خاطرات جالب چهره‌های سرشناس از اولین روزهایی که به مدرسه رفتند؛ از خاطره شیرین رهبر معظم انقلاب در کلاس اول ابتدایی تا کتک خوردن مهران مدیری در اولین روز تحصیلش

  سه شنبه، 03 مهر 1403 ID  کد خبر 409902
خاطرات جالب چهره‌های سرشناس از اولین روزهایی که به مدرسه رفتند؛ از خاطره شیرین رهبر معظم انقلاب در کلاس اول ابتدایی تا کتک خوردن مهران مدیری در اولین روز تحصیلش
ساعدنیوز: امسال هم دوباره فصل شادی و شور و شعور فرا رسید و مدرسه‌ها برای بچه‌ها آغوش گشودند و مهر پر از هیاهو، دوباره مهرش را به دانش‌آموزان و دانشجویان بخشید و سال تحصیلی جدید آغاز شد. اما از این روز باشکوه، همه ما خاطره‌هایی شنیدنی داریم. مرور خاطره‌های دیگران هم از روز اول مهر، خواندنی است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، در این‌جا خاطرات روز اول مهر رهبر انقلاب و برخی چهره‌های سرشناس دیگر را با هم مرور می‌کنیم:
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب

روز اولی که ما را به مدرسه بردند، یادم است که از نظر من روزی بسیار تیره، تاریک، بد و ناخوشایند ‌بود. پدرم، من و برادر بزرگم را با هم وارد اتاق بزرگی کرد که به‌نظر من - آن وقت - خیلی بزرگ بود. ‌البته شاید آن موقع به قدر نصف این اتاق‌یا مقداری بیشتر از این اتاق بود؛ اما به چشم کودکی آن روز ‌من، جای خیلی بزرگی می‌آمد و چون پنجره‌هایش شیشه نداشت و از این کاغذهای مومی داشت، ‌تاریک و بد بود. مدتی هم آنجا بودیم. ‌لیکن روز اول که ما را دبستان بردند، روز خوبی بود؛ روز شلوغی بود. بچه‌ها بازی می‌کردند، ما هم ‌بازی می‌کردیم. اتاق ما کلاس بزرگی بود - باز به چشم آن وقت کودکی آن موقع من - و عده ‌بچه‌های کلاس اول، ‌زیاد بود. حالا که فکر می‌کنم، شاید 30 نفر، ‌40 نفر از بچه‌های کلاس اول ‌بودیم و روز پر شور و پر شوقی بود و خاطره بدی از آن روز ندارم. ‌
گفت وشنود رهبر معظم‌انقلاب باگروهی از نوجوانان وجوانان. 14بهمن‌1376

مهران مدیری

اولین کتک مدرسه را همان روز اول مهر در کلاس اول ابتدایی خوردم. پدرم مرا کچل کرد و یقه سفید و کتی پوشیدم که نامم روی آن نوشته شده بود. روز اول، مرا به مدرسه دلگشا در میدان بروجردی رساند و خودش رفت؛ تا وارد حیاط مدرسه شدم، 3 تا از این دانش‌آموزان بزرگ سومی و پنجمی، جلویم سبز شدند و یکی از آنها که بزرگ‌تر بود، گفت: «چطوری؟» و چنان مشتی وسط شکمم زد که بقیه ماجرا را دیگر یادم نیست! تا اینکه وقتی چشم باز کردم، ناظم و مدیر بالای سرم بودند و...

سهراب سپهری

اول دبستان بود. کلاس بزرگ بود: یک اتاق پنجدری و روشن بود. آفتاب آمده بود تو. بیرون پاییز بود. دست ما به پاییز نمی‌رسید. شکوه بیرون کلاس بر ما حرام بود. سرهای ما توی کتاب بود. معلم درس پرسیده بود و گفته بود: دوره کنید. نمی‌شد سربلند کرد. تماشای آفتاب تخلف بود. دیدن کاج حیاط جریمه داشت: از نمره گرفته، دو نمره کم می‌شد.

رامبد جوان

سال65 دوره آمادگی را گذراندم و در آنجا آنقدر بازی می‌کردیم که من فکر می‌کردم کل مدرسه، همین بازی‌هاست. پس وقتی کلاس اولی شدم، با خوشحالی همراه مادرم در نخستین روز مدرسه وارد کوچه بن‌بست مدرسه شدیم. توی کوچه دانش‌آموزی را دیدم که به تیر چراغ‌برق چسبیده بود و مادرش او را می‌کشید تا وارد مدرسه بشود. از کنارشان با لبخند گذشتیم و وارد مدرسه شدیم. در همان روز اول، چنان اتفاق‌هایی افتاد که روز دوم، آن پسری که به تیر چراغ‌برق چسبیده بود و مادرش او را می‌کشید، من بودم...

آرش برهانی

روزهای اول مدرسه با کسی دوست نبودم. از اینکه می‌دیدم بچه‌ها برای حضور در کلاس ناراحت هستند و گریه می‌کنند تعجب می‌کردم. من برعکس همه می‌خندیدم و شنگول بودم. مادرم به من گفته بود معلم مثل من است و تو می‌توانی مثل مادرت با او رفتار کنی! من بین کلاس گرسنه‌ام شده بود و ساندویچی را که مادرم برایم آماده کرده بود از کیفم درآوردم و شروع کردم به خوردن. بوی ساندویچ فضای کلاس را پر کرده بود و معلم فهمید. خانم معلم‌مان به سمتم آمد و من در عین ناباوری به خیالم که او طبق گفته مادرم مثل او است، تقاضای آب خوردن کردم و خواستم برایم آب هم بیاورد. این باعث شد تا از کلاس اخراج شوم و در دفتر با یک دست و پا بایستم. وقتی مادرم برای بردنم آمد، جریان را فهمید و برای معلم‌مان توضیح داد که چه برداشتی کرده‌ام و همه در دفتر خندیدند.

هوشنگ مرادی کرمانی

سال اول دبستان در روستای «سیرچ» به مدرسه‌ای رفتم که تازه تاسیس شده بود. آن هم وسط بیابان و در کنار قبرستان. مهر که آمد هنوز مدرسه نیمه ساخته بود. ما رفتیم مدرسه و مجبور شدیم تا کارهای نیمه‌کاره مدرسه را تمام کنیم. مدیر مدرسه بالای سرمان با چوب ایستاده بود و از بچه‌ها می‌خواست تا بیل و کلنگ بیاورند. بعد بچه‌هایی را که بزرگ‌تر و قوی‌تر بودند مجبور کرد تا کف حیاط‌ها و کلاس‌ها را که پر از چاله چوله و خاکی بود صاف کنند... د. در آن چند روز سه کیلو وزن کم کردم.

بعد از یک هفته که ساخت‌وساز تمام شد به هر کدام از ما تکه‌ای از باغچه را دادند تا در آن گلکاری کنیم. من و همکلاسی‌ام باقراز خانه کود و خاک و بوته بردیم و حیاط را گلکاری کردیم. نخستین جایزه عمرم را هم همان روز گرفتم. روزهای اول مدرسه برای من با کارگری شروع شد؛ در دبستان «اوحدالدین» روستای «سیرچ».

2 دیدگاه

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (455 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (254 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (244 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (243 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (181 نظر) آخرین جشن تولد ساده و خلوت بهاره سرگل زایی، یکی از استعدادهای برتر کشورمان/ روحت شاد بانوی کرمانی+عکس (99 نظر) مهراب قاسم خانی: معرفی میکنم عضو جدید خانواده/ چه پشمالو و گوگولی هم هست+عکس (77 نظر) شهرام قائدی: دنیا دیگه نمیزاد مادرهای مارو، مادر من هیچوقت کرم به دستش نزد، نفهمید مو رنگ کردن چیه لباس خونه با مهمونی چه فرقی داره...+ویدیو (65 نظر) بهاره رهنما: من کاهل نماز بودم که بعد از شرط گذاشتن همسر دومم درباره نماز خواندن الان نمازم را میخوانم و دیگه کاهل نماز نیستم (61 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (39 نظر) پریناز ایزدیار؛ هرچقدر هم شلوغ باشم بازم وقت دارم که به ازدواج فکر کنم، شرایط خانواده‌مون این مدلی نیست که ازدواج حتما باید سنتی باشه یا نباشه، ولی خودم دوست دارم همسرم رو انتخاب کنم (39 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر) بهنوش بختیاری؛ به همسرم میگم تو اصلا به من نگو دوستت دارم فقط بگو واریز کردم برات، تمااام🤣 (38 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند... مرگ پسر جوان بعد از خوردن الکل ضدعفونی اولین تمرین تیم ملی در استادیوم شهر بیشکک/ماشالله به این انرژی گروگانگیری افغان‌ها در تهران توسط 3 پاکستانی اخاذ اندروید 15 برای شیائومی و سامسونگ کی میاد؟ /لیست کامل تبلت‌هایی که اندروید15 سامسونگ را دریافت می‌کنند سلیقه‌ی خاص همسر پوریا پورسرخ برای سوپرایز تولد شوهر خوش‌تیپش با دیزاین شیک و کیک روکش طلا/ چه تیپ خفنی زده شادوماد! تصاویری از اولین تمرین ستاره های همیشه درخشان تیم ملی ایران، از طارمی گرفته تا بیرانوند و... در بیشکک قبل از بازی با قرقیزستان/به امید پیروزی✌ قتل خانمی جوان به دست یک مرد 43 ساله در تبریز/ پول و جواهرات انگیزه متهم از قتل بود سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه: دلم می‌خواهد طارمی در پرسپولیس باشد؛ قهرمانی پرسپولیس آرزوی همیشگی من است+ویدیو ضرب و شتم کارشناس اورژانس خراسان شمالی در حال انجام ماموریت!