مری ایبرشتات (Mary Eberstadt) مقالهنویس، جستارنویس و رماننویس آمریکایی است. نوشتههای او در نشریههای معتبری چون واشنگتن پست، والاستریت ژورنال و تایم به چاپ رسیدهاند. از آثار ایبرشتات، میتوان به کتابهایی از جمله: چگونه غرب خدا را واقعاً از دست داد؟ و خودت را به خواب نزن اشاره کرد. او در سال 2017، به عنوان محقق ارشد در مؤسسهی Faith & Reason انتخاب شد.
سکولاریزاسیون، فرآیندی بود که از زمان رنسانس آغاز شد و جهان غرب را دچار تحول بیسابقهای کرد. در چنین شرایطی، بسیاری از متفکران، آرای خود را به بررسی این فرآیند اختصاص دادند و هر کدام، بخشی از حقیقت را درمورد سکولار شدن غرب آشکار کردند. کتاب چگونه غرب خدا را واقعاً از دست داد؟ (How the West Really Lost God) نیز کتابی است که به این مسئلهی اساسی میپردازد. امروزه دائماً عنوان میشود که در غرب، نهاد خانواده دچار افول و فروپاشی شده است و آنچه در این بین از دست رفته، ارزشهایی هستند که تا پیش از این، موجب پدید آمدن ارتباطی عمیق میان افراد میشدند و آنها را به خانواده تبدیل میکردند. بنا بر باور بسیاری، این تصویر آرمانی، با پدیدار شدن سکولاریسم در غرب از هم میپاشد و مانند یک تابلوی نقاشی زیبا، در موزهها جا خوش میکند. در کتاب حاضر، مری ایبرشتات، به این مسئله میپردازد که به راستی میان افول نهاد دین و افول نهاد خانواده در غرب چه رابطهای برقرار است؟ تا پیش از ایبرشتات، بسیاری از متفکران، افول نهاد خانواده را نتیجهی منطقی افول نهاد کلیسا میدانستند؛ اما در کتاب چگونه غرب خدا را واقعاً از دست داد؟ نویسنده این نظر را مطرح کرده است که سکولاریزاسیون، الگویی کاملا برعکس دارد؛ یعنی افول کلیسا در ادامهی افول خانواده رخ داده است، یا لااقل این دو فرآیند، دست در دست یکدیگر پیش رفته و هر کدام، روی دیگری تأثیر گذاشتهاند. به رغم نظریات رایج در باب سکولاریزاسیون - که خانواده در آنها جایگاهی حاشیهای و گاه بیاهمیت دارد - مری ایبرشتات، نقشی مرکزی و بااهمیت را به خانواده در فرآیند سکولار شدن غرب اختصاص میدهد و همین امر باعث میشود که دیدگاه او از نوآوری و اهمیت فوقالعادهای برخوردار شود؛ به همین دلیل، با خواندن این کتاب، تجربهای بینظیر را به دست خواهید آورد.
این کتاب خواندنی، سهمی بزرگ در پاسخ به مسئلهی بسیار مهم «آیندهی غرب» دارد. (رادنی استارک، نویسندهی کتاب ظهور مسیحیت)
کتاب کوتاه و دقیق او نشان میدهد که خانوادهی قدرتمند، سهمی به سزا در بقای اعمال مذهبی دارند. (The Economist)
زوال خانوادهی سنتی، همانند زوال مسیحیت، یعنی همهی ما در غرب مدرن زندگیهایی در پیش میگیریم که در مخیلهی اجدادمان نمیگنجید. از جهات بسیار فراوانی، به مراتب قید و بندهای ما کمتر از آنهاست؛ ما احتمالا آزادترین مردم در تاریخ کل بشریت هستیم. در عین حال، تقریبا محروم از تسلاهای علقههای تنگاتنگ خانوادگی و ایمانی هستیم که تقریبا در اختیار همهی مردان و زنان پیش از ما بود و نشان خواهیم داد که دلالتهای این حقیقت به مراتب گستردهتر از آنی است که تاکنون درک شده باشد. در کل، نگاشت و کاوش این تغییرات زلزلهوار تازه آغاز شده است. قصدمان در اینجا نقشآفرینی، ولو مختصر، در آن تلاش است تا شاید درسی جدید از این چشمانداز عمیقاً متحول شدهی اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی و دینی بگیریم. اکنون که این دو طرحواره از ایمان و خانواده در غرب پیش چشممان است، اجازه دهید سؤالی را مطرح کنیم که این اثر به آن اختصاص یافته است. رابطۀ حقیقی میان این دو روند خطیر مدرنیته، یکی افول دینی و دیگری افول خانواده، چیست؟
معرفی نویسنده
سخن ناشر
مقدمه
آیا اصلاً سکولاریزاسیون وجود دارد؟
روایت متعارف دربارۀ اینکه غرب چطور خدا را از دست داد چه میگوید؟
شواهد اقتضائی در دفاع از «عامل خانواده»، قسمت اول
شواهد اقتضائی در دفاع از «عامل خانواده»، قسمت دوم
شواهد اقتضائی در دفاع از «عامل خانواده»، قسمت سوم
خودکشی مساعدتی دین
کنارهمگذاشتن تمام قطعهها: بهسوی یک انسانشناسی بدیل از باور مسیحی
آیندۀ ایمان و خانواده: پروندۀ نگاه بدبینانه
آیندۀ مسیحیت و خانواده: پروندۀ نگاه خوشبینانه
نتیجهگیری: همۀ اینها چرا مهماند؟
ختم کلام
تقدیر و تشکر
پینوشتها
واژهنامه
نویسنده: مری ایبرشتات
مترجم: محمد معماریان
زبان: فارسی
ناشر چاپی: انتشارات ترجمان علوم انسانی
تعداد صفحات: 320
موضوع کتاب: کتابهای علوم اجتماعی، کتابهای ادیان
نسخه الکترونیکی: دارد
نسخه صوتی: ندارد
بنابراین این کتاب برای کسانی که به فلسفه، جامعهشناسی و سایر حوزههای علوم انسانی علاقه دارند، مناسب است. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب مرتبط دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.