شاخه خشكم، ز پاییز و بهار من مپرس
مرده ام، از صبح و شام روزگار من مپرس
آفتابی بر لب بامم، در آفاقم مجوی
جلوه ای از طالع بی اعتبار من مپرس
سر خط مضمون افسوسم، بر این حیرت بیاض
جز ندامت سطری از شعر و شعار من مپرس
سر به پیش افكنده دارم پیش سربازان عشق
سرفرازی از سر ِ زانو سوار من مپرس
زخم صد مرهم به جان دارد درخت طاقتم
سایه واگیر از سرم، وز برگ و بار من مپرس
استخوان بشكسته ام، وز مومیایی بی نیاز
گم شدم در خویش، از سنگ مزار من مپرس
در بیابان طلب آواره ام چون گردباد
آشیان بر باد دادم، از غبار من مپرس
غفلت خوش باوری ها را غرامت می دهم
از جفای دشمن و از مهر یار من مپرس
داستان پرداز عصر غربت انسان منم
نغمه ای بشنو، ز درد اضطرار من مپرس
چشم در راه امیدی همچنان بنشسته ام
قصه كوته كن، حمید! از انتظار من مپرس
****
دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای ِمن خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب ِ راهوار خویش دارند
گاه سفر را چاووشان فریاد کردند
منزل به منزل حال ره را یاد کردند
گاه سفر آمد، نه هنگام درنگ است
چاووش می گوید که ما را وقت تنگ است
****
میهمانی، آشنایی، محرمی؟
یا که ره گم کرده ای آزرده جان
تا بیاساید ز رنج ره دمی؟
کیست امشب حلقه بر در می زند؟
در پی میخانه اینجا آمده
تا بگیرد باز هم پیمانه ای
کیست امشب حلقه بر در می زند؟
رسته از زنجیرها دیوانه ای ست
با جهان دردمندان آشنا
وز جهان عاقلان بیگانه ای ست؟
کیست امشب حلقه بر در می زند؟
سائلی با صد تمنا آمده؟
یا که محرومی ز محرومان شهر
رانده از هر سو به اینجا آمده
کیست امشب حلقه بر در می زند؟
آه شیطان است بازی می کند
تا بترساند مرا این نیمه شب
در پس در صحنه سازی می کند
کیست امشب حلقه بر در می زند؟
باد ولگرد است می کوبد به در
می برد هر شب مرا از دیده خواب
می زند هر دم به این ویرانه سر
کیست امشب حلقه بر در می زند؟
هیچکس را من ندارم انتظار؟
پیک غم پیغام مرگ آورده است
تا چه می خواهد ز جان بی قرار
****
که از شاخ وفایید که از اصل ولایید
شما امت خاصید، شما اسوه ناسید
شما اُس اساسید، شما باب رجایید
اگر رمز هبوط است، شما سر فرودید
اگر راز عروج است، شما مرغ هوایید
اگر کشتی نوح است، شما عرشه نشینید
اگر ورطه نیل است، شما دست و عصایید
اگر آتش شرک است، شما برد و سلامید
اگر مروه عشق است، شما عین صفایید
اگر مصر جمال است، در آن خطه عزیزید
اگر ملک جلال است، امیرالامرایید
نه پرویز تبارید که پرویز شکارید
نه شبدیز سوارید، که بر بال همایید
گر از ترک و طرازید ور از قدس و حجازید
شما محرم رازید، که در بزم خدایید
کجا خانه علم است به حکمت در علمید
کجا پهنه رزم است، شما مرد غزایید
اگر دُرد به جام است، صبوحی زده گامید
وگر زهر به کام است، شما کامروایید
چه از تیر و چه از تیغ، شما روی نتابید
که در جوشن عشقید که از کرب و بلایید
شما صبح نویدید، شما پیک امیدید
شما شعر «حمید» ید شما روح فزایید
ز کثرت نهراسید، به وحدت بگرایید
که آئینه توحید، شمایید شمایید
****
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطره ی خون پاک شما
می روید تا ابد در وطن لاله ها
برخیزید برخیزید
برخیزید رهبر آمد کنون در کنارتان
تا سازد، غرقه در بوسه خاک مزارتان
تا گیرد، خون بهای شهیدان ز اهرمن
باز آمد، رهبر ما پی یاری وطن
برخیزید برخیزید
جاویدان زندگی جوشد از خاک هر شهید
تا روید لاله از تربت پاک هر شهید
ای انسان چون شهادت سر آغاز زندگی ست
مرگ سرخ رمز آزادی و راز زندگی ست
برخیزید برخیزید
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطره خون پاک شما
می روید تا ابد در وطن لاله ها
برخیزید برخیزید
در عالم مایه سرفرازی شهادت است
پیش ما، مرگ در راه ایمان سعادت است
هر کس او، در ره عدل و دین ره سپر شود
در این ره، گر دهد جان ز کف زنده تر شود
برخیزید برخیزید
از دشت کربلا هر زمان آید این پیام
در راه عزت و افتخار و شرف قیام
تا انسان تن رها سازد از بند بندگی
عاشورا بر مجاهد دهد درس زندگی
****
فریاد انسان هاست، کزنای جان خیزد
اعلام توفان هاست، کز هر کران خیزد
آتشفشان قهر ملت های در بند است
حبل المتین توده های آرزومند است
الله اکبر، خمینی رهبر
دشمن بداند ما موج خروشانیم
زاییده بحریم، فرزند توفانیم
در سنگر اسلام، بگذشته از جانیم
بازو به بازو، صف به صف، ما آهنین چنگیم
سنگر به سنگر، جان به کف آماده جنگیم
تخت شهنشاهان، شد سرنگون از ما
بخت تبهکاران، شد واژگون از ما
دامان آزادی، شد لاله گون از ما
ما حافظ آزادی و اسلام و قرآنیم
ما در پی آسایش و معراج انسانیم
الله اکبر، خمینی رهبر
ما در ره اسلام، پیمان خون بستیم
زنجیر استعمار، مردانه بگسستیم
****
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون نجات انسان شعار توست
مرگ در را ه حق افتخار توست
این تویی این تویی پاسدار حق
خصم اهریمنان دوستدار حق
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام خمینی ای امام
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
لرزد از نام تو پایه ی ستم
پشت اهریمنان گشته از تو خم
مرز توحید را همچو سنگری
حافظ ملت و دین و دفتری
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام خمینی ای امام
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون تو عزم صف دشمنان کنی
ترک سر ترک تن ترک جان کنی
نازم آن عزم دشمن شکار تو
خشم تو قهر تو اقتدار تو
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام خمینی ای امام
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
ما همه یار تو یاور توایم
دوستدار تو همسنگر توایم
ای حماسه تو ورد زبان ما
این تویی مظهر آرمان ما
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام خمینی ای امام
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
ای پی افکنده شورای انقلاب
از تو شد کاخ خود کامگان خراب
این زمان پی فکن در پناه دین
طرح جمهوری محکم و متین
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود ز ما تو را سلام
خمینی ای امام خمینی ای امام
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
هر زمان می رسد از تو این ندا
ای اسیران و مستضعفان به پا
زیر بار ستم زندگی بس است
نزد طاغوتیان ، بندگی بس است
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود ز ما تو را سلام
خمینی ای امام خمینی ای امام
خمینی ای امام خمینی ای امام
****