگوهای بعدی ضمن تماس با عمویش که تنها حامی و پشتیبان او بود، وی را به اورژانس اجتماعی معرفی کردند تا از آن طریق نیز خدمات مددکاری لازم به او ارائه شود.


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
نگرانی همسر رهبر معظم انقلاب از نداشتن شام برای پذیرایی کردن از مهمان آقا/ وقتی آن شب، در سفره غذا چیزی جز سینی نان و پنیر نبود... (111 نظر) فتوایِ رهبر انقلاب در پاسخ به استفتای نگهداری سگ و گربه (103 نظر) الهام چرخنده: من که آبرو ندارم خودم را سنجاق کرده ام به اهل بیت (83 نظر) رهبر معظم انقلاب: من از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم، مگر فقرا آجیل می‌خورند؟ (79 نظر) صحبت های خنده دار آقای قرائتی: رفته بودم عروسی دیدم نون و پنیر و هندونه میدن گفتم مگه عروسی نیس اینجا دوماد گفت میخوام حزب اللهی باشم آخه این خُل بازیا چیه +ویدئو😂👌 (76 نظر) لعیا زنگنه: افتخار می‌کنم در کشوری زندگی می‌کنم که رهبر آن از نسل حضرت فاطمه زهراست+ ویدیو (35 نظر) رونمایی از همزاد و بدل ترکیه ای رویا نونهالی، داور برنامه عصرجدید/ انصافا مو نمیزنن+عکس (31 نظر) نگاهی به چهره نچرال و متفاوت بازیگران و هنرمندان بدون آرایش+عکس/ الهام حمیدی، هدیه تهرانی، بهاره رهنما، لیلا اوتادی و... (29 نظر) رونمایی همسر شاهرخ استخری از جواهرات ظریف و نگین دارِ زیبا و شیکش/ خاص، اعیانی و ایرانی پسند+عکس (22 نظر) صحبت های خنده دار آقای قرائتی: شب اول عروسی دوماد اومده پیش عروس میگه توحید و نبوت یعنی چی اونم گفته والا نمیدونم شب اول قبرمونه یا عروسیمون+ویدئو😂👌 (21 نظر) خلاقیت منحصربفرد ساندویج فروش تهرانی برای کمک کردن به کودکان نیازمند+عکس/ فرشته زمینی لقبی برازنده شماست👌 (16 نظر) رخت عزای علی دایی برای دایی اش در اردبیل/ ورزشکاران معروفی که در مراسم ختم دایی شهریار ایران حضور داشتند (13 نظر) خلاقیت خنده دار اوستا بنّا برای حل مشکل درختان شهرداری حماسه آفرید/ هنر نزد ایرانیان است و بس +عکس😆 (14 نظر) خلاقیت خنده دار اُوستا بنّا برای حل مشکل تیر برق جلوی خانه اش حماسه ساز شد/ هنر نزد ایرانیان است و بس +عکس😆 (13 نظر) پنجمین سالگرد ازدواج سوگل طهماسبی با صدای بهنام بانی و این چنین برگزار شد+ویدیو/ خوشبخت بشین و عشقتون مانا😍 (12 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
رازها و ناگفته های جالب درباره 4 برادر جنتلمن علی دایی/ خانواده‌ای تحصیل کرده با مشاغل جالب توجه که همگی در 1 فروردین به دنیا آمده‌اند+عکس
لیست کاملی از هنرمندان و بازیگران محبوب ایرانی که اختلاف سنی زیادی با همسرشان دارند/ عشق مهم تر است یا سن؟+عکس
حسن روحانی: هر شب نقش منفی پوریا پورسرخ را دنبال میکنم!
لیست کامل بازیگران و هنرمندانی که کرونا جانشان را گرفت/ از علی سلیمانی تا مادر جوان غزل شاکری و بازیگر سریال مختارنامه
فوت و فن خانه‌داری؛ برق انداختن شیرآلات با چند روش ساده و کارآمد+نکات جانبی
آیا پزشکیان جملات روحانی را تکرار خواهد کرد؟
ساشا سبحانی به ایران بازگردانده می‌شود؟
پسر هنیه: رهبر انقلاب خیلی از شهادت پدرم متاثر بودند
استعلام 73 نفر از وزارت اطلاعات توسط پزشکیان
رونمایی از سنگ قبر مشترک خانه ابدی پرویز پرستویی و خسرو شکیبایی بازیگر سریال خانه سبز+عکس
پسر افغان گفت :پدرم دستمزدم را نمی داد نقشه خودربایی کشیدم
نخست‌وزیر انگلیس در تماس با پزشکیان: به اسرائیل حمله نکن!
هشدار؛ تزریق ژل زیبایی را به دست ناخن کار نسپارید!
بارک الله گفتن رهبر معظم انقلاب با هر بار شنیدنش این شعر: اگر تقدیر، تن دادن به فرمان زلیخا بود...
از بهترین سفر خارجی ژیلا صادقی تا واکنش ظریف به زودرنج بودنش در حواشی داغ امروز سه‌شنبه 23 مرداد 1403
منتخب روز   
واکنش معنادار و عجیب پسر مسعود پزشکیان به استعفای ظریف + عکس یکی از غمگین ترین سکانس های شهرزاد/ مرگ جمشید خان پلاکاردی از محمدرضا شاه در دستان مردم به شکل دراکولا با شاخ های شیطانی+عکس/ نوشتن لقب هایی در شان چهره منفور پهلوی نگاهی به قاب دو نفره چهره‌های سیاسی با مادرشان؛ از حسن روحانی و خاتمی تا هاشمی رفسنجانی و جهانگیری+عکس/ جای خالی تصویر رئیس جمهور شهید با مادرشان با این قاب پر شد! شباهت معنادار و پُرمفهوم درب ورودی خانه رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره)+عکس/ دری آهنی و کوچک با ساده ترین و بدون تجملات ترین حالت ممکن چهره غمزده و عرض تسلیت صمیمی جمشید هاشم پور به شهاب حسینی در مراسم تشییع پدر جوانش/ روحش شاد و یادش گرامی+عکس (فیلم) فیلمبرداری بی‌شرمانه رضا پهلوی از معاشقه دخترش لب دریا! 😳😳😳 / حاشا به غیرتت! احساسی ترین سکانس سریال عاشقانه جیران /ناصر الدین شاه: حکیم ازت میخوام ثمره این عشق رو نجات بدی قشنگترین سکانس سریال شهرزاد / فرهاد: عشق هر ناممکنی رو ممکن میکنه سکانسی فراموش نشدنی از سریال عاشقانه شهرزاد / وقتی شهرزاد و قباد برای اولین بار باهم تفاهم دارن (عکس) تصویری معنادار از تکیه رهبر انقلاب بر اسلحه هنگام سخنرانی / علی به وقت حماسه عصا به دست نمی‌گیرد ... سکانس پربازدید از سریال زخم کاری ؛ جواد عزتی و مهراوه شریفی رو در روی هم / مهراوه شریفی نیا: کِی دلت برا من تنگ میشه؟