درباره کتاب اتهام
این کتاب یک مجموعه داستان است. از آغاز و پایان کتاب و همچنین قسمت پایانی کتاب که نحوه خارج شدن متن داستان ها از کره شمالی را بیان می کند که بگذریم، خود کتاب هفت داستان دارد که عبارتند از:
- گزارش ترک وطن
- شهر اشباح
- زندگی یک توسن تیزپا
- خیلی نزدیک، خیلی دور
- پاندمونیوم
- روی صحنه
- قارچ سرخ
تا قبل از مطالعه این کتاب و داستان های آن، هرکسی ممکن است به دلیل علاقه به کشف یک کشور ناشناخته به سراغ کتاب هایی با موضوع کره شمالی برود اما وقتی این داستان ها را می خوانید، پی می برید که باید دید خود را گسترده کنید. در این داستان ها می بینیم که زندگی در این کشور جاری است و آن ها صرفا چیزی نیستند که کشف شوند و بعد به حالشان دل سوزاند. نکته ای که در اینجا می خواهم به آن اشاره کنم این است که این کتاب شما را بیشتر از کتاب های زندگی نامه درگیر می کند و همین ناشی از قدرت داستان های کتاب اتهام است.داستان های کتاب اتهام به شدت تکان دهنده و روشنگر هستند و تصویری جاندار از زندگی تحت سلطه رژیم کره شمالی ترسیم می کند. اگر کتاب های دیگری درباره کره شمالی خوانده باشید احتمالا با تمام سختی های موجود در این کشور آشنا هستید اما در اینجا در قالب داستان کوتاه به شکلی نزدیک تر با این مشکلات درگیر خواهید شد. داستان های این کتاب که در دوره رهبری کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل اتفاق می افتد، صدای کسانی هستند که در عجیب ترین و تاریک ترین کشور ممکن زندگی می کنند.شخصیت های این داستان های تکان دهنده پیشینه های گوناگونی دارند: مثلا مادر جوانی که از نخبه های پیونگ یانگ است و پسر نوزادش در یکی از گردهم آیی های سیاسی بدرفتاری می کند؛ قهرمان جنگی که از دخالت حزب در تمام آن چه برایش عزیز است سرخورده شده تا همسر و پدری که نمی تواند اجازه سفر بگیرد و دزدکی وارد قطار می شود تا بتواند مادرش را در بستر مرگ ببیند.شاید داستان سوم کتاب یعنی داستان زندگی یک توسن تیزپا مفهومی ترین و زیباترین داستان کتاب باشد. در این داستان یک درخت نارون وجود دارد که نماد بسیار باارزشی برای قهرمان جنگ، یونگ سو است که درخت در حیاط خانه اوست. اما یک روز پلیس نظامی برای کشیدن خط تلفن با مشکل مواجه می شود و لازم می بیند که این درخت را قطع کنند. اما مگر می شود؟ این درخت برای گرامی داشتن یاد و خاطره پیوستن به خود حزب کاشته شده و اگر کسی جرات کند به آن نزدیک شود، سرش را به باد خواهد داد. فقط مشکل اینجاست که این بار خود پلیس نظامی قصد دارد آن را از سر راه بردارد.حال پلیس نظامی حزب می خواهد این درخت که خود نماد وفاداری یونگ سو به حزب است را از میان ببرید. در داستان کشمش های درونی یونگ سو و همه گذشته ای که پیش چشمش ظاهر می شود بسیار خواندنی است. پایان داستان نیز بسیار عمیق و تکان دهنده است.داستان های کتاب اتهام شاهکار نیستند اما مفاهیم عمیقی را بیان می کنند. درون مایه اصلی این داستان ها نقد دوره کیم ایل سونگ هستند و هر داستان به شکل خاص خود مبارزه ای است علیه سختی های زندگی و حاکمیت کره شمالی که گریبانگیر شخصیت هاست. در هر داستان می توان گوشه ای از کره شمالی را کشف کرد و نویسنده به خوبی به قسمت های تاریک آن اشاره می کند.
خلاصه کتاب اتهام
اتهام اثر داستانی عمیقا تکان دهنده و چشم نواز است که پرتره ای قدرتمند از زندگی در رژیم کره شمالی را به تصویر می کشد. هفت داستان تشکیل دهنده ی "اتهام" که در دوره رهبری کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل اتفاق می افتد ، صدای افرادی را می دهد که تحت این عجیب ترین و وحشتناک ترین دیکتاتوری ها زندگی می کنند. شخصیت های این داستان های جذاب از طیف گسترده ای از زمینه ها هستند ، از یک مادر جوان که در میان نخبگان در پیونگ یانگ زندگی می کند و فرزندش در هنگام یک تجمع سیاسی رفتار بدی دارد ، تا یک قهرمان جنگ سابق کمونیست که از نفوذ حزب به همه ی چیزهایی که دوست دارد عمیقا ناراحت است و یک پدر و شوهر که از اجازه سفر محروم شده اند و به منظور ملاقات با مادر سخت بیمار خود، پنهانی سوار قطار می شود. کتاب اتهام با احساسات عمیق و استعداد نوشتاری فوق العاده ای به رشته ی تحریر درآمده است. این کتاب تصویری زنده از زندگی در یک حزب بسته را ارائه می دهد و همچنین گواهی امیدوار کننده ای برای انسانیت و زندگی غنی ای است که حتی در چنین شرایط غیرانسانی ای نیز همچنان پابرجاست.
قسمتی از کتاب اتهام
کتاب ها و ترانه ها ادعا می کنند که عشق چنین است و چنان. اما در نظر من، عشق از احساس همدردی جدایی ناپذیر بود. آن حس اندوه تحمل ناپذیر به علت ناتوانی در به دوش کشیدن بخشی از آن رنج، آن میل سرکوب ناپذیر به ارائه گوشت تن خود به عنوان قربانی، هر کاری که بتواند تا حدی تسکین دهنده باشد. (کتاب اتهام – داستان گزارش ترک وطن – صفحه ۲۷)
کنار همسرم نشستم و دستم را در دستش گذاشتم، همدیگر را در آغوش گرفتیم و من مثل بچه ها گریستم. و بعد تصمیمم را گرفتم. از این سرزمین دروغ و فریب، جایی که حتی وفاداری و سختکوشی برای شکوفایی زندگی کافی نیست، جایی که استبداد و تحقیر نفسش را بند آورده، خواهیم گریخت. (کتاب اتهام – داستان گزارش ترک وطن – صفحه ۴۲)
آپارتمانشان جزو آپارتمان هایی بود که پنجره هایش در نمای بلوک دیده می شد و یک پنجره اش رو به جنوب و پنجره دیگرش به طرف غرب بود. پنجره رو به جنوب به تصویری از کارل مارکس دید داشت که روی دیوار سازمان نیروهای نظامی آویزان بود، در حالی که پنجره رو به غرب تصویری از کیم ایل سونگ را نشان می داد که در نزدیکی بالکن ویژه خانه مطالعه خلق بزرگ آویزان بود. (کتاب اتهام – داستان شهر ارواح – صفحه ۷۲)
اما اون هایی که این اشک های اجباری رو نشونه وفاداری و همبستگی می بینن چی؟ احمق های واقعی اون ها نیستن؟ قطعا می دونی نمایش هرچی باشه، آخرش پرده می افته. (کتاب اتهام – داستان روی صحنه – صفحه ۱۷۳)
پئونگ پیو سراسیمه از پله ها پایین آمد و به طرف درِ اصلی کارخانه رفت، جایی که معبدی زیر نقاشی رنگ روغن کیم ایل سونگ برپا و با این نوشته تزیین شده بود: تا خاموشی خورشید و ماه به پرستش رهبر کبیر ادامه می دهیم. (کتاب اتهام – داستان روی صحنه – صفحه ۱۷۵)
هرچه قلبت بزرگ تر باشد، اندوه هایت هم بیشتر خواهد بود. (کتاب اتهام – داستان قارچ سرخ – صفحه ۱۸۵)
شناسنامه کتاب اتهام
- نویسنده: بندی
- ترجمه: مسعود یوسف حصیرچین
- انتشارات: ققنوس
- تعداد صفحات:۲۳۹
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد