جوک های خنده دار
همانطور که شاهد هستیم بیشترین جوکها و مطالب طنز و خنده دار در بین کاربران به اشتراک گذاشته می شود در ادامه چند مورد از جوک های خنده دار که در این فضا به اشتراک گذاشته می شود را در این بخش از سرگرمی در اختیارتان گذاشته ایم با ساعد نیوز همراه باشید.
میدونی عشق یعنی چی؟؟؟
یعنی وقتی آقاتون عصبانی میشه بذاری هر چی دوست داره بگه و داد بزنه
وقتی آروم شد بری کنارش بشینی و دستاشو بگیری
تو چشاش با مهربونی زل بزنی و آروم با موهاش بازی کنی و نوازشش کنی
و بگی :
.
.
.
عزیزم زنگ زدم الان از تیمارستان میرسن، چند دقیقه طاقت بیار!!!
والا دیگه چقد تحمل
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺭﻭ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺁﺏ بگیری
.
.
.
ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ پارت میکنه!
ﺁﺧﻪ ﻣﻦ نمی ﻓﻬﻤﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﺶ؟
ﺟﺪﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺁﺏ؟
ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻫﻢ ﻗﺪ ﺗﻮﺋﻪ؟ ﺷﻮﺧﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎﻫﺎﺕ؟
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
خواهرزاده ام وقتی میگه این چیه!؟
.
.
یعنی اون چیز پنج دقیقه دیگه بیشتر تا پایان عمرش نمونده!
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﺎﺭﮐﺖ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﯿﺴﮑﻮﯾﺖ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟؟؟
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﮔﻔﺘﻪ ::: ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺑﻪ ؟؟
ﮔﻔﺘﻪ ... ﺳﻼﻡ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ...
ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯿﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﻔﺎ ﻧﺪﻩ ﺑﺰﺍ ﺑﻬﺶ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ ..
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
مبازره بين سگ ها بود،یارو هم سگشو مياره ، سگش تمام سگارو ميخوره ! ازش ميپرسن سگت از چه نژاديه؟
.
.
ميگه : سگ ني ! شيره ، سرشو با ماشين 4 زدم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
ﻧﻤﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﺷﻮﻫﺮ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ :
ﺯﻥ : ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺷﺎﻡ ﺑﺮﻳﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ ؟
.
.
.
ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺳﻔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺗﻮ ﺣﻴﺎﻁ
جایگاهم تو خونمون داره از "بی فایده"
.
.
به "واقعا تو چرا هستی؟" تغییر پیدا میکنه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
میگن خوشگلا خوشتیپا عمرشون کوتاهه چون زود چشم میخورن....
هیییییی خوشبحالتون حالا حالا ها زنده اید.......
.
.
من که مسافر امروز فردام
حلالم کنین
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
پسرخاله م کلاس چهارمه تو لاین سه تا دوست دختر داره!
.
.
.
من هم سن اين بودم ظهرا تلويزيونو از برق ميکشیدم سمندون از توش نياد بيرون بخورتم . .
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
میگم این تلگرام هم واسه بعضیا خوب شدا
.
.
الكي الكي مدیر شدن..
ترشی هر چقد بیشتر بمونه رسیده تر و خوشمزه تر میشه
.
.
.
.
ستاد دلداری به دختران گروه خوبمون
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
داشتیم تو پاساژ دور می زدیم
دیدیم مادر دختره چنان با مشت زد تو کمرش
دختره با پشتک و وارو از پله ها افتاد
و با دماغ کف آسفالت کشیده شد
بلند شد به مادره گفت
چرا می زنی؟
مادره گفت صد بار بهت گفتم قوز نکن
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
به عمم میگم:
عمه جان دیشب ذکر خیرت بود.
.
.
خیره شده تو چشام میگه: تتتتتتتتتتتتتف تو رووووووت باز چ غلطی کردی دامن منو
گرفت